بسیج مردمی اصلاحشده روسی
چرا پوتین مردم بیشتری را وادار به جنگیدن نمیکند؟
اکوایران: کرملین چند ماه پیش اعلام بسیج جزئی کرد و حدود 300 هزار نفر از مردان روسی را به جنگ فراخواند و همین بسیج جزئی توانست مانع از شکست کامل کمپین پوتین در اوکراین شود. مسکو در حال آماده شدن است تا در آینده به طور موثرتر مردم را از خانههایشان خارج کند و به جنگ بفرسد.
به گزارش اکوایران، در غرب اجماعی در حال شکل گرفتن است که میگوید که روسیه همین حالا هم در جنگ خود علیه اوکراین شکست خورده است. این که پیروزی اوکراین چقدر زمان و هزینه ببرد و این که دامنهاش چقدر باشد، ممکن است نامعلوم باشد، اما بقای کشور مستقل اوکراین دیگر زیر سوال نیست.
همزمان، معقول است اگر بگوییم ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، با بسیج مردان برای شرکت درجنگ اوکراین، یک بار برای همیشه ثبات سیاسی روسیه را که به آن مغرور بود از بین برده است. دیدن صحنهی هزاران نفری که برای فرار اعزام به جنگ از کشور خارج میشدند به عنوان تأییدی بر این تلقی شد که پوتین در محاسباتاش اشتباه کرده است و رژیم تحت حکومتش را در معرض خطر از دست دادن مشروعیت قرار داده است.
اهداف نظامی به بهای بسیج عمومی
با این حال، به نوشته فارن پالیسی، آنچه برای کرملین اهمیت دارد تنها این واقعیت است که بسیج مردمی، روسیه را قادر ساخته است تا کمبود نیرو در جبهه را جبران کند. استقرار نیروهای بسیجشده در لوهانسک پس از فتح لیمان توسط سربازان اوکراینی در اوایل اکتبر، جلوی پیشروی اوکراین در این منطقه را گرفت. در خرسون، نیروهای کمکی به عقبنشینی برنامهریزیشده روسیه کمک کردند و مانع از تکرار شکست فاجعه بار در خارکیف شدند. ارتش روسیه حتی در نزدیکی باخموت در دونتسک توانست پیشرویهای جزئیای به بهای کشته شدن تعداد زیادی سرباز و زندانی تازه بسیج شده انجام دهد.
روحیه بهتر و فن آوری برتر تسلیحات اوکراینیها و همچنین کمبود تجهیزات، آموزش و انگیزه سربازان تازه بسیجشده روسی نتواست مانع از دستیابی مسکو به اهداف نظامی موقتش شود؛ هرچند با مقداری هزینه سیاسی. اگر ورود چند ده هزار نیروی بسیج شده این چنین برای کمپین جنگی مسکو مفید بود ، پس یک میلیون سرباز دیگر چه کار میتوانند بکنند؟
دولت روسیه در اولین تلاش خود برای بسیج مردمی در پاییز امسال، با دو محدودیت عمده روبرو شد: یکی کمبود تجهیزات ابتدایی برای سربازان جدید و دیگری واکنش تند مردم علیه ثبتنام اجباری در ارتش. نیروهای بسیجشده در بسیاری از لوازم از اسلحه گرفته تا لباس و حتی غذا کمبود داشتند و اقبال عمومی به دولت پوتین به کمترین میزان خودش رسید.
از آن زمان تا کنون هر دو مشکل حداقل تا حدی برطرف شده است. کرملین بخش عمدهای از مدیریت تدارکات را از اختیار ارتش خارج و به بوروکراسی غیرنظامی کارآمدتر روسیه واگذار کرد. نخست وزیر، میخائیل میشوستین و شهردار مسکو سرگئی سوبیانین مسئولیت یافتند تا از برآورده شدن نیازهای تدارکاتی سربازان اطمینان حاصل کنند.
این به این معنی نیست که مشکلات بیشمار تدارکاتی نیروهای مسلح حل شده است، اما خارج کردن مدیریت تجهیزات از دست نیروهای نظامی، فقط میتوانست به بهبود وضعیت منجر شود. در کنار آن، مردم روسیه نیز چارهای نداشتند جز اینکه از دوستان و اقوام خود که گرفتار بدبختی سربازی شده بودند، حمایت کنند و از جیب خودشان برای آنها غذا و لباس تهیه کنند.
خشم ایجاد شده در میان مردم روسیه چطور؟
متأسفانه، واقعیت در جوامع از هم پاشیده مثل روسیه امروز این است: به محض اینکه موج اول بسیج به پایان رسید، میزان حمایت از پوتین و سایر جنبههای روحیه عمومی به سرعت به میزان قبل برگشتند. بیشتر روسها یک نفس راحت کشیدند که قرار نبود خودشان در سنگرهای دونباس از سرما هلاک شوند. آنها از این فرصت استفاده کردند تا به توهمشان از زندگی عادی برگردند و چشمان خود را بر روی وحشتهای جنگ بستند.
از طرف دیگر نظام آموزشی و فرهنگ عامه روسیه تحت سلطه فرقهای است که شکوه نظامی و فداکاری و ایثار برای دفاع از میهن را ستایش میکنند. نظرسنجیها پیش از جنگ نشان میداد که احساسات نظامیگرایانه افزایش یافتهاست و دو سوم از مردان شرکتکننده در نظرسنجی گفتند که آمادهاند که جان خود را برای کشورشان فدا کنند. بنابراین جای تعجب نیست که برای بسیاری از روسها طبیعی است که برخی از هموطنانشان در زمان جنگ در جبههها بمیرند. در پاییز، مردم بیش از خود بسیج از شیوه بینظم آن شوکه شده بودند. این برای مردم عادی روسیه درست به نظر نمیرسید که مردانی که تجربه نظامی نداشتند، زنان با بچههای کوچک در خانه و مردان 60 ساله همه به خدمت گرفته میشدند.
در پاسخ به اعتراضات عمومی به بسیج مردمی، مقامات سخت در تلاشاند تا دورههای بعدی پیشنویسی روانتر انجام شوند. کسانی که به اندازه کافی بهرهمند، مخالف جنگ و یا مصمم به اجتناب از ارتش به هر قیمتی باشند، گزینههای واقع بینانهای برای انجام این کار خواهد داشت. خود پوتین آشکارا اعلام کرده است که چه کسانی باید در اولویت پیشنویسهای آینده قرار بگیرند و گفته است که بهتر است در جنگ برای سرزمین مادری کشته شویم تا اینکه از فرط ودکا نوشیدن بمیریم. اشاره واضح به این است که مقامات نظامی باید به دنبال مردم فقیرتر و محرومتر باشند، کسانی که کمتر در برابر اعزام به جنگ مقاومت میکنند.
دولت همچنین به دنبال دیجیتالسازی روند پیشنویسی افراد برای جنگ است. کامپیوتری کردن بسیج مردمی به مقامات اجازه میدهد تا کسانی را که برای بسیج مناسبتر میدانند انتخابکنند، آنها را به راحتی پیدا کرده و به ارتش بفرستند. این سربازان بدبخت محکوم به تسلیم خواهند بود زیرا احتمالاً مرزها به روی آنها (و فقط آنها) بسته خواهد شد و دسترسیشان به خدمات عمومی مسدود خواهد شد.
در نتیجه، پیشنویسهای آتی بسیار روتینتر و هدفمندتر از بسیج جنگی پیشین خواهد بود. این پیشنویسها بهجای ایجاد وحشت در همهی جامعه، تنها افراد مشخصی را هدف قرار میدهند و به اکثریت قریب به اتفاق روسها اجازه میدهد تا سرگرم زندگی به ظاهر عادیشان باشند و با رضایت هزینههای فزاینده جنگ برای کشور را نادیده بگیرند. در این میان یک اقلیت نگونبخت از سربازان اعزامی خواهند بود که در مقابل دستگاه دولت منزوی و درماندهاند. آنها -به لطف تکنوکراتهای کارآمد- تا حدودی مجهزتر هستند، اما با این حال بهعنوان گوشت مقابل توپ به جنگ اعزام خواهند شد تا زمانی که کرملین به خواستههایش در اوکراین برسد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین