یگانه پرسش مهم امور بین الملل امروز -۳
آیا توسعهطلبی اشتباه پوتین درس عبرتی برای چین میشود؟
اکوایران: یک دیدگاه این است که جنگ روسیه در اوکراین با نشان دادن اینکه جنگها ممکن است چه نتیجۀ معکوس وحشتناکی بدهند، دیگر جنگها را نامحتملتر میکنند.
به گزارش اکوایران، چقدر احتمال دارد که چین جنگی را آغاز کند؟ شاید این یگانه پرسش مهم امور بین الملل امروز باشد. اگر چین از قدرت نظامیاش علیه تایوان یا هر کشوری در غرب اقیانوس آرام استفاده کند، نتیجهاش میتواند جنگ با ایالات متحده باشد -جنگی بین غولهای دارای سلاح هستهای که خواهان هژمونی در منطقه و جهان هستند. اگر چین در میانۀ جنگهای جاری در اوکراین و خاورمیانه دست به حمله بزند، جهان درگیر نزاعهایی در مناطق کلیدی اوراسیا میشود، یک درگیری جهانی که از جنگ جهانی دوم به این سو دیده نشده است.
مایکل بکلی، دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه تافت و هال برندز، استاد مسائل جهانی در دانشکده مطالعات بینالمللی پیشرفته جان هاپکینز، با انتشار مقالهای با عنوان «چین چقدر آمادۀ جنگ است؟» در فارن پالیسی، تلاش داشتهاند به این ماجرا بپردازند. اکوایران این مقاله مفصل را در سه بخش ترجمه کرده که بخش اول آن پیش از این با عنوان «چقدر احتمال دارد پکن جنگی را آغاز کند؟» و بخش دوم آن با عنوان «آیا شی چین را مهیای یک جنگ بزرگ میکند؟» منتشر شده و در ادامه بخش سوم و پایانی آن ارائه میشود:
البته که کشورها در خلأ تصمیم به جنگ نمیگیرند؛ آنها هم از وضعیت کلی جهان سرنخ میگیرند. در دهۀ 1930، افزایش آشوب بین المللی باعث شد از مدافعان نظم موجود مشروعیتزدایی شود و مخالفان آن جسارت یافتند به آن حمله کنند. پس بینظمی فعلی -در اثر بزرگترین جنگ اروپا از جنگ جهانی دوم به بعد و گسترش درگیری در خاورمیانه- چگونه گزینههای چین را شکل میدهد؟
یک دیدگاه این است که جنگ روسیه در اوکراین با نشان دادن اینکه جنگها ممکن است چه نتیجۀ معکوس وحشتناکی بدهند، دیگر جنگها را نامحتملتر میکنند. در این روایت -که مسئولان دولت بایدن و بعضی متخصصان دانشگاهی به آن علاقه دارند- چین از توسعهطلبی اشتباه پوتین درس عبرت میگیرد. چین میآموزد پیروزی بر مدافعی مصمم چقدر دشوار خواهد بود، نظامیان خودکامه چقدر پایینتر از برآوردها عمل خواهند کرد، نیروهای اطلاعاتی ایالات متحده در تشخیص برنامههای حمله چقدر خوب عمل خواهند کرد و جهان دموکراتیک در مجازات زیر پا گذارندگان هنجارهای نظم لیبرال چقدر سختگیر خواهند بود. دستگاههای اطلاعاتی ایالات متحده نظامیان چین را برای آنگونه فسادهایی که باعث تضعیف نظامیان روسیه شد شدیداً تحت نظارت دارند و دریافتهاند که فساد بسیار عمیقتر از چیزی است که فکرش را میکردند. مسئولان ایالات متحده عمیقاً امیدوارند که چین هم اطلاعات اخیر را به همین ترتیب تفسیر کند.
اما باید محتاطانه این تفسیر را بررسی کنیم. یکی به این دلیل که دانستن دیدگاه چین دربارۀ جنگ اوکراین بسیار سخت است. هر چه که باشد، درسهای مهم آنهایی نیستند که سرهنگهای ارشد ارتش آزادیبخش خلق یا اعضای اندیشکدهها در پکن مینویسند. مهم درسهایی هستند که دیکتاتوری که جهان را تحت تأثیر آسیبشناسیهای رایج رژیمهای فردی درک می کند یاد میگیرد. بر اساس گفتههای عمومی شی، مدارک چندانی وجود ندارد که این درگیری، بلندپروازیهای شی را تضعیف کرده یا دولت چین را به صورت بنیادینی متعادلتر کرده باشد. در مارس 2023، شی هنگام دیدار از مسکو به پوتین گفت «حالا، تغییراتی وجود دارد -که مثلشان را در صد سال اخیر ندیدهایم- و این ماییم که آن تغییرات را با هم به پیش میبریم.»
به علاوه، شاید از نظر شی اوکراین و تایوان هیچ شباهتی به هم نداشته باشند. بخشی از مشکلات نیروهای پوتین در اوکراین به این دلیل بود که جنگ پیش رویشان، جنگی نبود که برای آن آماده و شستوشوی مغزی شده بودند. از آنجا که دهههاست که چین برای جنگ با تایوان آمده میشود -و بیامان به سربازانش آموزش میدهد که اتحاد، بخش اصلی «اِحیای بزرگ ملت چین» است- این کشور با چنین مشکلی مواجه نیست. به علاوه، اگر شی فکر میکند تایوان نمیتواند مانند اوکراین مقاومتی در تمامی جامعه شکل دهد، تنها کسی نیست که چنین فکری دارد. بسیاری از مسئولان ایالات متحده و تحلیلگران مستقل هم نگرانی مشابهی را طرح کردهاند.
یا شاید شی به این نتیجه رسیده که ایالات متحده در هیچ جنگی علیه یک قدرت دارای بمب هستهای نخواهد جنگید -همان چیزی که بایدن به عنوان علت عدم رویارویی مستقیم واشنگتن با مسکو مطرح کرد. شاید فکر میکند تحریمهای غرب آنقدر که باید و شاید این کشور را مجازات نمیکنند: دو سال از جنگ گذشته و روسیه 20 درصد از قلمرو اوکراین را در اختیار دارد، نفت و دیگر محصولات صادراتیاش راهی بازارهای تازهای شدهاند، کارخانههایش پشت سر هم سلاح میسازند و اقتصادش در آستانۀ فروپاشی نیست. و شاید خط سیر اخیر جنگ را -که در آن روسیه ضدحملههای اوکراین را دفع کرده و سیاستمداران ایالات متحده دربارۀ ارسال سلاح و پول به کییف با هم کلنجار میروند- سندی از این ببیند که نظامهای خودکامه میتوانند قدرت و تابآوری بیشتری نسبت به دموکراسیهای دشمنشان جمع کنند.
محض شفافیت، نمیدانیم شی واقعاً چطور فکر میکند. اما اگر تصور کنیم دقیقاً همین درسهایی را گرفته که آمریکاییها دوست دارند گرفته باشد -به جای دیگر درسهای نه چندان خاطر جمع کنندهای که شاید مشوقهای چین برای جنگیدن را تقویت کنند- مرتکب عمل خطرناکی شدهایم.
شاید چین نهایتاً به تایوان حمله کند -یا به هند، ژاپن، فیلیپین یا کشور دیگری- در سال 2025، 2027، 2029 یا هرگز هم چنین نکند. نمیتوانیم با قطعیت پیشبینی کنیم که پکن چه موقع، یا اصلاً، از قدرت استفاده خواهد کرد چون این تصمیم به عوامل بسیاری بستگی دارد. اما میتوانیم ارزیابی کنیم آیا کشورها کم و بیش مستعد جنگ هستند و آیا ویژگیهای داخلی و شرایط بیرونیشان آنان را در معرض خطر کمتر یا بیشتر حمله کردن قرار میدهد. امروزه، بخش زیادی از آنچه مورخان و دانشمندان علوم سیاسی دربارۀ عوامل جنگ میدانند، از آمادگی چین برای اعمال خشونت میگوید.
متأسفانه، واشنگتن روی بعضی از عواملی که پکن را در این مسیر خطرناک به پیش میبرند تأثیری ندارد. ایالات متحده نمیتواند بحران جمعیتی چین را حل کند، مشکلات ساختاری اقتصادش را برطرف کند یا مانع تحکیم حکومت تک نفرۀ شی شود. اما شاید بتواند انتظارات منفی چین دربارۀ آینده را برطرف کند -با راحتتر کردن دسترسی پکن به جدیدترین فناوریها یا کنار گذاشتن تلاش برای ساخت ائتلافهای قدرتمندتر در مثلاً اقیانوس هند و آرام، اگرچه انجام چنین کاری ممکن است موضع واشنگتن را شدیداً تضعیف کند. ایالات متحده باید بکوشد در این رقابت پیروز شود و در عین حال، از درگیری فاجعهبار پرهیز کند. در چنین فضایی، باید به دنبال تضعیف خوشبینی چین دربارۀ نتیجۀ جنگ در آسیا شود و نگذارد پکن به این نتیجه برسد که برای جلوگیری از شکستی تحقیر کننده باید بجنگد.
ملزومات انکار خوشبینی چین دربارۀ نتیجۀ جنگ نسبتاً سر راستند -حتی اگر به سادگی برآورده نشوند. مثلاً، تجهیز تایوان با موشکهای ضدکشتی، مینهای دریایی، پدافند هوایی متحرک و دیگر تجهیزات ارزان اما مرگبار؛ ارتش آمریکایی که بتواند با استفاده از پهپاد، زیردریایی، هواگردهای شناساگریز و مقادیر شگفتانگیزی از تجهیزات حملۀ دوربرد قدرت آتش قاطعی در غرب اقیانوس آرام ایجاد کند؛ توافق با متحدان و همکارانی که به نیروهای ایالات متحده اجازه میدهند به پایگاههایی در منطقه دسترسی داشته باشند و تهدید کنند کشورهای دیگری را هم در جنگ با پکن متحد کنند؛ ائتلافی جهانی از کشورهایی که بتوانند با وضع تحریمها به اقتصاد چین ضربه بزنند و تجارتش با آن سوی اقیانوس را محدود کنند؛ و یک پایگاه صنعتی احیا شده که بتواند به کشورهای دموکراتیک کمک کند بجنگند و در عین حال تا پایان جنگ برتری قاطع اقتصادی و مالیشان را حفظ کنند. واشنگتن و دوستانش همین حالا هم مشغول دنبال کردن یکی از این ابتکارات هستند. اما با سرعت، منابع یا فوریت لازم برای جلو زدن از تهدید نظامی چین که روز به روز خطرناکتر میشود عمل نمیکنند.
وظیفۀ دوم شامل وصل کردن بازدارندگی با اطمینان خاطر است - محدود کردن اقدامات بازدارنده به حدی که از چشم شی واکنش ندادن به آن باعث تجزیه یا تحقیر چین نشود. مسئولان چینی واقعاً میترسند سیاست ایالات متحده و تایوان، این جزیره را در مسیر استقلال یا نوعی جدایی دائمی قرار میدهند، حتی اگر متوجه نباشند که تا حد زیادی، فعالیتهای خودشان باعث چنین چیزی است. از همین رو، در زمینۀ تایوان، ایالات متحده باید مراقب باشد.
واشنگتن باید از نمایشهایی -مانند دیدار سخنگوی وقت مجلس نمایندگان، نانسی پلوسی، در اوت 2022 از این جزیره- خودداری کند که در زمینۀ تقویت دفاع این جزیره کار چندانی نمیکند و بیشتر نگرانی و خشم چین را به تمسخر میگیرد. ایالات متحده باید این ایده را -که وزیر امور خارجۀ سابق مایک پمپئو و دیگران مطرح میکنند- که باید سیاست «چین واحد» را کنار گذاشت و تایوان را به رسمیت شناخت، رد کند. نباید از اعلامیهها یا اعمال استقلالگرایانۀ رهبران تایوانی استقبال کند. به صورت خلاصه، ایالات متحده باید توانایی معتبری برای دفاع از تایوان ارائه کند و در عین حال، تعهد معتبری بدهد که هدفش جلوگیری از تغییر یک طرفۀ وضعیت موجود است.
این رویکرد به دلیل تناقضهایش چالش برانگیز است. تقویت اتحادهای ایالات متحده شاید خوشبینی نظامی چین را کاهش دهد اما نگرانیاش را هم افزایش خواهد داد. شاید حفظ تعادل میان فوریت لازم برای بازدارندگی و میزان پرواگری لازم برای دیپلماسی در تنگۀ تایوان دشوار باشد -به ویژه در حالی که چین وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده میشود. چین قدرتمند اما دچار مشکل در مسیر اشتباهی قرار دارد. این کار نیازمند تمام قدرت و هوشیاری ایالات متحده و دوستانش برای جلوگیری از افتادن به ورطۀ جنگ است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ آغاز دوباره مذاکرات هستهای ایران و غرب از روز جمعه در ژنو
-
پیش بینی بورس فردا 5 آذر ماه 1403/ شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران کمی بالاتر از سقف اردیبهشت ماه
-
اضافه شدن یک آیتم جدید به قبوض برق
-
چالش نابهنگام کرملین؛ بنسلمان رویاهای پوتین را بر باد میدهد؟
-
شرق و غرب بار دیگر علیه برنامه هستهای ایران متحد میشوند؟
-
آمریکا آس رو کرد؛ 3 تصمیم حیاتی واشنگتن برای سبقت از اروپا/ چرا قاره سبز در بهرهوری از ایالات متحده جا ماند؟
-
بازار مسکن همچنان بی خریدار؛ این فروشندگان تخفیف های طلایی می دهند
-
ایران، ارشتبد و سپهبد ندارد؟
-
همسان سازی حقوق بازنشستگان در خوان آخر/ زمان اصلاح احکام مشخص شد