متحدی برای تمام فصول؛ تنشزدایی تهران و اسلامآباد و معمای پکن
اکوایران، روابط دوجانبه اعضای سازمان همکاری شانگهای به طور غیرقابلانکاری پیچیده بوده و توانایی پکن برای کاهش سریع تنش بین آنها مثل آبخوردن نیست.
به گزارش اکوایران، تنشهای مرزی بیسابقه ایران و پاکستان در ۱۶ و ۱۸ ژانویه به یک اندازه غافلگیرکننده و نگرانکننده بود. اگرچه مدتهاست که تهران گروههای جداییطلب بلوچ که در استان بلوچستان پاکستان و استانهای سیستان و بلوچستان ایران فعالیت میکنند را تهدیدی جدی میداند، اما زمانی که ایران بدون هماهنگی با پاکستان رگبار موشکی به دو پایگاه جیشالعدل شلیک کرد، مقامات اسلامآباد غافلگیر شدند. سپس ارتش پاکستان با شلیک پهپاد و موشک به اهداف ارتش آزادیبخش بلوچستان و جبهه آزادیبخش بلوچستان در نزدیکی شهر سراوان ایران پاسخ متقابلی داد.
تلاش برای کاهش تنشها
خوشبختانه تهران و اسلامآباد به سرعت سطح بحران را کاهش دادند. سفر اخیر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به پاکستان، بازگشت سفرا به پایتخت دو کشور و پرهیز مقامات تهران و اسلامآباد از لفاظیهای تحریکآمیز، بر منافع مشترک ایران و پاکستان در جلوگیری از تشدید بیشتر تنشها تأکید کرد.
به نوشته جورجیو کافیرو در وبگاه نشنال اینترست، با توجه به مشکلات اقتصادی ایران و درگیریهای خاورمیانه، تهران میداند که تنش با همسایهای که دارای تسلیحات هستهای است، غیرعقلانی خواهد بود. پاکستان نیز که به نوبه خود با چالشهای داخلی دستوپنجه نرم میکند، تمایلی به از کنترل خارجشدن تنشهایش با ایران ندارد.
دکتر عبدالرسول دیوسالار، استاد مدعود دانشگاه میلان معتقد است: «روند تنشزدایی بیشتر نتیجه وجود خطوط ارتباطی مستقیم و محاسبات دو طرف مبنی بر این بود که تشدید هرچه بیشتر تنشها تصمیم خوبی نیست».
پس از حمله تلافیجویانه پاکستان، چین پیشنهاد کرد برای کاهش تنشها «نقش سازنده» ایفا کند. چهار روز بعد، پکن گفت که در ارتباط نزدیک با مقامات ایران و پاکستان است. وانگ ونبین، سخنگوی وزارت امور خارجه چین ایران و پاکستان را کشورهای دوست پکن خواند و تأکید کرد که «چین متعهد به حفظ صلح و ثبات منطقهای و بینالمللی» است و در عین حال، از تهران و اسلامآباد «در ادامه حل اختلافات از طریق گفتگو و مشورت» حمایت میکند.
متحدی برای تمام فصول
با توجه به منافع چین در حفظ روابط صلحآمیز ایران و پاکستان، واکنش پکن جای تعجب نداشت. با توجه به اولویتبندی روابط با هر دو کشور، پکن موضعی بیطرف در مورد حملات فرامرزی داشت و تثبیت وضعیت در سریعترین زمان ممکن از طریق دیپلماسی را در اولویت قرار داد.
برای پاکستان، چین به «متحدی برای تمام فصول» تبدیل شده و طی دهه گذشته، روابط دو کشور، به ویژه در بخش دفاعی و سرمایهگذاری به مقدار قابلتوجهی تعمیق یافته است. فروش تسلیحات یکی از جنبههای مهم روابط آنهاست، به طوری که مقصد بیش از نیمی از صادرات تسلیحات چینی در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲، پاکستان بود. علاوه بر این، اهمیت پاکستان برای چین را میتوان در محوریت این کشور برای طرح کمربند و جاده پکن یافت که یک کریدور اقتصادی به ارزش ۵۰ میلیارد دلار است که کاشغر استان سین کیانگ چین را به بندر گوادر پاکستان متصل کرده و به چین امکان دسترسی به دریای عرب و خاورمیانه را میدهد. علاوه بر این، چین به عنوان بزرگترین سرمایهگذار خارجی پاکستان، سرمایه هنگفتی برای بندر گوادر و معدن طلای سایندک هزینه کرده و پکن را به شریکی حیاتی در توسعه استان بلوچستان پاکستان تبدیل کرده است.
دکتر انریکو فردلا، مدیر پروژه ChinaMED و دانشیار دپارتمان علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه ناپل در توضیح پروژههای مشترک دو کشور گفت: «چین سرمایهگذاری زیادی برای تبدیل گوادر به بندر بزرگ انجام داده که پیشبینی میشود آن را به یک مرکز تجاری کلیدی تبدیل کند. بلوچستان نیز مرکز پروژههای انرژی تحت کریدور اقتصادی چین-پاکستان است. این پروژهها شامل زغالسنگ، باد و انرژی خورشیدی با هدف غلبه پاکستان بر کمبود انرژی است».
نگاه به شرق
مشارکت چین و ایران نیز شاهد بوده است. در حالی که تحریمهای غرب همچنان اقتصاد ایران را تحت محاصره دارد، تهران برای دورزدن فشار واشنگتن و پایتختهای اروپایی به آسیا چشم دوخته است. چین با تبدیلشدن به بزرگترین خریدار نفت ایران، حیاتیترین بخش این محور اقتصادی و ژئوپلیتیکی بوده و به ایران کمک میکند حداقل تا حدی از تحریمهای ایالات متحده عبور کند.
پکن و تهران با نگرشهای ژئوپلیتیکی مشابه نسبت به ایالات متحده، منافع متقابلی در تسریع پیدایش دنیای چندقطبی دارند. دولت ایران با چشمپوشی از نزدیکی با غرب، اکنون بر تقویت روابط خود با چین، روسیه و کشورهای جنوب جهانی از جمله همسایگان نزدیکش متمرکز شده است. از نظر ایران، چین یک ابرقدرتی بوده، در حالی که قدرت ایالات متحده رو به زوال قرار دارد و این امر باعث میشود که مقامات ایران روابط خود با پکن را برای آینده جمهوری اسلامی بسیار حیاتی ببیند.
روابط ارزشمند چین با هر دو کشور به پکن انگیزه میدهد تا برای مدیریت دقیق تنشهای میان پاکستان و ایران، نقش دیپلماتیک خود را به خوبی ایفا کند.
چین روابط خوبی با پاکستان و ایران دارد. قطعاً نمیخواهد با جانبداری از یک طرف، کشور دیگر را از خود بیگانه سازد. دکتر مارک کاتز، استاد دانشکده سیاست و دولت دانشگاه جورج میسون قائل است: «پکن بدون شک تمایل دارد از هرگونه درگیری بیشتر بین تهران و اسلامآباد جلوگیری کند».
منافع چینی در مرزهای ایران و پاکستان
چین به عنوان سرمایهگذار عمده در استان بلوچستان پاکستان، منافعی دارد که با تنش میان اسلامآباد و تهران تضعیف شده و میتواند اقتصاد محلی منطقه مرزی پاکستان را مختل سازد. دکتر فردلا اذعان کرد: «ایالت بلوچستان پاکستان از نظر منابع طبیعی از جمله مواد معدنی غنی است. شرکتهای چینی در چندین فعالیت معدنی مشغول استخراج منابع ارزشمندی مانند طلا، مس و زغالسنگ هستند. هرگونه بیثباتی در این منطقه، ایمنی و دوام این سرمایهگذاریها را تهدید میکند».
در منطقه مرزی ایران و پاکستان، گروههای شبهنظامی و جداییطلب، از جمله گروههایی که در حملات مرزی ماه گذشته هدف قرار گرفتند، تهدیدی برای منافع چین به شمار میروند. اگرچه سالهاست که ارتش آزادیبخش بلوچستان برای ایجاد یک دولت مستقل بلوچ علیه دولت مرکزی شورش کرده است، اما اتحاد پکن با اسلامآباد منجر به این شده که شبهنظامیان جداییطلب چین را نیز دشمن خود بدانند. حملات جداییطلبان بلوچ علیه منافع چین در پاکستان با حمله نوامبر ۲۰۱۸ این گروه به کنسولگری چین در کراچی آغاز شد. متعاقباً، ارتش آزادیبخش بلوچستان تأسیسات کریدور اقتصادی چین-پاکستان، مهندسان، بازرگانان، گردشگران و مربیان چینی را در استانهای بلوچستان و سند پاکستان هدف قرار داد.
در نگاه پکن، ناامنی فزاینده در همسایگان غربی چین (یعنی پاکستان و افغانستان) نیز میتواند بر وضعیت سین کیانگ تأثیر منفی گذاشته و مهار ناآرامی و خشونت در این بخش مسلماننشین چین را دشوارتر سازد. در راستای افزایش شانس موفقیت طرح کمربند و جاده و همچنین کریدور اقتصادی چین-پاکستان در بلندمدت، پکن امنیت مناطق مرزی پاکستان، ایران و افغانستان را برای منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی خود حیاتی میداند.
در تلاشهای جامع برای مقابله با آنچه که چین، پاکستان و ایران آن را تهدیدهای امنیتی جدی میدانند، پکن همکاری ضدتروریسم خود با اسلامآباد، تهران و رژیم طالبان را برای مقابله با جنبش فرامرزی افراطگرایان ضروری میبیند. این همکاریها ما را به سازمان همکاری شانگهای و نقش این نهاد در سیاست خارجی چین میرساند.
نقش سازمان همکاریهای شانگهای
سازمان همکاری شانگهای نهادی چندجانبه تحت رهبری چین و روسیه بوده که ابعادی امنیتی دارد. تأسیس آن به زمانی برمیگردد که دولت جورج دبلیو بوش «جنگ علیه ترور» را در سال ۲۰۰۱ (پس از حملات ۱۱ سپتامبر) در افغانستان آغاز کرد. در نهایت، آشفتگیها در افغانستان دلیل اصلی ضرورت تأسیس سازمان همکاری شانگهای توسط چین و سایر کشورها بود. مبارزه واشنگتن با گروههای تروریستی مانند القاعده و جنبش اسلامی ازبکستان باعث شد که کار مقامات چینی برای چهاچوببندی نقش و هدف سازمان همکاری شانگهای در مبارزه با تهدیدات تروریسم در آسیای مرکزی و جنوبی آسان شود.
سازمان همکاری شانگهای مسئول اطمینان از همکاری اعضا در زمینه تقویت امنیت و مبارزه با گروههای تروریستی، جداییطلب و افراطی است که کشورهای عضو سازمان را تهدید میکنند. بنابراین، هرگونه درگیری مسلحانه بین دو عضو سازمان همکاری شانگهای میتواند ثبات سازمان و توانایی چین برای ادامه نقشآفرینی به عنوان رهبری جهانی را به شکلی جدی به چالش بکشد. با توجه به اینکه ایران و پاکستان اکنون هر دو عضو سازمان همکاری شانگهای هستند، در حملات برونمرزی ماه گذشته، منافع این سازمان و چین به خطر افتاد.
دکتر فردلا خاطرنشان کرد: «نقش چین در حلوفصل یا عدم رسیدگی به چنین درگیریهایی بر شهرت این کشور به عنوان رهبری جهانی تأثیر میگذارد. توانایی آن در مدیریت و میانجیگری در این درگیریها شاخصی از نفوذ و مسئولیت جهانی آن خواهد بود».
دشمن مشترک
موفقیت سریع دیپلماتهای اسلامآباد و تهران در یافتن نقاط مشترک و جلوگیری از جنگی فاجعهبار و همهجانبه میان این دو جمهوری اسلامی نگرانیهای پکن نسبت به سوءاستفاده ایالات متحده از خصومتهای بین پاکستان و ایران را تسکین داد.
اگر تنشها میان ایران و پاکستان دوباره بالا بگیرد و تهران و اسلامآباد نتوانند به سرعت از طریق گفتگو تنشها را کاهش دهند، چین میتواند به عنوان پل دیپلماتیک وارد عمل شود. با این حال، ماه گذشته این کار ضروری نبود. همانطور که دکتر کاتز توضیح داد، در چنین شرایطی، چین قویاً از تهران و پاکستان میخواهد که از اقدام نظامی علیه قلمروی کشور مقابل خودداری کنند. در حالی که پکن به دو کشور در مورد سوءاستفاده و بدخواهی ایالات متحده هشدار میدهد، سعی میکند در نقش میانجی ظاهر میشود.
دکتر کاتز افزود: «با این حال، بعید میدانیم که چین مشوقهای اقتصادی ارائه داده یا برای توقف درگیریها به زور متوسل شود. همانطور که چین به ایران و عربستان سعودی برای بازگرداندن روابط دیپلماتیک کمک کرد، میانجیگری چین تنها در صورتی موفقیتآمیز است که خود ایران و پاکستان بخواهند از حوادث بعدی جلوگیری کنند».
در نهایت، در حالی که دیپلماسی ماهرانه میان ایران و پاکستان از تبدیلشدن حملات فرامرزی ماه گذشته به یک بحرانی شدیدتر جلوگیری کرد، میتوان حدس زد که همچنان تهران و اسلامآباد نسبت به هم کماعتمادند. طی طول سال جاری، سیاستگذاران پکن تحولات روابط ایران و پاکستان را زیر نظر خواهند داشت و در عین حال، نگران پیامدهای بیثباتی در نزدیکی منطقه مرزی طرح کمربند و جاده و کریدور اقتصادی چین-پاکستان، سازمان همکاری شانگهای و همچنین شهرت چین به عنوان رهبر نیمکره جنوبی است.
روابط دوجانبه اعضای سازمان همکاری شانگهای به طور غیرقابلانکاری پیچیده بوده و توانایی پکن برای کاهش سریع تنش میان آنها همیشه مثل آبخوردن نیست.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
نقشه جدید برای نفت ایران؛ بن سلمان به یاری ترامپ میآید؟
-
سایپا غوغا کرد/ برگزاری دو طرح فروش فوری به فاصله 24 ساعت
-
گوجه فرنگی مرز 75 هزار تومان رد کرد
-
سنگ بزرگ پیش پای توافق بزرگ؛ پزشکیان با ترامپ چه میکند؟
-
پیش بینی بورس فردا 22 آبان ماه 1403 / هتتریک 35 هزارتایی در شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران
-
سکته در بازار خودرو + جدول قیمت
-
ریزش ادامهدار طلا و سکه/ طلای جهانی لیدر نهایی بازارها میشود؟
-
بحران «کَره» در روسیه؛ پیامدهای اقتصادی جنگ آشکارتر میشود
-
چرا ترامپ متحدان نامدارش را کنار گذاشت؟