هریس و خانهای ریاستجمهوری؛ موفقیتها و شکستهای دولت بایدن چه تأثیری بر کمپین انتخاباتی هریس دارد؟
اکوایران: بلومبرگ در این گزارش به چالشهای کامالا هریس در رقابت خود با دونالد ترامپ پرداخته و سه آزمونی که هریس باید از با موفقیت از آنها عبور کند را برجسته کرده است.
به گزارش اکوایران، سیاست خارجی به ندرت به مسئله اصلی در رقابتهای انتخاباتی آمریکا تبدیل میشود. اما در حاشیه، این مسئله همیشه اهمیت دارد و در یک رقابت نزدیک، این حاشیهها میتوانند بسیار پراهمیت باشند.
به نوشته هال برندز - پروفسور برجسته مسائل بینالملل دانشگاه جان هاپکینز - در بلومبرگ، علاوه بر این، رأیدهندگان تنها مخاطب مهم نیستند: آنچه که یک نامزد ریاستجمهوری انجام میدهد، به شکل قابل توجهی انتظارات جهانی درباره اینکه او در زمان حضور در دفتر ریاستجمهوری چه کاری انجام خواهد داد را شکل میدهد.
همانطور که کمپین کامالا هریس، معاون رئیسجمهور آمریکا، در برابر دونالد ترامپ - رئیسجمهور پیشین ایالات متحده - شدت میگیرد، او با سه آزمایش در زمینه سیاست خارجی روبهروست.
نخستین آزمایش که از نظر انتخاباتی نیز مهم است، به مسئله مربوط به فرمانده کل قوا برمیگردد. آمریکاییها انتظار ندارند که رئیسجمهورشان یک مغز متفکر دیپلماتیک یا نظامی باشد. آنها انتظار دارند که رئیسجمهور دارای مهارتهای اساسی، خلق و خو و قدرت قضاوت لازم باشد تا آمریکا و نیروهای مسلح آن را در یک جهان پیچیده هدایت کند.
هریس در نقش فعلی خود به میزان زیادی در معرض مسائل دولتی قرار گرفته است. علاوه بر شرکت در مذاکرات داخلی دولت، او در رویدادهای مهمی مانند کنفرانس امینی مونیخ در ابتدای سال جاری میلادی، از طرف جو بایدن حضور پیدا کرد.
با این حال، میزان دخالت هریس مسائل کلیدی ژئوپولیتیکی، کاملا مشخص نیست، به غیر از نقشش در سیاست مهاجرتی دولت. بنابراین هریس باید قدرت سیاست خارجی خود را ثابت کند. این تلاش با انتشار نامهای که به امضای بیش از 300 نفر از بزرگان سیاست خارجی که عمده آنها دموکرات هستند و به توانمندی هریس شهادت دادهاند، آغاز شده است.
از زمان حاضر تا نوامبر، انتظار داشته باشید که کامالا هریس یک نقش برجستهتر در دیدار با رهبران خارجی داشته باشد، دستکم به میزانی که خواستههای کمپین انتخاباتی او اجازه میدهد.
گذر از نخستین آزمون همچنین نیازمند بروز قدرت در سخنرانیها و مصاحبهها است؛ در واقع نشان دادن این موضوع که او با طیفی از مسائل استراتژیک که یک رئیسجمهور با آن روبهرو میشود، تسلط دارد.
اما آزمایش دوم: آیا هریس میتواند یک دیدگاه منسجم و متقاعدکننده از نقش آمریکا در جهان مخابره کند؟ رسانهها بهطور قطع بر حوزههایی تمرکز خواهند کرد که او با بایدن متفاوت است؛ برای مثال، تمایل او برای فشار عمومی بیشتر بر اسرائیل برای پایان دادن به جنگ علیه حماس. (به غیبت هریس در سخنرانی اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در کنگره توجه داشته باشید.)
تنها این نکته که او ترامپ نیست، برای هریس و متحدانش منفعت خواهد داشت. همچنین مسائل دیگری مانند حمایت از اوکراین و تایوان، مخالفت او با اتوکراسیها و مقارن بودن با دیگر جنبههای سیاستهای خارجی بایدن، برای هریس مفید هستند.
با این حال، چالش بزرگ یا همان آزمایش سوم این است که هریس باید نشان دهد که او نه تنها درک میکند که سیاستهای یک رئیسجمهور در چه مسائلی موفقیتآمیز هستند، بلکه آگاه است که سیاستها در چه مسائلی با شکست روبهرو میشوند. مدیریت بحران و ایجاد ائتلاف از نقاط قوت آشکار بودهاند.
بایدن در کاتالیز کردن گروهبندیها - چه بزرگ چه کوچک - مهارت دارد و همین امر به اوکراین کمک کرد در برابر حملات روسیه مقاومت داشته باشد؛ بایدن در برابر روند رو به جلوی چین برای دستیابی به سلطه در حوزههای فناوری و ژئوپولیتیک مانع ایجاد کرد و جهان دموکراتیک منسجمی را شکل داد.
تفاوت در ریاستجمهوری ترامپ این بود که او در زمانی مناسب رقابت با چین را آغاز کرد، اما این رقابت با مناقشه ترامپ با متحدان آمریکا، تضعیف شد. مسکو و پکن هنوز این موضوع را از یاد نبردهاند.
دولت فعلی آمریکا همچنین در برخورد با بحرانها به شکل پایدار و مسئولانه برخورد کرده است. اگر به دنبال حمله روسیه به اوکراین، حمایت آمریکا وجود نداشت، اوکراین سقوط میکرد. دولت آمریکا در ماههای پس از آغاز جنگ اوکراین یک سری اقدامات قابل توجه و مهم برای بررسی خطرات تشدید تنش هستهای انجام داد.
خاورمیانه از 7 اکتبر به این سو، یک چالش قابل مدیریت بوده است، اما در صورتی که حمایت، اطمینانبخشی و مهار دورهای اسرائیل توسط دولت فعلی آمریکا وجود نداشت، خاورمیانه غیرقابل مدیریت میشد.
با این حال، تیم بایدن همچنین در مجموعهای از مسائل دچار تزلزل شده است که در صورت پیروزی هریس، مدیریت و حل آنها بر عهده او خواهد بود. بایدن به اوکراین کمک کرده است تا از شکست دور شود، اما به نظر میآید که او دارای یک استراتژی برای پایان دادن به این جنگ وحشتناک نیست، به غیر از امید به اینکه اوکراین میتواند بیشتر از همسایه بزرگتر و قدرتمندتر خود دوام بیاورد.
واشنگتن از قدرت نیروهای هوایی و دریایی خود برای محدود کردن حملات حوثیها استفاده کرده است، اما این اقدام به اندازهای نبوده که حملات در دریای سرخ و خلیج عدن متوقف شود.
رویکرد بیمعنای بایدن به تجارت در اقیانوس هند و اقیانوس آرام، سیاستهای او را در قبال پکن را تضعیف کرده است.
از همه خطرناکتر، دولت او در توضیح اینکه ایالات متحده چگونه با یک دورنمای استراتژیک که با تهدیدات شدید و رو به وخامت در مناطق مختلف مزین شده است، روبهرو خواهد شد. همچنین کمبودهای فاحش قدرت نظامی آمریکا که عمدتا ناشی از کمبود بودجه پنتاگون بوده، یک مسئله مهم دیگر است.
با وجود تمام موفقیتهای بایدن، با نزدیک شدن به پایان دوران ریاستجمهوری او، احساس انحراف و بینظمی فزایندهای وجود دارد.
انتقاد معاون اول از رئیسجمهوری که در دوران او خدمت کرده است، هر چند متواضعانه یا ضمنی، یک امر دشوار و بغرنج است. اما مسائلی که بایدن با آنها چالش داشته، موضوعاتی هستند که توجه اصلی دوران ریاستجمهوری بعدی را به خود اختصاص خواهد داد.
هر قدر که هریس با نقاط قوت و ضعف سیاست خارجی بایدن دستوپنجه نرم کند، او برای مبارزات انتخاباتی و احتمالا کاخ سفید در موقعیت بهتری قرار خواهد گرفت.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
تهران و ریاض بر سر تلآویو معامله میکنند؟
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
هشدار اکونومیست درباره درباره ورود «ماسک» به سیاست: خطر ظهور الیگارشی فاسد در آمریکا
-
بازار سهام این هفته مثبت خواهد بود؟