امروزه در بسیاری از نقاط جهان دولت‌ها به دنبال بالا بردن سطح زندگی از طریق صنعتی شدن هستند. برای دستیابی به این هدف، کشورهای توسعه نیافته به شدت در برنامه‌ریزی دولت و سایر اشکال مداخله دولت در زندگی اقتصادی غرق شده اند، هنگ کنگ چگونه به توسعه اقتصادی دست یافت؟

 

معمای توسعه جزیره هنگ کنگ چیست؟

 جزیره ای که هم اکنون با جمعیتی در حدود ۷.۵ میلیون نفر درامد سرانه ای بیش از ۶۲ هزار دلار دارد.

هنگ کنگ به عنوان یک بندر بزرگ تجاری و همچنین شریکی برای چین توانست به خوبی با غرب ارتباط بگیرد و رونق گرفت. اما وقتی سرزمین اصلی به دست کمونیست ها افتاد، همه اینها ناگهان تغییر کرد. هنگ کنگ دیگر خود را به دروازه ورودی به چین نمی یافت.

طبیعی بود که هنگ کنگ در زمان بحران به دنبال تجارت  باشد. این جزیره هنگامی که توسط انگلیسی ها در سال ۱۸۴۱ به عنوان یک شهرک تجاری خریداری شد، صخره ای بایر و تقریباً خالی از سکنه بود. کمبود منابع، زمین های غیر قابل کشت و حتی تأمین آب کافی مشکلات آن بود. اما مزیتش به این دلیل بود که به تجار، حاکمیت قانون، مالیات کم و حداقل دخالت های رسمی را ارائه می داد.

از آنجا که صادرات به چین از حدود ۴۰ درصد کل کالاهای تولیدی در سالهای ۱۹۵۰-۵۱ به حدود ۴ درصد  در چند سال بعد کاهش یافت و حضور یک میلیون پناهجو جمعیت آن را تقریباً دو برابر کرد، هنگ کنگ به جستجوی سایر روشهای امرار معاش پرداخت. به جای برنامه های عظیم و هزینه های دولت یا درخواست کمک خارجی، به بخش خصوصی اعتماد کرد.

تجار هنگ کنگی خیلی زود به سمت تولید و همچنین تجارت گرایش پیدا کردند بازرگانان هنگ کنگی قادر به تحویل سریع به کشورهای همسایه بودند. بازار پولی و مالی  هنگ کنگ مشکل پرداخت را برای بسیاری از خریداران کاهش داد. و طیف گسترده ای از امکانات تجاری و بندر بدون گمرک، شرکت های خارجی را ترغیب به نگهداری دفاتر فروش منطقه ای در آنجا می کند.

در دهه گذشته اشتغال در کارخانه سه برابر شده است. صادرات تولیدات هنگ کنگ به طور پیوسته افزایش یافته است ، از ۱۰ درصد درامد حاصل از فروش کالاها و صادرات در سال ۱۹۴۷ به بیش از ۷۰ درصد در سال های اخیر. از نظر ارزش، این افزایش از حدود ۴۰ میلیون دلار به تقریبا ۶۲۷ میلیارد دلار است که بیش از نیمی از آن را پارچه و پوشاک تشکیل می دهد. سایر کالاهای دیگر شامل ظروف آشپزخانه ، چراغ قوه ، کوزه های قمقمه و مواد پلاستیکی است.

تجار هنگ کنگی به دنبال هیچ یارانه یا مزیت خاصی نیستند. آنها می دانند که آینده آنها به رشد سالم تجارت جهانی گره خورده است. از نظر هنگ کنگ ، آزادی تجارت، خود زندگی است.

 

صنعتی شدن هدف بسیاری از کشورهای دنیا است

امروزه در بسیاری از نقاط جهان دولت ها به دنبال بالا بردن سطح زندگی از طریق صنعتی شدن هستند. برای دستیابی به این هدف، کشورهای توسعه نیافته به شدت در برنامه ریزی دولت و سایر اشکال مداخله دولت در زندگی اقتصادی غرق شده اند. در واقع ، این روزها مد نیست که برنامه توسعه نداشته باشیم.

دولت ها در تلاش برای صنعتی شدن، مداخلات خود در اقتصاد را بیشتر و بیشتر میکنند. آنها بی صبرانه برای جلو افتادن در جهان ، تورم را با پول چاپخانه تغذیه کرده اند. تخصیص ارز ، مجوز واردات و مالیات خودسرانه از این نمونه هاست

برای چنین پیشرفتی ، مصرف کننده هزینه سنگینی را پرداخت می کند. کالاها هزینه بیشتری دارند ، انتخاب محدود است. سرمایه گذاری خارجی و ابتکار عمل خصوصی دلسرد است. دامنه فرصت برای بودجه های محلی محدود شده است.

برخی از کشورها که اکنون به پیشرفت اقتصادی متمایل شده اند ، می توانند درس این عملیات راه انداز را تأمل کنند.

موفقیت هنگ کنگ همچنین نشان داده است که کمک های خارجی حیاتی ترین ماده یک برنامه توسعه نیست واعتماد به داخل چقدر حائز اهمیت است. همانطور که خود دولت هنگ کنگ در آخرین گزارش سالانه خود اظهار داشت:

"موضوع غالب در بحثهای بین المللی در مورد آسیا در سالهای اخیر نیاز فوری به کمکهای خارجی برای ارتقا توسعه اقتصادی و بالا بردن سطح زندگی بوده است.

"هنگ کنگ ، استثنا بوده است این مستعمره کوچک ، تقریباً به طور کامل فاقد منابع طبیعی و متکی به اراده مردم خود بوده ، نه تنها همه پیشگویی های فاجعه اقتصادی را نادیده گرفته، بلکه خود را نیز تثبیت کرده است. این توسعه بدون توسل عمده به کمک اقتصادی خارج از کشور و علیرغم موانع مهیب ناشی از شرایط سیاسی خارج از کنترل محلی، حاصل شده است."