به گزارش اکوایران، گاهی اوقات دیپلماسی آمریکا دومرحله‌ای است. در دولت اول دونالد ترامپ، او توافق هسته‌ای برجام را کنار گذاشت و سیاست «فشار حداکثری» را اتخاذ کرد که شامل تحریم‌های شدید برای وادارساختن ایران به توافقی سخت‌تر می‌شد؛ اما این سیاست نتوانست به هدف اصلی خود برسد. اگرچه تحریم‌ها اقتصاد ایران را تضعیف کرد، اما دولت ترامپ بدون دستیابی به توافقی جدید پایان یافت.

به نوشته اکونومیست، بسیاری از تحریم‌های واشنگتن علیه تهران در دوران ریاست‌جمهوری جو بایدن همچنان به قوت خود باقی مانده، اما ادعا شده که اجرای آن‌ها توسط دولت او کاهش یافته است. مثلاً صادرات نفت ایران از کمتر از ۶۰۰ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۹، به بیش از ۱.۸ میلیون بشکه در روز در اوایل سال جاری رسید که تقریباً تمام آن به چین فروخته شد. نزدیکان رئیس‌جمهور منتخب آمریکا مشتاق ازسرگیری فشارها در دولت دوم او هستند، اما چنین مواضعی نه تنها در ایران، بلکه در خاورمیانه نیز نگرانی‌هایی برانگیخته است.

ترامپ و واقعیت هسته‌ای ایران

اگرچه ترامپ در مورد برنامه‌های خود مبهم بوده، بسیاری از نامزدهای کابینه‌اش از تحریم‌های شدیدتر حمایت می‌کنند. مارکو روبیو، گزینه او برای وزارت خارجه مخالف توافق هسته‌ای اولیه بود و از بایدن به خاطر عدم اجرای تحریم‌های نفتی انتقاد کرد. مایک والتز، مشاور امنیت ملی دولت دوم ترامپ نیز خواستار «بازگرداندن کمپین فشار دیپلماتیک و اقتصادی» علیه ایران است.

احتمالاً صداهای مخالفی نیز وجود داشته باشد. تولسی گَبِرد، عضو سابق کنگره و نامزد ترامپ برای ریاست سازمان اطلاعات ملی آمریکا در گذشته از تحریم‌ها علیه ایران حمایت می‌کرد اما اخیراً با آن‌ها مخالفت ورزیده است. با این حال، حامیان تحریم‌های شدید چهار سال است که برنامه‌های دقیقی برای اجرای آن‌ها تدوین کرده‌اند و شکاکان هیچ جایگزین روشنی ندارند. احتمالاً دولت جدید به سیاست آماده‌ای که وجود دارد، تمایل خواهد داشت.

دونالد ترامپ برجام

برخی تحلیل‌گران ادعا می‌کنند که اجرای قوی‌تر تحریم‌ها توسط آمریکا می‌تواند تا ۱ میلیون بشکه از صادرات نفت ایران را کاهش دهد. این فشارها درآمد نفتی تهران در زمانی که کسری بودجه‌اش شدیداً رو به افزایش است را نصف خواهد کرد. افزون بر این، شاید ترامپ بتواند از افزایش شدید قیمت بنزین در آمریکا جلوگیری کند. آژانس بین‌المللی انرژی پیش‌بینی کرده که در سال ۲۰۲۵، مازاد عرضه نفت به بیش از ۱ میلیون بشکه در روز برسد. بازار احتمالاً می‌تواند کاهش بخشی از نفت خام ایران را جبران کند. 

با این حال، احتمالاً اثر تحریم‌ها موقتی باشد، زیرا ایران شبکه‌ای مقاوم برای مقابله با تحریم‌های آمریکا ساخته است. بنابراین سؤال این بوده که آمریکا چه هدفی از تحریم‌ها دارد؟ زیرا ادعا می‌شود تحریم‌ها جنبه‌ای ابزاری دارند نه اینکه هدف نهایی باشند. برای برخی از تندروهای واشنگتن، هدف نهایی همیشه تغییر حکومت ایران بوده است. بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها، یک اندیشکده جنگ‌طلب که در حلقه ترامپ نفوذ دارد، می‌خواهد آمریکا علاوه بر تحریم‌ها، از اعتصاب‌های کارگری و انشقاق‌های تهران نیز برای کمک به فروپاشی جمهوری اسلامی حمایت کند. 

اگرچه این دیدگاهی اقلیتی بوده، اما در سراسر دولت جدید اتفاق‌نظر وجود دارد که توافق هسته‌ای جدیدی ضروری است. حتی برخی از حامیان توافق اولیه برجام معتقدند که دیگر نمی‌توان به آن بازگشت. برجام سعی داشت زمان گریز هسته‌ای ایران را حدود یک سال نگه دارد. این توافق ذخیره اورانیوم ایران را به ۳۰۰ کیلوگرم با غنای ۳.۶۷ درصد محدود کرده بود.

سلاح‌مخفی جنگ‌طلب‌ها

ایران از آن محدودیت‌ها فراتر رفته است. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ماه آگوست تخمین زد که ایران دارای بیش از ۵۷۵۰ کیلوگرم اورانیوم با غناهای مختلف است. این شامل ۱۶۵ کیلوگرم با غنای ۶۰ درصدی بوده که فاصله کمی از غنای غیرصلاح‌آمیز دارد. همچنین ایران تولید اورانیوم فلزی که می‌تواند برای عبور از آستانه اتمی استفاده شود را از سر گرفته است. احیای برجام زمان این فرآیند را طولانی‌تر خواهد کرد، اما همچنان به مراتب کمتر از یک سال خواهد بود.

آمریکا ممکن است در توافق جدید خواسته‌های زیادی مطرح کند. از جمله این‌که بخواهد ایران برخی از تأسیسات هسته‌ای خود، به ویژه آن‌هایی که قبلاً برای تحقیقات خاص استفاده می‌شدند را تعطیل کند. همچنین می‌تواند از ایران بخواهد که پروتکل الحاقی که به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قدرت‌های بازرسی بیشتر می‌دهد را اجرایی کند. علاوه بر محدودکردن غنی‌سازی، ممکن است توافق جدید برنامه موشکی ایران را نیز هدف قرار داده یا از ایران بخواهد که حمایت‌های نظامی خود از گروه‌هایی مانند حماس و حزب‌الله را کاهش دهد. 

دونالد ترامپ

البته مسئله این‌جاست که دیپلمات‌ها پیشتر تلاش کرده‌اند برخی از این شرایط را مذاکره کنند، اما ایران از پذیرفتن آن‌ها امتناع ورزیده است. اینجاست که حامیان فشار حداکثری معتقدند ترامپ می‌تواند سلاح مخفی آن‌ها باشد. شاید او تهدید کند که اگر دیپلماسی شکست بخورد، تأسیسات هسته‌ای ایران را مورد حمله قرار خواهد داد و شاید آنقدر دیوانه به نظر برسد که تهران مجبور شود او را جدی بگیرد. 

با این حال، شاید هم تهران چنین نکند. پس از یک سال حملات موشکی متقابل میان ایران و اسرائیل، بسیاری از تندروهای تهران تمایلی به مذاکره در مورد برنامه هسته‌ای ندارند. ممکن است تهران نخواهد با کسی که در سال ۲۰۲۰ دستور ترور سردار سلیمانی را صادر کرد، انعطاف‌پذیری نشان دهد.

بلوف ترامپ و ضدحمله ایران

در عوض، احتمالاً تهران سعی خواهد کرد که بلوف ترامپ را رو کند. ایران می‌داند که رئیس‌جمهور جدید نمی‌خواهد با ایران وارد جنگ شود و برخی از متحدانش علاقه‌مند به دورشدن از خاورمیانه بوده تا بر چین تمرکز کنند. به جای توافقی جامع، شاید ایران توافقی محدود پیشنهاد دهد که فقط برنامه هسته‌ایش را از آستانه هسته‌ای بازگرداند. تهران ممکن است پیشنهاد دهد که ذخیره اورانیوم ۶۰ درصدی خود را از بین ببرند یا آن را رقیق کرده یا به خارج از کشور ارسال کنند و غنی‌سازی را دوباره محدود سازند.

تاسیسات هسته ای نطنز

برای ترامپ سخت خواهد بود که از چنین طرحی دفاع کند، چون توافقی ضعیف‌تر از برجام خواهد بود در سال ۲۰۱۸ از آن بیرون آمد. اما نبود انسجام در تصمیماتش هرگز او را آزار نداده است. احتمالاً او استدلال خواهد کرد که جو بایدن وضعیتی آشفته از خود به جای گذاشته است. توافقی محدودتر احتمالاً در ایران نیز طرفدارانی خواهد داشت. تندروها پیش از این فکر می‌کردند که بدون رهایی از تحریم‌ها می‌توانند به راه خود ادامه دهند؛ اما این ایده پس از پایان کار دولت سابق دیگر طرفداری ندارد. مسعود پزشکیان که در جولای به قدرت رسید، در افزایش تجارت با غرب جدی است.

شاید بنیامین نتانیاهو وسوسه شود که در مسیر مذاکرات و توافق سنگ‌اندازی کند. او مخالف برجام بود و سال‌هاست که آرزو دارد آمریکا تأسیسات هسته‌ای ایران را هدف قرار دهد. اما او در تضعیف دیپلماسی دولت جدید مشکل خواهد داشت. نخست‌وزیر اسرائیل سال‌ها ترامپ را بزرگ‌ترین حامی اسرائیل در آمریکا خوانده و جالب خواهد بود اگر ترامپ به حمایت جمهوری‌خواهان از توافقی ضعیف‌تر با ایران را دست یابد.

عرب‌ها پا پس کشیدند

در همین حال، کشورهای حاشیه خلیج فارس نسبت به سیاست رئیس‌جمهور جدید آمریکا نگران هستند. فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی از فشار حداکثری دولت اول ترامپ حمایت کرده بود؛ اکنون او با خوشحالی درباره اینکه روابط سعودی با ایران «در مسیر درست است» صحبت می‌کند. سعودی‌ها تمایل دارند از تکرار دولت اول ترامپ جلوگیری کنند؛ زیرا در آن زمان، متحدان حوثی ایران میادین نفتی آن‌ها را هدف قرار دادند. تابستان گذشته، شاهزاده فیصل به ایران سفر کرد که اولین دیدار این‌چینی طی هفت سال اخیر بود. صحبت‌هایی از انجام رزمایش‌های نظامی مشترک نیز مطرح است.

این پادشاهی همچنین سعی کرده که از اسرائیل فاصله بگیرد. تا پیش از جنگ، ریاض در نظر داشت روابط خود با تل‌آویو را عادی‌سازی کند. اما در کنفرانسی در اوایل این ماه، محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی نه تنها اسرائیل را به خاطر جنگ‌هایش در غزه و لبنان، بلکه به خاطر حملات هوایی اخیر به ایران محکوم کرد. یکی از دیپلمات‌های سعودی گفت: «سیاست ما بر اساس ایدئولوژی نیست، بلکه بر اساس واقعیت است». عربستانی‌ها نگرانند که ترامپ از آن‌ها بخواهد روابط خود با ایران را قطع کرده و از دولت جدید خواسته‌اند که آرامش شکننده آن‌ها را بر هم نزند. با گسترش جنگ در خاورمیانه، هیچ‌کس تمایلی به پذیرش ریسک ندارد.

آمریکا عربستان