به گزارش اکوایران، سهم صندوق‌های بازنشستگی از بودجه عمومی در سال‌های اخیر افزایش زیادی داشته است. به طوری که در سال گذشته سهم دو صندوق بازنشستگان لشگری و کشوری از کل بودجه عمومی دولت به 26 درصد رسیده است.

از طرفی جمعیت افراد بالای 65 سال که عمده مستمری بگیران صندوق‌‌های بازنشستگی را تشکیل می‌دهند در فاصله سال‌های 1345 تا 1395، 5 برابر شده است. درحالی که جمعیت کل کشور در همین بازه زمانی 3 برابر شده است. همچنین براساس پیش‌بینی پژوهشکده آمار جمعیت افراد بالای 65 سال از 1395 تا 1430 حدودا 4 برابر خواهد شد. در مقابل نرخ فرزندآوری در سال‌های اخیر کاهشی بوده است. به بیان دیگر جمعیت ایران با سرعت به سوی پیرتر شدن در حال حرکت است.

تورم و نرخ‌ بیکاری بالای سال‌های اخیر و سرمایه‌گذاری نادرست دارایی‌ صندوق‌های بازنشستگی در گذشته موجب ناکارآمدی و ناپایداری مالی هر چه بیشتر آن‌ها شده است.

همه این‌ها نشان از این دارد که بحران صندوق‌های بازنشستگی که الان هم ایران به آن دچار است در سال‌های آینده بسیار شدیدتر خواهد شد. به زودی دامن‌گیر اقتصاد ایران خواهد شد.

صندوق‌های بازنشستگی در ایران

نظام پرداخت مستمری به بازنشستگان در ایران شامل چهار نهاد اصلی و چندین نهاد دیگر است. سازمان تامین اجتماعی، صندوق بازنشستگی کشوری، سازمان اجتماعی نیروهای مسلح (صندوق بازنشستگی لشگری) و سازمان بیمه اجتماعی کشاورزان، روستائیان و عشایر چهار نهاد اصلی هستند. همچنین سایر نهادهای دیگر متولی پرداخت مستمری به بازنشستگان کشور به مراجع صنفی و بخش خصوصی مربوط می‌شوند.

آمارها نشان می‌دهد سازمان تامین اجتماعی بیش از 50 درصد از جمعیت بازنشستگان را پوشش می‌دهد.

همچنین دو صندوق بازنشستگان کشوری و لشگری به بودجه عمومی دولت وابسته هستند.

به طور کلی نحوه عملکرد صندوق‌های بازنشستگی به این صورت است که افراد در موقع کار، یک حق بیمه بازنشستگی پرداخت می‌کنند. صندوق با این حق بیمه اقدام به سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی، بانک‌ها و پروژه‌های سودآور می‌کند تا بتواند هنگام بازنشستگی فرد، حقوق و مزایا متناسب با تورم پرداخت کند.

030606

افزایش وابستگی صندوق‌های بازنشستگی به دولت

براساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس دو صندوق بازنشستگان کشوری و لشگری طی سال‌های 92 تا 1402 سهمشان از بودجه عمومی روندی افزایشی داشته است. به عبارت دیگر سهم این دو صندوق از کل بودجه عمومی با افزایش حدود 15 واحد درصدی نسبت به سال 92 به 26 درصد در سال گذشته رسیده است. این دو صندوق 65 درصد از اعتبارات رفاهی کشور را به خود اختصاص داده و این روند رو به افزایش است!

در بخشی از ارائه اخیر دکتر نیلی درباره مشکلات جدی پیش‌روی کشور نیز این استاد اقتصاد تاکید کرد که درحال حاضر چیزی معادل تمام ارزش نفت فروخته شده ایران صرف پر کردن این فاصله شدید در صندوق‌های بازنشستگی می‌شود! کامل این‌ ارائه را می‌توانید اینجا ببینید.

خبر مرتبط
همه ناترازی‌های ایران: ارائه نیلی درباره مسیر طولانی اصلاح و لزوم همراه کردن جامعه

مسعود نیلی، اقتصاددان معتقد است مهم‌ترن چالش‌های نظام حکمرانی ایران در یک مثلث سه ضلعی خلاصه می‌شود. از نگاه او مجموعه ناترازی‌های مالی و محیط زیستی کشور، شکاف‌های عمیق اجتماعی و فرهنگی و وضعیت روابط خارجی کشور سه مساله خطیر نظام حکمرانی کشور هستند که نیازمند اصلاحات راهبردی، رویکردی یا سیاسی هستند.

همچنین در سال‌های اخیر نه تنها از محل بودجه رفاهی، بلکه از محل واگذاری اموال و دارایی‌های دولت که صاحبان آن همه مردم و نسل‌های آینده هستند نیز برای تامین تعهدات صندوق‌ها هزینه شده است.

نشانگرهای بحران در صندوق‌های بازنشستگی ایران

نسبت وابستگی در مباحث مربوط به بازنشستگی از تقسیم جمعیت بالای 65 سال به جمعیت 15 تا 65 سال محاسبه می‌شود. نسبت پشتیباین نیز از تقسیم کل تعداد بیمه پردازان به مستمری بگیران به دست می‌آید.

افزایش نسبت وابستگی به معنای پیرتر شدن کشور و کاهش نسبت پشتیبانی به معنای افزایش بیشتر تعداد مستمری بگیران در مقایسه با بیمه پردازان است. در واقع به علت اینکه عمده منابع درآمدی صندوق‌های بازنشستگی در ایران، از طریق بودجه دولت و حق بیمه کارمندان است اگر نسبت پشتیبانی با کاهش مواجه شود به معنای کاهش درآمد صندوق‌ها است. بنابراین افزایش نسبت وابستگی و کاهش نسبت پشتیبانی منجر به ناپایداری مالی هر چه بیشتر این صندوق‌ها می‌شود.

در نتیجه با توجه به اینکه در سال‌های گذشته و احتمالا آتی سرعت رشد جمعیت  بالای 65 سال بیشتر از سرعت رشد جمعیت 15-65 سال است بنابراین شاهد افزایش نسبت وابستگی خواهیم بود. همچنین این امر و نرخ بیکاری بالا روی نسبت پشتیبانی تاثیر گذاشته و تعداد مستمری بگیران از بیمه پردازان بیشتر می‌شود. در نتیجه این امر موجب افزایش هزینه‌ها و کاهش درآمدهای صندوق‌ها شده و منجر به ناترازی شدیدشان می‌شود.

030606

سبقت امید به زندگی از سن بازنشستگی

فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی در 70 سال گذشته کاملا صعودی بوده است. به طوری که در سال 1330 امید به زندگی ایرانیان 46 سال بوده و سن بازنشستگی به طور متوسط 56 سال ثبت شده است. در نتیجه فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی در این سال منفی 11 سال بوده است. در صورتی که در سال 1399 طبق آخرین گزارش‌ها فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی به مثبت 25 سال رسیده است.

در واقع هر چه فاصله این دو عدد، از یکدیگر بیشتر باشد به معنای فشار بیشتر بر صندوق‌های بازنشستگی است.

تورم بلای جان صندوق‌های بازنشستگی

تورم بالا و پایدار اقتصاد ایران در سال‌های اخیر موجب شده تا بازنشستگان نیز مانند سایر گروه‌های جامعه در خواست افزایش حقوق خود متناسب با تورم را داشته باشند. از طرفی با توجه به وضعیت نامناسب صندوق‌های بازنشستگی آن‌ها ناچار هستند تا به کمک‌های دولت متوسل شوند.

فشار این صندوق‌ها به دولت منجر به کسری بودجه این نهاد شده و در نتیجه احتمالا تورم را در پی خواهد داشت. تورم نیز مجددا نارضایتی‌های عمومی را به دنبال دارد و دوباره دولت و صندوق‌های بازنشستگی را با بحران مواجه خواهد کرد. بنابراین در صورت ادامه این روند باید در انتظار یک رخداد بسیار منفی در اقتصاد ایران باشیم.