به گزارش اکوایران، یگیل هنکین، سرگرد اسبق ارتش اسرائیل عضوی از تیمی بود که در سال ۱۹۹۹ وظیفه تدوین دفترچه راهنمایی در مورد جنگ شهری و مقابله با شورش را بر عهده داشت. اما ارتش اسرائیل آن را رد کردند.

به نوشته المانیتور، هنکین خطاب به افراد حاضر در جلسه توجیهی امنیتی گفت: «افراد بلندپایه ارتش به ما گفتند که ما دیوانه هستیم. ما در مورد جنگ شهری با تانک و توپخانه و پشتیبانی هوایی صحبت می‌کردیم و هیچ‌کس هرگز اجازه نمی‌داد ما با این روش به مناطق فلسطینی وارد شویم».

دکترین جدید نظامی تل‌آویو

یک سال پس از کنار گذاشته شدن پیش‌نویس این راهنما، انتفاضه دوم آغاز شد. هنکین در مورد واکنش اسرائیل به انتفاضه دوم گفت: «مشکل از امتناع ارتش اسرائیل برای بحث در مورد ایده ورود به مناطق شهری آغاز شد؛ زیرا این کار بسیار خطرناک و از لحاظ سیاسی غیرممکن به شمار می‌رفت».

هنکین که اکنون در دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش اسرائیل تدریس می‌کند، استدلال کرده که بیزاری نهادی مشابهی برای آمادگی در برابر مقابله با شورشیان در مناطق شهری، به بن‌بست عملیاتی حال حاضر ارتش اسرائیل در غزه کمک کرده است.

ارتش اسراییل

با الهام از جنگ‌های قرن بیستم خود با کشورهای عربی همسایه، دکترین نظامی اسرائیل مدت‌ها بر جنگ‌های مانوری همراه با حملات سریع و قدرتمند به پایتخت‌های دشمن تأکید داشته است. هدف این بوده که جنگ را قبل از اینکه ارتش کشورهای بزرگتر بتوانند بسیج شده و به مرزهای سرزمین‌های اشغالی نزدیک شوند، پایان دهد.

اما درس‌های آموخته‌شده از اشغال فاجعه‌آمیز دو دهه‌ای جنوب لبنان توسط اسرائیل و درگیری‌های مکرر با حماس، منجر به رویکرد جدیدی شد. در سال ۲۰۲۰، ارتش اسرائیل اعلام کرد که تحت رهبری آویو کوخاوی، رئیس وقت ستاد کل ارتش در حال توسعه دکترین جدیدی است. این دکترین خواستار واحدهای کوچک‌تر و چابک‌تر با پشتیبانی آتش سنگین بود که مشابه تحولاتی در ارتش آمریکاست.

هنکین گفت: «فرض این بود که می‌توانید از حملات دقیق و هماهنگی نزدیک بین نیروی هوایی و زمینی و غیره برای جلوگیری از اعزام نیروهای پیاده‌نظام به جنگ فرسایشی استفاده کنید که اتفاقاً همان چیزی است که در غزه رخ داد». او افزود: «هیج ارتشی در دنیا  نمی‌خواهند در جنگ شهری بجنگند. ما سعی کردیم واقعیت را دور بزنیم و از این مرحله اساسی عبور کنیم».

افسانه نابودی حماس 

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در یکشنبه هفته گذشته اعلام کرد که عملیات نظامی جامع در غزه به زودی پایان می‌یابد، اما تا زمانی که «پیروزی کامل» بر حماس به دست نیاید، جنگ ادامه خواهد داشت.

انتظار می‌رود ارتش اسرائیل به حضور کمتری در غزه روی بیاورد و در عوض، به حملات دقیق‌تر علیه رهبران حماس و عملیات ویژه مبتنی بر اطلاعات برای نجات اسرا متکی باشد. این رویکردی است که مقامات دولت بایدن مدت‌ها خواستار آن بوده‌اند.

اما رونمایی از دکترین جدید در حالی صورت می‌گیرد که ارتش اسرائیل همچنان برای جلوگیری از تجدید قوای حماس تلاش می‌کند. این وضعیت مقامات ارشد ارتش اسرائیل را خسته کرده و رده‌هایش در انتقاد غیرمستقیم از رهبری سیاسی خود صریح بوده‌اند. دریاسالار دانیل هاگاری، سخنگوی ارشد ارتش اسرائیل طی انتقادی علنی نادر گفت: «هرکسی که فکر می‌کند ما می‌توانیم حماس را نابود کنیم، اشتباه می‌کند».

تحلیلگران می‌گویند اقتصاد اسرائیل نمی‌تواند برای حفظ حضور زمینی گسترده و بلندمدت در غزه، بسیج نیروهای ذخیره را تحمل کند. اسرائیلی‌ها و ارتش آن نیز با اشغال مجدد این منطقه شدیداً مخالفند.

ارتش اسراییل جنگ غزه

موضوع با این پیچیدگی روبروست که کابینه اسرائیل نیروی امنیتی مناسبی برای پرکردن شکاف‌های ناشی از خروج آتی ارتش اسرائیل را پیدا نکرده است. در ماه‌های اخیر، مقامات دولت بایدن به دنبال مجاب‌ساختن رهبران عرب بوده‌اند تا زمانی که نیروهای فلسطینی کافی آموزش ببیند، نیروهای امنیتی موقت خود را به غزه اعزام کنند.

اما نتانیاهو، تحت فشار اعضای راست‌گرای ائتلاف شکننده خود، از پذیرفتن چشم‌انداز بازگشت تشکیلات خودگردان فلسطین به این منطقه که شرط کلیدی کشورهایی مانند مصر برای اعزام نیرو بوده، امتناع ورزیده است.

رافائل کوهن، پژوهشگر ارشد مؤسسه رَند که کار میدانی گسترده‌ای روی ارتش اسرائیل انجام داده، گفت: «به نظر می‌رسد که برخی از زیرساخت‌ها از قبل وجود دارند». نیروهای اسرائیلی هم اکنون همکاری گسترده‌ای با نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان در کرانه باختری دارند و ارتش ایالات متحده نیز از طریق دفتر سرلشکر مایکل فنزل، هماهنگ‌کننده امنیتی آمریکا برای سرزمین‌های اشغالی نیز به آن‌ها آموزش می‌دهد.

این هفته، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه دولت بایدن گفت: «نباید این جنگ با یک خلأ در غزه به پایان برسد». بلینکن افزود: «ما به اسرائیلی‌ها گفته‌ایم که انتظار داریم برنامه‌ها و ایده‌های خود را توسعه دهند. ما به اندازه کافی عملی از سوی اسرائیل ندیده‌ایم».

مقامات عرب که در مذاکرات دخیل هستند نیز ناامیدی خود را ابراز کرده‌اند. یک مقام منطقه‌ای گفت: «ما تعدادی سؤال در مورد قوانین درگیری مطرح کرده‌ایم، اما پاسخی دریافت نشده است». او پرسید: «برای مثال، چه اتفاقی می‌افتد اگر نیروهای ما مورد حمله قرار گیرند؟ چه کسی پاسخگو خواهد بود؟ در مورد هیچ یک از این موارد شفافیتی وجود ندارد».

ارتش اسراییل

جنگ فرسایشی

با نبود حضور کافی نیروی زمینی در غزه و بدون نیروهای محلی برای تحت فشار قرار دادن حماس، تحلیلگران نظامی و مقامات ارشد ارتش اسرائیل نسبت به جنگ فرسایشی بی‌پایان در غزه هشدار داده‌اند. مقامات نظامی فعلی و سابق ایالات متحده نیز استدلال کرده‌اند که چنین رویکردی ناقض اصول اولیه جنگ شهری است و اگر هدف اسرائیل عملیات ضدشورش به حدی است که هرگز دیگر حمله‌ای به سبک ۷ اکتبر تکرار نشود، ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد».

یک مقام سابق نیروی نظامی ایالات متحده که تجربه مستقیمی از مبارزه با شورش در عراق دارد گفت: «شما باید خیابان‌ها را در اختیار داشته و نمی‌توانید تنها با قدرت هوایی کنترل را اعمال کنید». او افزود: «اما می‌توانید تنها با قدرت هوایی ضربه بزنید».

احمد هاشم، استاد دانشکده جنگ نیروی دریایی آمریکا و کهنه‌کار جنگ عراق و نویسنده مقاله تأثیرگذار سال ۲۰۰۶ در مورد شورش سنی‌های عراق در زمان اشغال این کشور توسط آمریکا صراحتاً گفت: «پاکسازی یک منطقه یا شهر از دشمن و سپس اعلام پیروزی اشتباه است. مردم بیگانه‌شده از حکومت، از نیروهای مقاومت حمایت ضمنی یا فعالانه به عمل می‌آورند و همچنین منبعی آماده برای جذب نیرو‌های جدید هستند».

هنکین استدلال می‌کند که همین اصل در غزه نیز صدق می‌کند. او خاطرنشان کرد: «اگر منطقه را تصرف نکرده‌اید، نمی‌توانید در مورد مبارزه با گروه‌های شورشی صحبت کنید».

جنگ عراق

مقامات سابق پنتاگون و تحلیلگران نظامی نیز قائلند که عملیات ارتش اسرائیل در غزه شبیه استراتژی «پاکسازی-حفظ-بازسازی» ژنرال دیوید پترائوس در عراق نیست. این رویکرد با تأخیر سربازان آمریکایی را مجبور کرد که بیرون رفته و در مراکز جمعیتی عراق زندگی کنند تا تنش‌ها را کاهش داده و به نارضایتی‌های محلی رسیدگی کنند. هدف این بود که نشان دهد نیروهای مقاومت افراد بد هستند، نه نیروهای اشغالگر.

اواخر سال گذشته، لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا در مورد درگیری غزه هشدار داد: «در این نوع جنگ، جمعیت غیرنظامی مرکز ثقل است و اگر آن‌ها را به آغوش دشمن سوق دهید، یک پیروزی تاکتیکی را با شکستی استراتژیک جایگزین می‌کنید».

مقامات پنتاگون بارها به تجربیات ناکامی‌های آمریکا در عراق و افغانستان استناد کرده‌اند تا همتایان اسرائیلی خود را به سمت عملیات‌های ضدشورش و ثبات در غزه سوق دهند. با این حال، مقامات نظامی اسرائیل به طور خصوصی به شکست‌های بزرگ برنامه‌های آموزش و تجهیز آمریکا در آن کشورها به عنوان دلیلی برای تردید اشاره کرده‌اند.

به جای تمرکز بر مردم غزه، ارتش اسرائیل به دنبال رزمنده‌های حماس بوده و در عین حال، بخش‌های وسیعی از زیرساخت‌های این منطقه، هم در سطح و هم زیر زمین را تخریب کرده است.

هنکین به عملیات ارتش اسرائیل در کرانه باختری بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ در جریان انتفاضه دوم به عنوان نمونه‌ای از توانایی ارتش اسرائیل برای تطبیق و اتخاذ رویکردی «متمرکز بر مردم» اشاره کرد. اما تحلیلگران دیگر با حضور گسترده اسرائیل در غزه، با توجه به دهه‌ها نفرت فلسطینیان نسبت به اشغالگری نظامی اسرائیل و رنج عظیم غیرنظامیان ناشی از حملات کنونی، با چنین رویکردی مخالفند.

جنگ غزه

کولین کلارک، مدیر تحقیقات گروه سوفان در مقاله‌ای در فارین افرز نوشت: «اعمال دیدگاه پترائوس بر عملیات ضدشورش در غزه برای ارتش اسرائیل فاجعه‌بار خواهد بود». کلارک استدلال کرد: «فلسطینیان و دیگران اسرائیل را به درستی متهم به بازگرداندن اشغالگری این سرزمین خواهند کرد. یورش‌ها و ایست‌های بازرسی غیرنظامیان غزه را بیشتر رادیکال خواهد کرد و حماس نیز از این وضعیت بهره خواهد برد. عملیات ضدشورش در غزه به جای نزدیک‌ترکردن پایان خشونت‌ها، جنگی دائمی به وجود خواهد آورد».

به عبارت دیگر، دشمنی دیرینه‌ای وجود دارد که باعث می‌شود ارتش اسرائیل حتی در صورت تمایل، امیدی به جلب نظر مردم نداشته باشد. تحلیلگران و مقامات سابق می‌گویند رهبران ارشد ارتش اسرائیل نیز هیچ علاقه‌ای به این کار ندارند.

کوهن خاطرنشان کرد: «در اینجا شاهد کمی جبرگرایی استراتژیک هستیم. اگر با مقامات اسرائیلی صحبت کنید، کل مفهوم تسخیر قلب‌ها و ذهن‌ها برایشان مردود است. آن‌ها خواهند گفت که ببینید! فلسطینی‌ها از ما متنفرند. آن‌ها همیشه از ما متنفر بوده‌اند و همیشه از ما متنفر خواهند بود. پس جلب حمایت آن‌ها چه فایده‌ای دارد؟