به گزارش اکوایران، روند سهم بودجه آموزش و پرورش از کل منابع عمومی دولت در حدفاصل سال 88 تا سال جاری تقریبا تغییری نداشته و از 11.5 درصد به 11.3 درصد رسیده است. داده‌ها نشان می‌دهد روند سهم بودجه آموزش و پرورش از کل منابع عمومی دولت به شدت نوسان داشته به طوری که در یک سال سهم این بودجه از کل منابع عمومی دولت 7.3 درصد و در سالی دیگر معادل 13.4 درصد بوده است. این نوسانات نشان از فقدان برنامه ای مشخص در توسعه سرمایه انسانی با کیفیت و اهمیت پایین آموزش و پرورش در کشور دارد.

براساس آمارها تا پیش از سال 99 ، رشد منابع عمومی دولت و بودجه آموزش و پرورش در خلاف یکدیگر بوده است. به عبارت دیگر زمانی که رشد منابع عمومی دولت افزایشی بوده، رشد بودجه آموزش و پرورش کاهش داشته از همین‌رو سهم این بخش از کل منابع عمومی نزولی شده است. در سال‌هایی که عکس این امر اتفاق افتاده سهم آموزش و پرورش از منابع عمومی افزایش یافته است. در واقع وقتی جیب دولت پر پول‌تر شده، توجهش به بودجه آموزش کاهش یافته است.

030628

بهره‌وری و سرمایه گذاری در آموزش و پرورش

براساس مبانی علم اقتصاد موتور رشد اقتصادی هر کشور سرمایه گذاری است. اصلی‌ترین عامل رشد اقتصادی کشورها سرمایه گذاری در فناوری و نیروی انسانی است. هدف اصلی از این امر بهره وری بالاتر نیروی کار است که منجر به تولید بیشتر و رشد اقتصادی می‌شود. راه تحقق بهره‌وری بالاتر نیروی کار و سرمایه انسانی با کیفیت، سرمایه گذاری در آموزش و پرورش است. همچنین باید گفت که اثرگذاری سرمایه گذاری در آموزش و پرورش یک روند بلندمدت است و نتیجه بخشی آن نیاز به زمان دارد.

چگونه می‌توان تلاش دولت در زمینه آموزش و پرورش را بررسی کرد؟

شاخص‌های متعددی جهت تحلیل نقش دولت در زمینه توسعه آموزش و پرورش وجود دارد. آموزش و پرورش از نظر بسیاری از اقتصاددانان یک کالای عمومی است و تامین این کالا برای تمام اقشار جامعه نیاز به مداخله دولت دارد. بنابراین یکی از ابزارهایی که می‌توان در جهت بررسی میزان اثرگذاری دولت بر بخش آموزش و پرورش به کار برد شاخص سهم بودجه آموزش و پرورش از کل منابع عمومی دولت است.

کاهش سهم آموزش از بودجه در اواخر دهه 80

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس حاکی از آن است که از سال 88 تا سال 90 سهم بودجه آموزش و پرورش از منابع عمومی دولت به شدت کاهش یافته است. به طوری که در این مدت این شاخص از 11.5 درصد در سال 88 به 7.3 درصد در سال 90 رسیده است. این درحالی است که براساس آمارها در این مدت منابع عمومی دولت از ناحیه فروش نفت رونق داشته و رشد داشته است. با این وجود به نظر می‌رسد از این درآمدها در جهت توسعه آموزش و پرورش استفاده نشده و رشد بودجه این بخش نزولی بوده است.

سرمایه گذاری در آموزش و پرورش تا رسیدن به اهداف مورد نظر یک فرایند بلندمدت است. به عبارت دیگر از زمان سرمایه گذاری تا حصول نتیجه مدتی زمان لازم است. در واقع کاهش این شاخص در اوخر دهه 80  در سال‌های بعدتر تاثیر خود را نشان داده و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به وجود آورده است.

پیشروی آموزش و پرورش در بودجه در دهه 90

با اینکه از دهه 90  به عنوان دهه سوخته اقتصاد ایران یاد می‌شود و متوسط رشد کیک اقتصاد در این مدت برابر با نیم درصد بوده اما آمارها نشان می‌دهد با وجود نوسانات زیاد سهم آموزش و پرورش در این مدت از منابع عمومی دولت صعودی بوده است. به طوری که در این مدت این شاخص از پایین‌ترین سطح به بالاترین سطح خود رسیده است. در حدفاصل سال 90 تا سال 1400 این شاخص از 7.3 درصد به 13.4 درصد افزایش یافته است. افزایش سهم آموزش و پرورش در این مدت درحالی رخ داده که منابع عمومی دولت رشد کمتری از منابع آموزش و پرورش تجربه کرده است.

 دولت سیزدهم و روند کاهشی سهم آموزش از منابع عمومی دولت

سهم آموزش و پرورش از منابع عمومی دولت در سه سال گذشته نزولی بوده است. در سال 1400 سهم بودجه آموزش و پرورش بالاترین سطح خود در طول حداقل 17 سال گذشته را داشته و معادل 13.4 درصد ثبت شده است. اما سطح این شاخص در سه سال اخیر به ترتیب 12.8 ، 12 و 11.3 درصد برآورد شده و کاملا کاهش یافته است. با این حال وقتی به رشد منابع عمومی دولت و آموزش و پرورش در لایحه بودجه نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم که در سه سال اخیر رشد هر دو نزولی بوده و در یک جهت حرکت کرده‌اند.

030628

آموزش و پرورش کلید اصلی توسعه

آموزش و پرورش یکی از کلیدی‌ترین عوامل توسعه هر کشور است و نقش بسیار مهمی در رشد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. نقش آموزش و پرورش در توسعه را می‌توان به چندین بخش مهم تقسیم کرد. مورد اول تربیت نیروی انسانی ماهر است. آموزش و پرورش با ارتقای سطح علمی و مهارتی نیروی کار، افراد را برای ورود به بازار کار آماده می‌کند. این باعث افزایش تولید و بهره‌وری اقتصادی می‌شود. مورد دیگر به کاهش فقر و نابرابری مربوط می‌شود. در واقع با افزایش سطح آموزش، افراد فرصت‌های بهتری برای کسب درآمد دارند و در نتیجه می‌توانند از چرخه فقر خارج شوند. آموزش همچنین باعث کاهش شکاف‌های طبقاتی و انتقال افراد از یک طبقه پایین‌تر به طبقه بالاتر اقتصادی می‌شود. آموزش و پرورش باعث افزایش آگاهی و شناخت فرهنگی و اجتماعی می‌شود. این شناخت باعث ارتقای روابط اجتماعی و تقویت همبستگی در جامعه و در یک کلام توسعه فرهنگی و اجتماعی می‌شود. تقویت دموکراسی و مشارکت سیاسی یکی دیگر از موارد  مهم نقش آموزش و پرورش در توسعه است. با آموزش، افراد توانایی بیشتری در تحلیل و مشارکت در فرآیندهای دموکراتیک پیدا می‌کنند. این باعث افزایش مشارکت اجتماعی و سیاسی می‌شود که برای توسعه سیاسی کشور ضروری است.