به گزارش اکوایران، سقوط ناگهانی دولت بشار اسد در سوریه بسیاری را غافلگیر کرد، به‌ویژه متحدان ایران در عراق را. با پیشروی سریع گروه سنی اسلام‌گرای هیئت تحریر الشام (HTS) به سوی دمشق، گروه‌های عراقی که سال‌ها از دولت سوریه دفاع کرده بودند، تصمیم گرفتند کنار بکشند. برخلاف بحران‌های قبلی، نه این گروه‌ها و نه دیگر متحدان خارجی اسد - از جمله روسیه، ایران و حزب‌الله لبنان - مداخله نکردند. 

به نوشته امواج مدیا، سقوط دمشق در ۷ و ۸ دسامبر، تنها دو هفته پس از آغاز حمله هیئت تحریر الشام، یک تغییر بزرگ در توازن قدرت منطقه‌ای را نشان می‌دهد. برای گروه‌های شیعه عراقی، این لحظه بیانگر بازنگری احتمالی در نقش آن‌ها در چارچوب محور مقاومت تحت رهبری ایران است. همچنین ممکن است بازتابی از بازنگری‌های استراتژیک تهران باشد، که با چالش‌های بزرگی در حفظ انسجام شبکه ائتلاف منطقه‌ای خود مواجه است.

در همین حال، عراق در تلاش است تا با حاکمان جدید سوریه تعامل برقرار کند - تا حدی برای جلوگیری از هرگونه پیامدهای خشونت‌آمیز - و همزمان در حال تلاش برای نقش‌آفرینی به‌عنوان میانجی بین دمشق و تهران است. 

روزی دیگر می‌جنگیم

با آغاز پیشروی نیروهای هیئت تحریر الشام به سوی حلب و سپس جنوب به سمت دمشق، گروه‌های شیعه عراقی تمایل آشکاری به درگیری مستقیم با شورشیان سنی نشان ندادند. 

در اوایل دسامبر، گزارش شد که ۳۰۰ جنگجوی وابسته به نیروهای بسیج مردمی عراق (حشد الشعبی) به‌صورت داوطلبانه وارد سوریه شدند. با این حال، زمانی که سقوط اجتناب‌ناپذیر اسد آشکار شد، اکثر آن‌ها به سرعت به عراق بازگشتند. به‌واقع، زمانی که حلب به دست هیئت تحریر الشام افتاد، رئیس نیروهای بسیج مردمی، فالح الفیاض، در ۲ دسامبر قاطعانه اعلام کرد که «نیروهای بسیج مردمی خارج از عراق فعالیت نمی‌کنند.»

گروه های نیروهای بسیج مردمی عراق

گروه‌های اصلی نیروهای بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی)

یک روز بعد، گروه کتائب حزب‌الله - متحد نزدیک ایران - اعلام کرد که «هنوز تصمیمی برای اعزام مجاهدان خود برای مقابله با این گروه‌های جنایتکار نگرفته است.» این عدم تمایل برای مداخله، قابل توجه بود، به‌ویژه با توجه به اینکه این گروه از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ به تقویت حکومت اسد کمک کرده بود. کتائب حزب‌الله همچنین پیشنهاد کرد که بغداد باید «ابتکار عمل را برای اعزام نیروهای نظامی رسمی به دست گیرد» و به تهدید بالقوه علیه «امنیت ملی عراق و منطقه» اشاره کرد. با این حال، این اظهارات بیشتر نمادین به نظر می‌رسید تا عملی.

با افزایش احتمال از دست دادن نفوذ در دمشق، گروه‌های شیعه عراقی و متحدان سیاسی آن‌ها واکنش‌هایی کاملاً متفاوت نشان دادند. هادی العامری، سیاستمدار باسابقه و رهبر سازمان بدر، به‌عنوان یکی از مدافعان صریح مداخله نظامی ظاهر شد. 

هنگام سقوط دمشق در ۷ دسامبر، العامری اظهار داشت: «ما از هیچ‌کس نمی‌ترسیم. اگر امنیت ملی ما تهدید شود، باید در جنگ سوریه علیه این گروه‌های تروریستی شرکت کنیم.» او حتی پیشنهاد کرد شخصاً در جنگ شرکت کند و تأکید کرد: «بهترین دفاع، حمله است. من آماده‌ام تا از امنیت، حاکمیت و اعتقادات عراق دفاع کنم، همان‌طور که پیش‌تر با تروریست‌ها جنگیدیم.» 

در مقابل، گروه عصائب اهل الحق موضعی محتاطانه‌تر و عملگرایانه‌تر اتخاذ کرد. در حالی که در ابتدا از اظهارات مداخله‌جویانه حمایت می‌کرد، سپس استدلال کرد که مشارکت مستقیم در سوریه می‌تواند عراق را بی‌ثبات کند. این رویکرد با موضع همیشگی این گروه همخوانی دارد: عصائب اهل الحق به‌طور مداوم تلاش کرده است اقدامات خود را با چارچوب‌های قانونی و سیاسی عراق هماهنگ کند. این رویکرد به این گروه اجازه داده است که مشروعیت خود را به‌عنوان یک بازیگر سیاسی و نظامی حفظ کرده و به‌تدریج فعالیت‌های نظامی خود خارج از چارچوب نیروهای بسیج مردمی (حشدالشعبی) را کاهش دهد.

رویگردانی

موضع عدم مداخله بغداد در سوریه ریشه در چند تحول کلیدی دارد. اولاً، در میان جنگ غزه و افزایش تنش بین تهران و تل‌آویو، تمرکز متحدان ایران در عراق عمدتاً به مقابله با اسرائیل معطوف شده است. ثانیاً، بخش‌های تحت حمایت ایران در نیروهای بسیج مردمی به‌طور فزاینده‌ای در ساختار فرماندهی و کنترل دولت عراق ادغام شده‌اند، پویشی که محدودیت‌های سیاسی و عملیاتی به دنبال داشته است. 

ثالثاً، یک منبع ایرانی مطلع از رابطه دیپلماتیک تهران با اسد اظهار داشت که رئیس‌جمهور مخلوع سوریه در سال‌های اخیر تلاش کرده بود حضور گروه‌های مسلح تحت حمایت ایران در کشور خود را کاهش دهد. اگرچه ارقام دقیق به‌سختی قابل دستیابی است، اما تخمین زده می‌شود که در اوج این حضور در سال ۲۰۱۳، بیش از ۱۰۰ هزار جنگجوی خارجی در سوریه مستقر بودند. با این حال، این تعداد به دلیل کاهش درگیری‌های نظامی مستقیم با شورشیان اسلام‌گرای سنی در سال‌های اخیر کاهش یافت.

مرز عراق و سوریه

این تغییر ممکن است همچنین تحت تأثیر بهبود روابط اسد با مصر، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی قرار گرفته باشد. این چرخش دیپلماتیک از گمانه‌زنی‌های طولانی‌مدت ناظران سیاسی حمایت می‌کند که تنش‌ها بین ایران و اسد به نقطه اوج خود رسیده بود.

برخی از نارضایتی‌ها حول محور اتهاماتی بود که مدعی بودند اطلاعات سوریه اطلاعات حساس را به اسرائیل نشت داده و این امر منجر به ترور فرماندهان کلیدی نظامی ایران در سوریه شده است. گزارش‌هایی که ادعا می‌کردند بشار اسد «دو دوزه بازی می‌کند» با افشاگری‌های اخیر درباره ارتباطات مستقیم رئیس پیشین دستگاه اطلاعاتی سوریه با سازمان اطلاعات اسرائیل اعتبار بیشتری پیدا کرده‌اند. 

علاوه بر این، تلاش‌های آشکار اسد برای فاصله گرفتن از ایران - با اتکای بیشتر به حمایت کشورهای عربی و روسیه - ممکن است از سوی مقامات ایران به‌عنوان نوعی خیانت تلقی شده باشد. در نهایت، سقوط اسد پس از یک دهه حمایت کامل ایران از حکومت او رخ داد که گفته می‌شود هزینه‌ای معادل میلیاردها دلار برای تهران داشته است. 

ایده شکاف بین دمشق و تهران همچنین با توجه به عوامل دیگری تقویت می‌شود. به‌عنوان مثال، برخی گزارش‌ها حاکی از آن بوده‌اند که ایران گروه‌های شیعه عراقی را ترغیب کرده تا برای متوقف کردن حمله نیروهای تحت رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) مداخله کنند. با این حال، یک منبع در شبکه هماهنگی نظامی ایران تأیید کرد که جمهوری اسلامی چنین درخواستی نکرده است. به‌جای آن، سیاست‌گذاران ایرانی ظاهراً این نوع مداخله مستقیم عراقی را از نظر استراتژیک غیرضروری دانسته و تصمیم‌گیری را کاملاً به بغداد واگذار کرده‌اند. 

در کنار این تحولات - و احتمالاً شکل‌دهنده موضع عدم مداخله بغداد - هشدارهایی از سوی تل‌آویو برای دوری از تقابل ایران و اسرائیل قرار داشت. این هشدار، که گفته می‌شود توسط ایالات متحده منتقل شده است، به‌وضوح اعلام کرد: اگر گروه‌های شیعه حملات خود را تشدید کرده یا تلاش کنند وارد سوریه شوند - که می‌توانست جبهه جدیدی را در بلندی‌های جولان باز کند - اسرائیل رهبران و زیرساخت‌های نیروهای حشدالشعبی را در مقیاس وسیع هدف قرار خواهد داد.

یک منبع در دفتر نخست‌وزیری عراق، که نخواست نامش فاش شود، تأیید کرد که چنین هشداری واقعاً منتقل شده است و افزود که این پیام به رهبری نیروهای بسیج مردمی ابلاغ شده است. به گفته این منبع، این هشدار باعث شد اکثر این گروه‌ها از تنش‌ها بکاهند، تصمیمی که ممکن است بر واکنش‌های آن‌ها به تحولات سوریه نیز تأثیر گذاشته باشد.

شورش سوریه

هم‌راستایی محتاطانه 

با نگاه به آینده، سقوط بشار اسد بدون شک پیامدهای عمیقی برای آینده سیاسی عراق خواهد داشت - هرچند چگونگی آن هنوز مشخص نیست. شرایط جدید ممکن است گروه‌های شیعه را وادار کند که بیشتر با بازیگران رسمی قدرت سیاسی در بغداد هم‌راستا شوند. از سوی دیگر، اگر اوضاع بدتر شود، عراق ممکن است بار دیگر با خطر سرریز شدن آشوب‌های سوریه مواجه شود، که این امر می‌تواند دوباره مأموریتی تازه برای نیروهای حشدالشعبی ایجاد کند. 

با درک این خطرات، دولت عراق تحت رهبری محمد شیاع السودانی اقداماتی پیشگیرانه انجام داده است. این اقدامات شامل بستن گذرگاه‌های مرزی با سوریه، جایگزین کردن نیروهای حشدالشعبی مستقر در مرز با واحدهای ارتش عراق، و اجازه دادن به سفارت سوریه در بغداد برای برافراشتن پرچم جدید «انقلابی» سوریه است. 

علاوه بر این، عراق در برقراری گفتگو با دولت جدید سوریه سریع عمل کرده است. وزیر خارجه عراق در تاریخ ۳۱ دسامبر برای اولین بار با همتای سوری خود تلفنی گفتگو کرد. این تماس تنها چند روز پس از آن صورت گرفت که حمید الشطری، رئیس سرویس اطلاعات ملی عراق (INIS)، از دمشق بازدید کرد و با احمد الشرع، رهبر هیئت تحریر الشام (HTS) که با نام ابو محمد الجولانی شناخته می‌شود، دیدار کرد. 

یک منبع در سرویس اطلاعات عراق تأیید کرد که دولت السودانی قصد دارد روابط خود را با حاکمان جدید سوریه عادی‌سازی کند. بغداد همچنین به دنبال ایفای نقشی به عنوان میانجی بین ایران و هیئت تحریر الشام است - پیشنهادی که ظاهراً از سوی این گروه سوری رد شده است. امواج مدیا مطلع شده که السودانی این پیشنهاد میانجی‌گری را بار دیگر در سفر آتی خود به تهران مطرح خواهد کرد.

تمام این موارد نشان می‌دهد که روابط در حال توسعه بین عراق و سوریه جدید ممکن است با چالش‌هایی همراه باشد. با این حال، در این مقطع، به نظر می‌رسد همه طرف‌ها آگاه هستند که حل و فصل اختلافات می‌تواند به منافع مشترک منجر شود، و این امر نشان می‌دهد که آینده‌ای روشن‌تر در افق دیپلماتیک دو همسایه قابل تصور است.