چرخش انگلیسی تاچر

مارگارت تاچر، اولین نخست‌وزیر زن بریتانیا، در طول دوران تصدی خود از سال 1979 تا 1990 اثری ماندگار و پاک نشدنی در سیاست بریتانیا و جهان بر جای گذاشت. افکار و نظرات تاچر که مدافع سرسخت اصول محافظه‌کارانه و لیبرالیسم اقتصادی بود، سیاست‌های او را شکل داد. 

مرکزیت اندیشه تاچر تعهد به اصول بازار آزاد و مداخله محدود دولت در اقتصاد بود. او معتقد بود که کاهش نقش دولت در اقتصاد، نیروهای بازار را آزاد می‌کند تا رشد اقتصادی را هدایت کند. این ایدئولوژی که اغلب از آن به عنوان تاچریسم یاد می‌شود، هدفش جدا شدن از اجماع پس از جنگ و احیای اقتصاد بریتانیا بود که با تورم و بیکاری بالا دست و پنجه نرم می‌کرد.

 یکی از مشهورترین نقل قول‌های تاچر، اعتقاد او به فردگرایی را در بر می‌گیرد: «چیزی به نام جامعه وجود ندارد. مردان و زنان فردی وجود دارند و خانواده‌ها نیز وجود دارند.» این دیدگاه بر اعتقاد او تأکید می‌کرد که توانمندسازی افراد برای پیگیری هدف‌ها و علایق خود به رفاه جمعی منجر می‌شود.

 سیاست‌های اقتصادی تاچر شامل خصوصی سازی، مقررات‌زدایی و اصلاحات در سمت عرضه بود. او صنایع دولتی مانند مخابرات، آب و برق و حمل و نقل را خصوصی کرد تا رقابت و کارایی را در این بخش‌ها وارد کند. مقررات زدایی به دنبال کاهش موانع بوروکراتیک و تحریک کارآفرینی بود، در حالی که اصلاحات در سمت عرضه با هدف کاهش مالیات‌ها برای ایجاد انگیزه در بهره‌وری و سرمایه گذاری انجام شد.

 در صحنه جهانی، تاچر به دلیل مواضع قوی ضد کمونیستی‌اش شناخته شده بود. او از نزدیک با رونالد ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده، برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد، همکاری کرد. اقداماتی که به او لقب «بانوی آهنین» را داد. تاچر به اهمیت دفاع مستحکم اعتقاد داشت و قاطعانه از ناتو حمایت می‌کرد و تاکید می‌کرد که یک ارتش قوی برای حفظ صلح و ثبات جهانی ضروری است.

نظرات تاچر فراتر از اقتصاد و سیاست خارجی بود. او به ارزش‌های اجتماعی محافظه‌کارانه باور داشت. افکار و نظرات مارگارت تاچر دورانی را شکل داد که با اصول محافظه کارانه اقتصادی، تعهد به فردگرایی و موضع قوی ضد کمونیستی تعریف شد و سیاست‌های او به دگرگونی اقتصادی کمک کرد.

مسیر چرخش 

در فوریه ۱۹۷۴، ادوارد هیث، نخست‌وزیر محافظه‌کار که در سال ۱۹۷۰ بر اساس مانیفست بازار آزاد «سِلسدون» انتخاب شده بود اما به سرعت به تمرکزگرایی طبیعی خود بازگشت، انتخابات را برگزار کرد و شکست خورد. هیث تلاش کرد اما نتوانست ائتلافی با لیبرال‌های چپ میانه تشکیل دهد، بنابراین حزب کارگر یک دولت اقلیت تشکیل داد.

در حزب محافظه‌کار ناراحتی زیادی از عملکرد دولت هیث وجود داشت، به‌ویژه با توجه به این که قرار بود پس از سال‌ها سیاست اجماع میانه روانه «باتسکلیسم» به مسیر جدیدی برود. علی‌رغم وعده مهار قدرت اتحادیه‌های کارگری (که در آن زمان به لطف ملی شدن بسیاری از صنایع ضروری بسیار قوی بود)، او موفق نشد. برای مثال، معدنچیان ذغال‌سنگ توانایی خود را در تعطیل کردن بخش انرژی نشان دادند، که منجر به قطعی گسترده برق و «هفته سه روزه» شد.

در آن زمان، هیچ سازوکاری وجود نداشت که از طریق آن بتوان رهبر مستقر محافظه‌کار را به چالش کشید. فقط در صورتی که رهبر استعفا می‌داد، انتخابات برگزار می‌شد. اما کمیته ۱۹۲۲ متشکل از نمایندگان محافظه‌کار مجلس عوام خواستار یک چالش بود و تغییری در قوانین پیشنهاد کرد. هیث سرانجام با انتخابات موافقت کرد؛ مردی نسبتاً متکبر بود، او فرض می‌کرد که هیچ شانسی برای شکست او وجود ندارد و او به عنوان رهبر به کار خود ادامه خواهد داد، و بسیاری از چهره‌های ارشد در حزب نیز همین فکر را می‌کردند.

دو نامزد دیگر، هیو فریزر و مارگارت تاچر، نام خود را برای انتخابات اعلام کردند. آنها از حمایت بسیار کمی برخوردار بودند، اگرچه از نامزدی آنها به عنوان نشانه‌ای از این که به جای اینکه هیث به سادگی بدون مخالف انتخاب شود، یک انتخابات «واقعی» برگزار خواهد شد، استقبال شد. اما تاچر و مدیر کارزار او، ایری نیو، ایده‌های دیگری داشتند. آنها می‌خواستند حزب را به سمت بازار آزادتر هدایت کنند، همان مسیری که در سال ۱۹۷۰ وعده داده شده بود.

کارمندان کارزار تاچر از این فرض غالب استفاده کردند که هیث به راحتی دوباره انتخاب خواهد شد. او از حمایت تعدادی از نمایندگان ناراضی مجلس عوام برخوردار بود. اما در مورد اکثریت حزب پارلمانی، تیم کارزار از افراد خواست که به او رای دهند تا صرفاً پیامی به هیث متکبر ارسال کنند که او باید بیشتر به همکارانش گوش دهد. یک به یک، بسیاری از نمایندگان محافظه کار مجلس عوام موافقت کردند که دقیقاً همین کار را انجام دهند. تاچر به وضوح در حال کسب حمایت بود، اما تا آستانه انتخابات، هنوز به نظر می‌رسید که هیث به راحتی پیروز خواهد شد. اما این استراتژی کارساز بود و تاچر در صدر نظرسنجی قرار گرفت. اگرچه دور دوم رای گیری مورد نیاز بود، با ورود حامیان هیث مانند ویلیام وایتلاو و جیم پرایور، اما حرکت رو به جلو تماماً با تاچر بود که با تقریباً ۵۳ درصد آرا پیروز شد.

مدت کوتاهی بعد، رهبر جدید با برخی از همکارانش دیدار کرد تا در مورد استراتژی بحث کنند. تقریباً همه آنها از اتخاذ یک «راه میانه» بین بازار آزاد و رویکرد سوسیالیستی حمایت کردند. اما او به طور مشهور دست در کیف خود برد، نسخه‌ای از «قانون اساسی آزادی» اثر فردریش هایک را بیرون آورد، آن را روی میز کوبید و گفت: «این همان چیزی است که ما به آن اعتقاد داریم!» سیاست بریتانیا از آن روز دیگر هرگز مثل قبل نشد.

چرخش انگلیسی تاچر

کتاب چرخش انگلیسی

کتاب چرخش انگلیسی (The Reinvention of Britain 1960-2016: A Political and Economic History) نوشته پروفسور اسکات نیوتون به تحلیل تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بریتانیا در دوره‌ای حساس و پرتلاطم از تاریخ معاصر این کشور می‌پردازد. این کتاب، دوره‌ای بیش از نیم قرن از تاریخ بریتانیا را بررسی می‌کند، از دهه 1960 که دوران تغییرات بزرگ اجتماعی و سیاسی بود، تا سال 2016، زمانی که نتیجه همه‌پرسی برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) چهره‌ای جدید به این کشور بخشید. این کتاب در ایران توسط انتشارات دنیای اقتصاد ترجمه و منتشر شده است.

نویسنده در تحلیل خود، به سه دوره اصلی اشاره می‌کند: یکم) دوره پس از جنگ جهانی دوم تا دهه 1970: دورانی که بریتانیا تلاش می‌کرد تا از آثار جنگ رهایی یابد و با ایجاد رفاه اجتماعی، اقتصاد خود را تقویت کند. دوم) دهه 1980 و دوران تاچر: زمانی که سیاست‌های نئولیبرالی و خصوصی‌سازی، بریتانیا را به سمت تغییرات بنیادین اقتصادی سوق داد. سوم) پس از جنگ سرد تا برگزیت: دورانی که بریتانیا با تغییرات جهانی، رشد اتحادیه اروپا و در نهایت همه‌پرسی خروج از آن روبرو شد.

نیوتون در این اثر تلاش می‌کند تا نشان دهد چگونه بریتانیا طی این دوره با بحران‌ها و چالش‌های گوناگون روبه‌رو شد و چگونه تلاش کرد تا خود را در مواجهه با این تحولات دوباره تعریف کند. این بازتعریف در زمینه‌های مختلف از جمله سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصاد، و هویت ملی بریتانیا مشهود است.

چرخش انگلیسی تاچر

بانوی آهنین

به مارگارت تاچر بخاطر مواضع مقتدرانه و سرسختش لقب «بانوی آهنین» (Iron Lady) داده بودند. 

در سال ۲۰۱۱ فیلمی با همین عنوان به کارگردانی فیلیدا لوید ساخته شد که در آن نقش تاچر را مریل استریپ بازی می‌کند. بازی فوق‌العاده او جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را برایش به ارمغان آورد.

فیلم بانوی آهنین بر دوره‌های مختلف زندگی مارگارت تاچر، از دوران جوانی تا دوران قدرت و همچنین سال‌های پایانی عمرش تمرکز دارد و به چالش‌ها و تصمیمات بحث‌برانگیز او در دوران نخست‌وزیری می‌پردازد.