به گزارش اکوایران، دونالد جِی. ترامپ، چهل‌وپنجمین و به زودی چهل‌وهفتمین رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا، استدلالی قوی برای کامبک سیاسی خود ارائه می‌دهد که به گفته وی، بزرگ‌ترین کامبک در تاریخ آمریکا و شاید در تمام تاریخ بوده است.

چهار سال پیش، او در انتخابات ریاست‌جمهوری به طور قاطع از جو بایدن شکست خورده بود. تنها یک هفته پیش از ترک دفتر ریاست‌جمهوری، ترامپ به سرعت به دلیل وقایع حمله به کنگره در ۶ ژانویه، برای دومین بار استیضاح شد و به عنوان تنها رئیس‌جمهوری که با این شرایط مواجه شده است، شناخته شد.

به نوشته نشریه دِ هیل، در سال‌های بعد، ترامپ با چهار پرونده اتهامی جداگانه روبه‌رو شد که به محاکمه منجر شدند. از میان این پرونده‌ها، هیئت منصفه‌ای در نیویورک او را در ۳۴ اتهام مربوط به جعل اسناد برای مخفی کردن اطلاعاتی که ممکن بود به فساد در انتخابات ۲۰۲۰ مرتبط باشد، مجرم شناخت. همچنین، او ملزم به پرداخت میلیون‌ها دلار در پرونده‌های مربوط به آزار جنسی شد.

یکی از پرونده‌ها به سوء مدیریت و نگهداری غیرقانونی اسناد طبقه‌بندی‌شده مربوط بود. با این حال، پس از حکم دیوان عالی درباره مصونیت ریاست‌جمهوری، قاضی ایلن کانن، که توسط ترامپ منصوب شده بود، تلاش کرد پرونده را مختومه کند.

از آنجا که وزارت دادگستری ایالات متحده اعلام کرده بود که هیچ رئیس‌جمهوری در زمان تصدی نمی‌تواند مورد اتهام قرار گیرد، جک اسمیت، مشاور ویژه، دو مورد از پرونده‌ها را کنار گذاشت.

چهارمین پرونده علیه ترامپ در ایالت جورجیا، مربوط به تلاش غیرقانونی برای تأثیرگذاری بر انتخابات ۲۰۲۰، به دلیل سوء رفتار دادستانی به حالت تعلیق درآمد. این موضوع پس از آن افشا شد که فانی ویلیس، دادستان ناحیه، رابطه عاشقانه‌ای با یکی از وکلای تیم پیگرد داشت.

ترامپ توانست تمام این پرونده‌ها را به نفع خود تبدیل کند و مدعی شد که «سیاسی‌سازی عدالت» علیه او به کار گرفته شده و این فرآیند به‌عنوان نوعی «جنگ حقوقی» علیه او استفاده می‌شود. واکنش عمومی نیز به نفع او بود. هرچه اتهامات بیشتری علیه ترامپ مطرح می‌شد، محبوبیت او افزایش می‌یافت. در پرونده نیویورک، دادستان آلوین براگ بارها مورد انتقاد قرار گرفت که اتهاماتی که می‌توانستند به‌عنوان تخلفات جزئی محسوب شوند، را به جرایم سنگین تبدیل کرده است. بسیاری از آمریکایی‌ها این اقدام را ناعادلانه می‌دانستند.

در یکی از پایین‌ترین نقاط زندگی‌اش، که شامل گرفتن عکس جنایی در زمان حضورش در دادگاه جورجیا بود، ترامپ به قصر خود در مارالاگو در فلوریدا بازگشت. با این حال، او دلسرد نشد. ترامپ این عکس را روی پیراهن‌های تبلیغاتی چاپ کرد، تیمی غیررسمی برای برنامه‌ریزی کمپین ۲۰۲۴ تشکیل داد و آماده‌سازی برای انتخابات را آغاز کرد.

ترامپ دادگاه تیشرت

با وجود تمام این موانع، ترامپ موفق شد به‌اتفاق آرا نامزدی حزب جمهوری‌خواه برای ریاست‌جمهوری را به دست آورد.

سپس، در یک گردهمایی در باتلر، پنسیلوانیا، در ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۴، گلوله‌ای که قصد ترور رئیس‌جمهور سابق را داشت، تنها چند سانتی‌متر با کشتن او فاصله داشت و به جای آن، لاله گوش راست او را خراش داد. هنگامی که سرویس مخفی به کمک او آمد و با سپر انسانی از او محافظت کرد، ترامپ مشت خود را به نشان پیروزی در هوا بلند کرد و فریاد زد: «مبارزه، مبارزه.» این تصویر به نماد انتخابات تبدیل شد.

دو ماه بعد، در ۱۵ سپتامبر، تلاش دیگری برای ترور او در زمین گلف فلوریدا خنثی شد. با این حال، بسیاری بر این باور بودند که نجات جان ترامپ به لطف مداخله‌ای الهی بوده است.

بدون شک، ترامپ دلایل محکمی برای باور خود داشت که بازگشتش از تحقیر و بی‌آبرویی به پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری برای دومین بار، بزرگ‌ترین کامبک در تاریخ بوده است. در این زمینه، او دو رقیب آمریکایی داشت: یولیسیز اس. گرانت و ریچارد نیکسون.

در سال ۱۸۶۰، گرانت در ایلینوی هیزم می‌فروخت. هشت سال بعد، پس از کمک به پیروزی شمال در جنگ داخلی، رئیس‌جمهور شد. نیکسون نیز در سال ۱۹۶۰ در برابر جان کندی شکست خورد و دو سال بعد در انتخابات فرمانداری کالیفرنیا ناکام ماند، اما در انتخابات ۱۹۶۸ پیروز شد و رئیس‌جمهور شد.

بی‌شک وینستون اس. چرچیل نیز یکی از رقبای برجسته برای عنوان بزرگ‌ترین کامبک در تاریخ بود. چرچیل که در سال ۱۸۷۴ در یک خانواده اشرافی به دنیا آمد، کار خود را به‌عنوان یک سرباز و گزارشگر آغاز کرد. در جنگ بوئر، چرچیل در آفریقای جنوبی از اسارت فرار کرد و به شهرت زیادی دست یافت. پس از انتخاب در پارلمان، چرچیل در سال ۱۹۱۱ به عنوان فرمانده نیروی دریایی بریتانیا منصوب شد.

او با مدرن‌سازی نیروی دریایی سلطنتی، پس از آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴، کمپین فاجعه‌بار در دریای داردانل را به راه انداخت تا ترکیه را از جنگ خارج کند. پس از این شکست، او با شرمندگی استعفا داد و به هنگ خود در فرانسه پیوست، جایی که در میدان نبرد عملکرد برجسته‌ای داشت.

پس از جنگ، چرچیل در سمت‌های کابینه در وزارت دارایی و وزارت کشور شکست خورد. او به عنوان یک نماینده بی‌تاثیر در پارلمان باقی ماند و هشدارهایش درباره هیتلر و تجدید تسلیح آلمان در دهه ۱۹۳۰ مورد بی‌توجهی قرار گرفت.

در مه ۱۹۴۰، زمانی که هیتلر در آستانه تسخیر اروپا بود، به نخست‌وزیری منصوب شد و تقریباً به‌تنهایی کشور خود را برای پیروزی نهایی بسیج کرد. پس از تسلیم آلمان در مه ۱۹۴۵، از مقام خود برکنار شد اما در سال ۱۹۵۱ دوباره به‌عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد.

مهم نیست که چه کسی بزرگ‌ترین کامبک را داشت، ترامپ در این زمینه قطعاً در کنار وینستون چرچیل قرار می‌گیرد!