سقوط پل حیاتی مدیترانهای شرکا؛ چه کسی خلأ قدرت پسااسد را پر میکند؟
اکوایران: اکنون سوریه به مناطقی تقسیم شده است که تحت کنترل گروههای مسلح مختلفی است که از پشتیبانیهای متغیری از سوی روسیه، جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، ایالات متحده، کشورهای خلیج فارس و اسرائیل برخوردارند. این قدرتهای بزرگ بینالمللی به حمایت از هر یک از این گروههای مسلح ادامه خواهند داد تا منافع منطقهای خود را حفظ کنند.
به گزارش اکوایران، هفته گذشته اسد و خانوادهاش به روسیه فرار کردند و اکنون سوریها آزادانه میتوانند از کاخ ریاستجمهوری او بازدید کنند.
اما اکنون سوریه به مناطقی تقسیم شده است که تحت کنترل گروههای مسلح مختلفی است که از پشتیبانیهای متغیری از سوی روسیه، جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، ایالات متحده، کشورهای خلیج فارس و اسرائیل برخوردارند. این قدرتهای بزرگ بینالمللی به حمایت از هر یک از این گروههای مسلح ادامه خواهند داد تا منافع منطقهای خود را حفظ کنند.
قدرتمندترین گروه مسلح مخالف اسد، هیئت تحریر الشام (HTS) است. این گروه که پایگاه قدرتش در استان ادلب در شمال غربی سوریه است، در اواخر نوامبر حلب را تصرف کرده و سپس حماه، حمص و پس از آن دمشق، پایتخت را در جنوب تصرف کرد.
تحریر الشام در ابتدا در سال ۲۰۱۱ به عنوان یک شاخه از القاعده، با حضور مستقیم رهبر داعش، ابوبکر البغدادی، در شکلگیری آن، تأسیس شد. این گروه که پیشتر به نام جبهه النصرة شناخته میشد، در نهایت در سال ۲۰۱۶ از القاعده جدا شد و با سایر شبهنظامیان ادغام شد تا سازمان جدیدی تحت نام کنونی خود را تشکیل دهد.
این گروه از عناصر افراطی خود پاکسازی شد و حتی افرادی که به القاعده ارتباط داشتند را در منطقه تحت کنترل خود بازداشت کرد. به منظور سوریسازی این سازمان، تحریر الشام دیگر خواستار تأسیس خلافت جهانی نشد. بلکه تمرکز خود را بر سرنگونی اسد و اخراج نظامیان جمهوری اسلامی که آنها را تهدیدی برای سازمان خود میبینند، قرار داده است.
تحریر الشام از آتشبس ۲۰۲۰ بین ترکیه و روسیه استفاده کرد تا ساختار سازمانی خود را تأسیس کرده و تلاشهای حکومتی خود را با حمایتهایی از ترکیه که شامل سلاحها و پهپادها میشود، تقویت کند.
پیامدهای منطقهای
حمایت ترکیه از گروههای مسلح مانند هیئت تحریر الشام (HTS) در موفقیت تهاجم اخیر نقش مهمی داشت. آنکارا به گروههای شورشی چراغ سبز داد تا تهاجم خود را پس از آنکه رژیم اسد تلاشهای آنکارا برای عادیسازی روابط با سوریه را رد کرد، آغاز کنند. با توجه به موفقیت این تهاجم، به احتمال زیاد ترکیه به عنوان تاثیرگذارترین بازیگر خارجی در کشور سوریه ظاهر خواهد شد.
ترکیه که بیشترین پناهندگان سوری را نسبت به سایر کشورها پذیرفته است، تمایل زیادی به بازگشت سوریها به خانه دارد. اما منافع اصلی آنکارا در سوریه به سرنگونی نیروهای کرد در شمال، جایی که حزب اتحاد دموکراتیک (PYD)، شاخهای از حزب کارگران کردستان (PKK)، فعالیت میکند، مربوط است. آنکارا همچنین میخواهد اطمینان حاصل کند که هر دولتی که در سوریه به قدرت برسد، با ترکیه همسو باشد و نه با جمهوری اسلامی ایران.
برای جمهوری اسلامی ایران، کنار رفتن بشار اسد یک چالش بزرگ است. ایران اکنون یک پل به مدیترانه شرقی را از دست داده است، که پایگاه مهمی برای نیرویهای مورد حمایت جمهوری اسلامی مانند حزبالله و مسیری بود که حمایتها میتوانستند از آن به لبنان منتقل شوند. از دست دادن عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران در سوریه، توانایی آن را برای حمایت از حزبالله در زمانی که این گروه به شدت درگیر با اسرائیل شده، کاهش میدهد.
این شکست برای روسیه نیز بسیار بزرگ است. مسکو در سال ۲۰۱۵ با ارسال هزاران سرباز روسی و انجام حملات هوایی وحشیانه علیه گروههای شورشی سوری و زیرساختهای غیرنظامی، بشار اسد را تقویت کرد. اما روسیه به دلیل جنگ خود در اوکراین بیش از حد مشغول و تحت فشار بود تا سطح حمایتی که اسد نیاز داشت را حفظ کند. در نتیجه، پروژه روسیه در خاورمیانه به یک شکست چشمگیر تبدیل شد.
اکنون سوالاتی در مورد آینده پایگاههای نظامی روسیه در سوریه مطرح شده است. روسیه در سال ۲۰۱۵ اجارهنامهای ۴۹ ساله برای یک پایگاه هوایی و یک پایگاه دریایی در سوریه دریافت کرد تا جایگاهی در مدیترانه شرقی پیدا کند. این پایگاهها به مراکز حیاتی برای انتقال پیمانکاران نظامی به داخل و خارج از آفریقا تبدیل شده بودند، جایی که روسیه از احساسات ضد غربی برای تقویت نفوذ خود استفاده کرده است.
اما مشخص نیست که دولت جدید سوریه چه چیزی را خواهد پذیرفت. دیپلماتهای روس به طور دستهجمعی از دمشق فرار کردهاند و روسیه ممکن است در حال حاضر توانایی مقابله با پیامدهای این وضعیت را نداشته باشد.
تلاشهای بینالمللی برای صلح پایدار
تا به امروز، تلاشهای بینالمللی برای برقراری صلح پایدار در سوریه ناموفق بوده است. زمانی که ترکیه، جمهوری اسلامی ایران و روسیه سعی کردند در سال ۲۰۱۷ مذاکرات صلح را در قزاقستان ترتیب دهند، نتیجه به بنبست سیاسی رسید و کشور به طور جغرافیایی میان گروههای مختلف تقسیم شد.
در واقع، جبهه تحریر الشام تنها گروه مسلح قدرتمند در گروه شورشیان سوریه نیست. نیروهای دفاعی سوریه (SDF) که تحت رهبری کردها هستند، در حال حاضر بر شمالشرقی سوریه کنترل دارند. آنها همچنین از ضعف ارتش سوریه بهرهبرداری کرده و شهر اصلی بیابانی دیرالزور را تصرف کردند.
اگر نیروهای دفاعی سوریه همچنان از حمایت ایالات متحده برخوردار باشند، آنها مصمم خواهند بود که این پیشرویهای سرزمینی را حفظ کنند. رئیسجمهور پیشین ایالات متحده، جو بایدن، اعلام کرده است که همچنان به حمایت از این نیروها ادامه خواهد داد، چیزی که ترکیه را که گروه SDF را به عنوان یک گروه تروریستی میبیند، آزرده کرده است.
همچنین، ارتش ملی سوریه که توسط ترکیه حمایت میشود، در سال ۲۰۱۷ تعدادی از گروههای مسلح را گرد هم آورد و کنترل بخشهایی از شمالغرب سوریه را به دست گرفت. ارتش ملی سوریه سازماندهی واحد و متمرکزی ندارد و گروههای مختلف آن اغلب با یکدیگر درگیر شدهاند، اما هنوز هم یک بازیگر اصلی در سوریه است و هدف آن ایجاد یک منطقه حائل در نزدیکی مرز ترکیه است تا از تهدید گروههای کرد برای ترکیه جلوگیری کند.
برآوردهای اولیه بر این مبنا ست که روسها و ایران دیگر بازیگران اصلی در سوریه نیستند. اما اگر گروههای شورشی در سوریه نتوانند یک دولت انتقالی با وحدت و ثبات بسازند، بازیگران دیگری سریعاً وارد خواهند شد تا خلاء ایجاد شده را پر کنند. حیاتی است که سوریها – چه کسانی که به کشور باز میگردند و چه کسانی که هرگز آنجا را ترک نکردهاند – دولت جدید سوریه را طبق شرایط خود بازسازی کنند.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
درس بزرگ سقوط اسد: سرنوشت شوروی در انتظار روسیه پوتین؟
-
بندر حقانی تا اطلاع ثانوی تعطیل شد
-
آغاز پرداخت ۴۰ درصد متناسبسازی حقوق بازنشستگان لشکری از آذرماه
-
عواقب سقوط دمشق برای حامی پشتپرده اسد؛ بازی مرموز پکن در سوریه جدید
-
وقتی تصمیم جهان برای برقراری صلح میان روسیه و اوکراین جدی میشود؛ بزرگترین مانع چیست؟
-
رفع فیلترینگ منتفی شد؟
-
رشد بورس با پیشتازی شرکتهای دلاری
-
بازارها در انتظار آخرین تصمیم سال
-
از نجات اسد تا کمک به سقوط او؛ چرا پوتین نمیتواند شکست در سوریه را بپذیرد؟