به گزارش اکوایران، هفته نامه اکونومیست این هفته در سرمقاله (30 می 2024) خود به خطر ظهور راست افراطی در اروپا پرداخته است. از منظر این نشریه، درصورتی که میانه‌روهای اروپا نتوانند با این موضوع به درستی برخورد کنند، نتیجه فاجعه بار خواهد بود.

در دنیایی خطرناک، اروپای امن قدیمی خود را در موقعیتی هشداردهنده می‌بیند. در اوکراین، خونین‌ترین جنگ از سال 1945 درجریان است، درحالی که روسیه از بالتیک گرفته تا فضای سایبری را تهدید می‌کند. و اگر دونالد ترامپ دوباره به کاخ سفید برگردد، می‌تواند ناتو را تضعیف کند . اقتصاد این منطقه نیز نسبت به شوک‌های ناشی از سیاست صنعتی و حمایت گرایی در نقاط دیگر آسیب‌پذیر است. در این شرایط، پوپولیست‌های اروپایی هم در نظرسنجی‌ها جلو هستند.

به اعتقاد اکونومیست، اروپا برای رویارویی با این خطرات به یک رهبری منسجم در سطح اتحادیه نیاز دارد. آنها همچنین باید تندروها را خارج از قدرت نگه دارند. اما موفق شدن آنها تاحدی به انتخاب این سه زن بستگی دارد: اورزولا فون درلاین، رئیس کمیسیون اروپا، جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا و مارین لوپن، پوپولیست برجسته فرانسوی.

اورزولا فون درلاین از سال 2019 بازوی اجرایی اتحادیه اروپا را رهبری کرده است و برای دور دوم کاندیدا شده است. واکنش جمعی قوی اروپا به ولادیمیر پوتین و کمک به تعمیق یکپارچگی در زمانی حیاتی از جمله اقدامات او بوده است، که نشان می‌دهد او کارش را خوب انجام داده است و لیاقتش را دارد. او برای پیروزی در دور دوم نیاز به حمایت 27 رهبر ملی اتحادیه اروپا دارد. سپس باید اکثریت پارلمان اروپا را بدست بیاورد، که بیش از 350 میلیون شهروند اروپایی واجد شرایط رای دادن در آن هستند. در تئوری، او از حمایت گروه‌های محافظه کار، لیبرال و سوسیالیست که تشکیلات سیاسی را شامل می‌شوند بهره‌مند خواهد شد. ولی باتوجه به اینکه سیاست بسیا پراکنده شده است انتظار می‌رود این سه گروه تنها اکثریت اندکی از کرسی‌ها را بدست آورند و برخی از اعضای آنها در پارلمان ممکن است رتبه‌ها را بشکنند. از اینرو، این‌بار برای پیروزی خانم فون درلاین تضمینی نیست.

پس از آن، جورجیا ملونی، نخست وزیر ایتالیا و رهبر راست گرای "حزب برادران ایتالیا"ست، که از یک شورشی به نیرویی تبدیل شده است که کشور را اداره می‌کند. انتظار می‌رود او در انتخابات اتحادیه اروپا عملکرد خوبی داشته باشد. خانم فون درلاین نیز با حمایت او می‌تواند شانس بهتری برای بردن اکثریت پارلمان برای دور دوم ریاست کمیسیون اروپا داشته باشد.

اما ایده هرنوع پیمانی که شامل حزب راست گرای برادران می‌شود، لیبرال‌ها و چهره‌های حاکم از جمله برخی در حزب حاکم سوسیال دموکرات آلمان و حزب امانوئل مکرون در فرانسه را خشمگین کرده است. برای آنها، خانم ملونی پارا فراتر گذاشته است. او با ویکتور اوربان، دیکتاتور مجارستان و دیگر اشخاص نادرست می‌گردد. او به تئوری‌های توطئه نژادپرستانه چون "جایگزینی بزرگ" اعتبار می‌دهد و اتحادیه اروپا را به اتحادیه جماهیر شوروی تشبیه کرده است. بطور خلاصه، او از آن نوع چهره‌های راست گرایی است که بسیاری معتقدند باید از تصمیم گیری حذف شود.

اما باوجودی که جورجیا ملونی سیاست‌ها و ویژگی‌های قابل اعتراضی دارد، ردکردن او به عنوان یک موضوع اصولی کوته بینانه است. او با اورزولا فون درلاین درباره مسائلی چون مهاجرت‌های غیرقانونی همکاری کرده است و برخلاف برخی از یارانش در جناح راست از حامیان اوکراین بوده است. حزب او در داخل جنگ فرهنگی می‌کند، اما درباره اقتصاد و امنیت، ایتالیا را مانند یک اصلاح طلب اداره کرده است. از اینرو، نشریه اکونومیست معتقد است که او نباید از جریان سیاست کنار گذاشته شود.

به علاوه، معامله کردن با خانم ملونی می‌تواند یک مزیت دیگر هم داشته باشد: تقسیم راست پوپولیست بین عناصر میانه رو و تندرو؛ همینجاست که مارین لوپن وارد می‌شود. انتظار می‌رود حزب او، "اجتماع ملی" در انتخابات اروپا عملکرد خوبی داشته باشد. خانم لوپن تلاش کرده است خود را به عنوان یک چهره جریان اصلی معرفی کند، اما چنین نیست. او یک فتنه انگیز است که سابقه طولانی در بیگانه هراسی و تملق گویی روسیه دارد. قصد او این است که گروهی بزرگ از ناسیونالیست‌ها ایجاد کند که بتواند اروپا را به جناح راست بکشاند و برای اینکار می‌خواهد با خانم ملونی متحد شود.

از منظر اکونومیست، بهتر است که خانم ملونی به سمت "میانه" جذب شود. این مساله می‌تواند طرح خانم لوپن را بهم بریزد و جناح راست افراطی را تکه تکه کند. حزب "آلترناتیو برای آلمان" نیز پس از اینکه نامزد اصلی آن جنایات نازی‌هارا نادیده گرفت تاحدی از هم پاشید. سلب قدرت از خانم لوپن هم می‌تواند جذابیت او را در فرانسه کاهش دهد، درحالی که حزب او در نظرسنجی‌های قبل از انتخابات ملی در سال 2027 پیشتاز است.

پس از نتیجه انتخابات اروپا، چانه زنی‌ها می‌تواند ماه‌ها طول بکشد و مهارت خانم فون در لاین را محک بزند. مخاطرات زیادی وجود دارد. یک مسیر، ایجاد پایداری در رهبری اروپاست که نشان می‌دهد چگونه میانه‌روها می‌توانند هوشمندانه با راست پوپولیستی دست‌وپنجه نرم کنند. در اینجا، دیگر سوال این نیست که چگونه می‌توان پوپولیست‌‎ها را مهار کرد؛ بلکه این است که چگونه می‌توان به ظهور آن‌ها ‌پاسخ داد.

دردسر سه‌گانه

اما مسیر جایگزین می‌تواند فاجعه‌بار باشد. سیاست اروپا آنچنان پراکنده شده است که می‌توان تصور کرد هیچ اکثریت پارلمانی برای خانم فون درلاین یا هر نامزد دیگری برای ریاست کمیسیون بدست نیاید. این مساله در این زمان بسیار بد سبب ایجاد یک بحران قانونی خواهد شد، چراکه اوکراین درگیر جنگ است و احتمال ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آینده نزدیک وجود دارد. از سویی، اگر خانم ملونی از همکاری با میانه‌‌روها سودی نبیند ممکن است وسوسه شود با خانم لوپن کارکند. اگر میانه‌روها انتخاب اشتباهی داشته باشند ممکن است اتحادیه اروپا را بی‌ثبات کنند و به چیزی کمک کنند که مدت‌ها از آن هراس داشتند: یک جنبش راست افراطی و فراقاره‌ای، که از منظر اکونومیست، جلوگیری از آن ارزش معامله کردن با خانم ملونی را دارد.