به گزارش اکوایران، در حالی که جنگ روسیه در اوکراین وارد سومین سال خود شد، بن بست ظاهری در میدان نبرد، تغییرات تعیین کننده را می پوشاند. جبهه اصلی جنگ اکنون سیاسی است و ولادیمیر پوتین شرط بسته که اختلافات و تردیدها در غرب، پیروزی که او نتوانسته در میدان به دست آورد، از آن خود کند. دولت‌های اروپایی که نگران عواقب امنیت قاره‌شان در صورت خروج واشنگتن و سقوط اوکراین هستند، کمک‌های خود را در ماه‌های اخیر افزایش داده‌اند. در حالی که جنگ روسیه در اوکراین وارد سومین سال خود شد، بن بست ظاهری در میدان نبرد، تغییرات تعیین کننده را می پوشاند.

جبهه اصلی جنگ اکنون سیاسی است و ولادیمیر پوتین شرط بسته که اختلافات و تردیدها در غرب، پیروزی که او نتوانسته در میدان به دست آورد، از آن خود کند.دولت‌های اروپایی که نگران عواقب امنیت قاره‌شان در صورت خروج واشنگتن و سقوط اوکراین هستند، کمک‌های خود را در ماه‌های اخیر افزایش داده‌اند. در مجموع، آنها اکنون بیش از واشنگتن تسلیحات به کیف عرضه کرده یا در این باب تعهد داده اند. این یک تغییر قابل توجه نسبت به روزهای اولیه جنگ است، اما برای تغییر فرایند جنگ کافی نیست.در همین راستا نشریه  یادداشتی را منتشر کرده و اقتصادنیوز ان را در سه بخش ترجمه کرده است که بخش نخست در ادامه آمده است.

جنگی که برنده ای ندارد

به نوشته فارین پالیسی، کرملین مشخص کرده که تنها زمانی مذاکره را می پذیرد که اوکراین تسلیم شود. اما اوکراینی ها ثابت کرده اند که به مقاومت ادامه خواهند داد.از همین رو دو سال بعد، صلح در اروپا از میان خواهد رفت. در حالی که جنگ روسیه در اوکراین وارد سومین سال خود می شود، به نظر می رسد که بن بست فعلی ادامه خواهد داشت. هیچ یک از طرفین برنده یا بازنده نیستند. روس ها به قیمت تلفات عظیم و تجهیزات از دست رفته، دستاوردهای ارضی فزاینده ای به دست می آورند. اوکراینی‌ها که نتوانسته‌اند به اهداف ضدحمله 2023 خود دست یابند، در حالت تدافعی قرار دارند و تلفات قابل توجهی نیز متحمل می‌شوند. این جنگ فرسایشی بر اوکراین تاثیر می گذارد، جایی که رئیس جمهور ولودیمیر زلنسکی اخیرا راه خود را از فرمانده ارشد نظامی یعنی ژنرال والری زالوژنی جدا کرد. هر دو کشور باید نیروهای بیشتری را بسیج کنند، اما قبل از انتخاب مجدد ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در ماه آینده، بسیج نیروها در روسیه محقق نمی شود. برای اوکراین نیز تحقق این مقوله دشوار است.

جنگ فقط مربوط به سربازان نیست، بلکه در مورد تداوم عرضه تسلیحات نیز هست. روسیه در حال خرید هواپیماهای بدون سرنشین و افزایش مقادیر مهمات توپخانه و تعدادی موشک از کره شمالی است. اوکراین به تامین تسلیحات و حمایت مالی اروپا و ایالات متحده وابسته است. تصویب اخیر اتحادیه اروپا برای کمک مالی 54 میلیارد دلاری، دولت اوکراین را قادر می‌سازد تا به فعالیت خود ادامه دهد. اما نقش ایالات متحده همچنان کلیدی است: این بازیگر مهم ترین تامین کننده تسلیحات پیشرفته است و سیاست داخلی ناکارآمد آن ممکن است توانایی اوکراین را برای ادامه مبارزه با روسیه به خطر بیندازد. اگر کنگره کمک 60 میلیارد دلاری درخواست شده به اوکراین را تایید نکند و اگر دولت ایالات متحده به عرضه تسلیحات پیشرفته سرعت نبخشد، چشم انداز توانایی اوکراین برای عقب راندن روسیه در سال 2024 بسیار بدتر خواهد بود.

1

بازگشت به جنگ سرد

چشم انداز کمی برای مذاکرات برای پایان دادن به جنگ در سال 2024 وجود دارد و هیچ یک از طرفین نمی توانند به پیروزی قاطعی دست یابند. کرملین تصریح کرده که علاقه ای برای مذاکرات صلحی که در قابش شهرهای ضمیمه شده را بازگرداند، ندارد. اوکراین نیز با این شرط موافقت نخواهد کرد. پوتین منتظر نتیجه انتخابات امسال ایالات متحده است و امیدوار است که رئیس جمهور بعدی ایالات متحده به حمایت از اوکراین پااین دهد و به تجارت معمول با روسیه بازگردد. در این صورت، توانایی اوکراین برای بقا به عنوان یک کشور مستقل زیر سوال خواهد رفت.پیشنهادات برای پایان جنگ - از جمله مدل کره‌ای که شامل آتش‌بس، عدم وجود معاهده صلح و تضمین‌های امنیتی غرب برای اوکراین است – این فرضیه را برجسته می کند که روسیه هرگز اوکراین مستقل را نمی پذیرد.

با ورود نیروهای روسیه به اوکراین، مشخص شد که این حمله شکاف ژئوپلیتیکی بین ایالات متحده و متحدانش از یک طرف و محور نوظهور چین و روسیه از سوی دیگر را تسریع خواهد کرد. در سال 2024، به طور قابل توجهی به شکاف جهانی دوقطبی که یادآور جنگ سرد است نزدیک‌تر شده‌ایم.جنگ با افزایش تسلط پکن بر مسکو، نزدیکی چین و روسیه را تقویت کرده است. مسکو که در نتیجه جنگ تا حد زیادی از غرب منزوی شده ، اکنون به طور فزاینده ای به چین به عنوان بازاری برای صادرات نفت و گاز خود، به عنوان تامین کننده طیف وسیعی از کالاهای مصرفی و به عنوان شریکی برای توسعه فناوری های جدید وابسته است. حمایت پکن از تلاش‌های جنگی روسیه همچنین اختلافات بین چین و اروپا را افزایش داده است. این امر در رد طرح به اصطلاح صلح چین برای اوکراین از سوی اروپا، از دست دادن قابل توجه نفوذ پکن در اروپای مرکزی و شرقی مشهود است.

2

چرا مسکو دست بالا را دارد؟

وابستگی اروپا قبل از جنگ به انرژی روسیه نوعی آسیب پذیری بود که غرب اکنون می خواهد آن را در برابر چین ترمیم کند. واشنگتن و بروکسل اقداماتی را برای کاهش ریسک روابط اقتصادی نزدیک خود با چین انجام می دهند. پکن به نوبه خود در حال افزایش خودکفایی خود است. در نهایت، حمله روسیه وحدت ترانس آتلانتیک را تقویت کرد، اعضای اروپایی ناتو را بر آن داشت تا بودجه دفاعی خود را افزایش دهند، فنلاند و سوئد را به آغوش ناتو سوق داد و ایالات متحده را مجبور کرد حضور نظامی خود در اروپا را تقویت کند.با این وجود، وضعیت فعلی با جنگ سرد اصلی متفاوت است. امروز، مشارکت چین و روسیه بر پایه ژئوپلیتیک قوی تری نسبت به شراکت چین و شوروی استوار است. در عین حال، وحدت فراآتلانتیک ایجاد شده توسط حمله روسیه به اوکراین شکننده است. با این حال، بارزترین و مهم‌ترین نشانه شکست‌های غرب این است که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده، نقش ناتو و تضمین امنیت ایالات متحده برای شرکای خود در اتحاد خود را در طول مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری خود زیر سوال برد.

بنابراین، جنگ روسیه ضعف فزاینده بلوک غرب را آشکار کرده است. اروپا هنوز از رویاها و توهمات پس از جنگ سرد رنج می برد. به نظر می رسد بسیاری از سیاستمداران اروپایی که به سه دهه صلح و جهانی شدن عادت کرده اند، تمایلی به رویارویی با واقعیت های جنگ ندارند. حمله روسیه توجه ها را به افزایش ناسیونالیسم، پوپولیسم و قطبی شدن در ایالات متحده و تعدادی از کشورهای اروپایی معطوف می کند. در طول جنگ سرد ایالات متحده و شوروی، واشنگتن توانست از اختلافات بین پکن و مسکو استفاده کند، در حالی که امروز پکن و مسکو در موقعیت قوی تری برای بهره برداری از اختلافات درون بلوک غرب قرار دارند.اکنون که اوکراین وارد سومین سال جنگ عظیم زمینی، دریایی، هوایی و اطلاعاتی شده است، این خطر واقعی وجود دارد که روسیه دست بالا را در میدان نبرد به دست آورد. در حال حاضر، کمک های نظامی ایالات متحده به اوکراین تا حدی کاهش یافته است و چشم انداز پیروزی ترامپ در انتخابات در ماه نوامبر به این معنی است که رهبران اروپایی با بزرگترین چالش استراتژیک قاره خود در طول نسل ها روبرو هستند. اگر اروپا در این آزمون شکست بخورد، مسکو جرأت می‌یابد تا در بازگرداندن حوزه نفوذ خود و تضعیف دشمن اصلی خود که به وضوح گفته است ناتو است، بیشتر پیش برود.

زمان به نفع پوتین است

رهبران اروپایی آشکارا نیاز به رها شدن اروپا از حمایت ایالات متحده را تصدیق می کنند، اما مواضع امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه و اولاف شولز، صدراعظم آلمان هنوز با عمل مطابقت ندارد. گام‌های واقعی اروپا برای افزایش هزینه‌های دفاعی، افزایش تولید تسلیحات و کمک به پیروزی اوکراین در جنگ، کوچک است. بحث های غرب در مورد روسیه نشان دهنده عدم وضوح و عزم استراتژیک است. ترس از شکست روسیه به حدی است که بسیاری در غرب ترجیح می‌دهند آن را به هر دو صورت داشته باشند: روسیه نباید برنده شود و اوکراین نیز نباید. برای روسیه، چنین تزلزلی دعوتی برای ادامه جنگ تا پیروزی است. همانطور که بارها شنیده ایم، ولادیمیر پوتین معتقد است که زمان به نفع اوست.هم ایالات متحده و هم اروپا در معرض خطر زیادی هستند. شکست اوکراین احتمالا بیش از خروج ایالات متحده از افغانستان به اعتبار واشنگتن در سراسر جهان آسیب می رساند. این به معنای از دست دادن نبردی است که واشنگتن جرات پیروزی در ان را نداشت.

جنگ اوکراین

سال 2024 یک سال مهم برای اثبات اشتباه پوتین و هموار کردن راه برای پیروزی اوکراین است. بر اساس محاسبات وزارت دفاع استونی، کشورهای غربی باید فقط 0.25 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را در کمک نظامی به اوکراین سرمایه گذاری کنند تا این کشور بتواند در سال 2024 به دفاع از خود ادامه دهد و برای یک ضد حمله جدید در سال 2025 آماده شود. برای تغییر محاسبات روسیه نه تنها در مورد اوکراین، بلکه به طور کلی معماری امنیتی اروپا بسیار مهم است. یک تعهد بلندمدت غربی، کرملین را مجبور می‌کند که به این نتیجه برسد که نمی‌تواند با جنگ به اهداف خود در اوکراین دست یابد. همچنین این پیام را ارسال می کند که اروپا به دفاع از خود متعهد است و روسیه هیچ شانسی برای به دست آوردن چیزی با حمله به همسایگان خود ندارد.

تنها راه پیروزی اوکراین

اگر غرب حمایت خود را افزایش دهد و هزینه جنگ را برای روسیه غیرقابل تحمل کند، اوکراین می تواند در جنگ پیروز شود. اگر غرب نتواند منابع لازم و مهمتر از آن را بسیج کند، مسکو می تواند پیروز شود. اگر روسیه در اوکراین پیروز شود، اروپا و ایالات متحده مجبور می شوند روسیه را به نخوی متوقف کنند. با این حال پس از دو سال جنگ، روایت خطرناکی در بحث‌های غربی ظاهر شد: درگیری در بن بست است و اوکراین به محدودیت‌هایی که می‌تواند در میدان جنگ به دست آورد نزدیک. این ارزیابی اشتباه است - ابزار دستیابی اوکراین به پیروزی همچنان در دستان غرب است. پیروزی اوکراین بر دو اصل متکی است: اول، اطمینان از اینکه تمام نیازهای کیف برای شکست روسیه در میدان جنگ فراهم شده و دوم، یک طرح قابل اجرا برای یک اوکراین امن و مرفه که پس از جنگ پدیدار شود.

جنگ اوکراین

رهبران غربی در تامین آنچه که برای پیروزی اوکراین لازم بود مردد بوده اند. تاخیر طولانی در تهیه تانک‌ها و خودروهای زرهی به روسیه این امکان را داد که به تقویت ساختار دفاعی خود بپردازد، که بازپس‌گیری قلمرو اوکراین را بسیار دشوارتر کرد. به همین ترتیب، ناکامی در آماده سازی صنایع دفاعی غرب برای یک جنگ طولانی به این معنی است که روسیه - با کمک کره شمالی که به شدت تحریم شده - اکنون از قدرت ترکیبی جهان دموکراتیک پیشی گرفته است. سال 2024 همچنین باید سالی باشد که حامیان اوکراین یک برنامه روشن برای آینده این کشور تنظیم کنند. این پلن باید بر سه پایه بنا شود: تضمین های امنیتی بلند مدت، الحاق به اتحادیه اروپا و عضویت در ناتو. در زمینه ضمانت های امنیتی، پیشتر پیشرفت چشمگیری حاصل شده است. تابستان گذشته در ویلنیوس، لیتوانی، گروه 7 موافقت کرد که روی یک سری ترتیبات امنیتی دوجانبه با اوکراین همکاری کند. امروز بیش از 30 کشور در حال مذاکره با دولت اوکراین هستند. دورنمای عضویت در اتحادیه اروپا، چارچوبی را برای بازسازی اوکراین پس از جنگ فراهم می‌کند و می‌تواند تضمین‌های امنیتی بیشتری را از طریق پیمان دفاعی متقابل این بلوک محقق سازد. اما در نهایت، عضویت در ناتو تنها راه مطمئن برای تضمین امنیت بلندمدت اوکراین است. در این مورد، هنوز در پایتخت های غربی تردید بیش از حد وجود دارد.

ماشین جنگی مسکو چگونه متوقف می شود؟

رهبران ناتو باید بدانند که اگر اوکراین دوباره در اتاق انتظار رها شود، این امر تنها باعث تشدید درگیری و بی ثباتی بیشتر خواهد شد. همانطور که سوئد و فنلاند به رسمیت شناخته اند - و همانطور که حمله روسیه به اوکراین از سال 2014 مشخص کرده است - مناطق خاکستری در مورد روسیه مناطق خطرناک هستند. در نشست سال جاری ناتو در واشنگتن، رهبران باید بلوف پوتین را بخوانند و از اوکراین برای پیوستن به این ائتلاف دعوت کنند. عضویت یک شبه اتفاق نمی افتد، اما پیامی صریح به پوتین می دهد که او نمی تواند این روند را متوقف کند و جنگ او بیهوده است. به این ترتیب، دعوت به عضویت اوکراین می‌تواند به هموار کردن مسیر صلح کمک کند. ما از دو سال تحریم‌های مالی و اقتصادی غرب بر روسیه چه آموخته‌ایم؟ سه موضوع مسیر رو به جلو را مشخص می کند. اول، مسکو در جنگ اطلاعاتی تحریم‌ها پیروز می‌شود، زیرا روایت غالب این است که این اقدامات بی‌اثر هستند. استدلال خلاف این گزاره دشوار است: کرملین و حامیانش برای ترساندن هر آن که بگوید تحریم ها موفقیت آمیز بوده، در موضعی قوی هستند.تصویر بزرگ این است که واردات روسیه در مقایسه با سطوح قبل از جنگ حدود 40 درصد کاهش یافته است. این مقوله  برای متوقف کردن ماشین جنگی مسکو کافی نیست و باید اقدامات بیشتری برای تقویت کنترل صادرات انجام شود. با این حال، کاهش 40 درصدی همچنان یک موفقیت قابل توجه، هرچند ناگفته، تحریم ها است.

دوم، تاثیر تحریم‌ها بر کسب‌وکارهای روسیه به‌ویژه در بخش‌هایی که از تجهیزات و دانش غربی محروم شده‌اند، مانند هوافضا و انرژی، به طور فزاینده‌ای قابل مشاهده است. شرکت های روسی در مواجهه با فرسودگی تدریجی و عدم دسترسی به فناوری ایالات متحده و اروپا، با چالش های فزاینده روبرو شده اندبه عنوان نمونه لوک اویل، پالایشگاه نفت روسیه، مجبور شده یک واحد کراکینگ را پس از خرابی کمپرسور ساخت غرب تعطیل کند. احتمالاً در سال 2024 داستان‌های بیشتری از این دست ظاهر می‌شود و این واقعیت مهم را نشان می‌دهد که تحریم‌ها یک ماراتن هستند، نه یک سرعت. علاوه بر این، این واقعیت برجسته می شود فارغ از دوستی نامحدود چین و روسیه، تجهیزات چینی نمی توانند نیازهای پیشرفته روسیه را برآورده کنند. سوم، بحث غرب در مورد آینده ذخایر بانک مرکزی روسیه داغ باقی خواهد ماند. از یک سو، ایالات متحده و بریتانیا به کشورهای غربی فشار می آورند تا دارایی های ارزی روسیه را مصادره کرده و به اوکراین منتقل کنند. از سوی دیگر، چندین کشور اتحادیه اروپا - از جمله بلژیک، فرانسه و آلمان - با این طرح مخالف هستند و استدلال می‌کنند که این طرح اعتماد به زیرساخت‌های مالی و ارزهای غربی را تضعیف می‌کند. بانک مرکزی اروپا (و جالب تر از آن، صندوق بین المللی پول) به این اردوی محتاطانه پیوسته است. با توجه به اینکه بیشتر دارایی های غیرمنقول روسیه در بلژیک نگهداری می شود، بدون حضور کشورهای اتحادیه اروپا هیچ اتفاقی نمی افتد. با این حال، بروکسل، پاریس و برلین تسلیم نخواهند شد، به‌ویژه که روابط فراآتلانتیک در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده در ماه نوامبر وارد حالت انتظار می‌شود. در نتیجه، تصرف ذخایر روسیه در سال 2024 بعید به نظر می رسد. با توجه به پیامدهای ناخواسته احتمالی چنین اقدامی، این ممکن است خبر بدی نباشد.