به گزارش اکوایران، کری کی. موت، محقق دانشگاه ییل در زمینه ثبات مالی و محقق مدعو در مرکز «تأمین مالی جایگزین» کمبریج در مقاله‌ای برای نشریه فارین پالیسی به پیدایش روبل روسیه، فراز و نشیب‌های آن و رابطه پول ملی این کشور با دستگاه حاکمیت تزاری، کمونیستی و روسیه مدرن پرداخته است.

این مقاله را اکوایران در دو بخش ترجمه کرده که پیش از این بخش اول آن با عنوان «چگونه دیکتاتورها پول خلق می‌کنند و پول، دیکتاتورها را؟» منتشر شده و در ادامه بخش دوم و پایانی ارائه ‌می‌شود:

جانبازی روبل در جنگ جهانی

جنگ جهانی اول بار سنگینی بر شانه سیاست‌های مالی روسیه انداخت و این کشور در سال ۱۹۱۴ استاندارد طلا را کنار گذاشت. مالیات بر درآمد (که شفاف بود) و اوراق قرضه دولتی (که داوطلبانه بودند) به عنوان مکانیسم‌های دموکراتیک جایگزین و شبیه به سهامی در دولت روسیه، قابلیت تبدیل‌شوندگی شدند؛ اما نه درآمد کافی برای دولت به ارمغان آورده و نه به مردم قدرت کافی داد.

بنابراین، حتی بلشویک‌ها که مشتاق حذف پول در راه تحقق سوسیالیسم بودند، دریافتند که هنوز به آن نیاز داشته و با چاپ روبل، بیش از هر چیزی که امپراتوری چاپ کرده بود، کسب درآمد کردند. (بوروکراسی ایجاد شده توسط بلشویک‌ها به زودی سه برابر بیشتر از امپراتوری نیرو جذب کرد.) تأمین مالی دولت از طریق چاپ پول برنامه اصلی بلشویک‌ها نبود، اما برنامه‌ریزی مرکزی به هماهنگی نیاز داشت و پول به سازماندهی منابع کمک می‌کرد. به زودی، انقلابیون تنها سعی کردند کاهش ارزش روبل را مدیریت کرده و انحصار دولت در چاپ پول را حفظ کنند.

NEP

با تأمل در این اتفاقات ناگوار، دولت اولیه شوروی در سال ۱۹۲۰ با گروهی از کارشناسان مشورت کرد تا بررسی کنند که آیا واقعاً باید پول در سوسیالیسم وجود داشته باشد؟ یکی از کارشناسان ولادیمیر ژلزنوف بود که استدلال کرد که پول تنها زبانی است که نیازهای اجتماعی را بیان می‌کند. پول قطعاً «سازش بین آزادی شخصی و نهاد اجتماعی» را نشان می‌دهد، اما ژلزنوف قائل بود که حتی در سوسیالیسم نیز افراد منافع اقتصادی دارند و این منافع با پول بیان می‌شود.

دیدگاه ژلزنوف که بر مفهوم ارسطویی پول (نومیسما) به عنوان ابزاری برای تعامل بین شهروندان استوار بود، سیاست اقتصادی جدید اتحاد جماهیر شوروی (اِن‌ای‌پی) را در سال ۱۹۲۱ تشکیل داد. ان‌ای‌پی به شهروندان اجازه داد تا به هر میزانی که می‌خواهند پول نگهداری کنند. این طرح نیازهای غذایی شوروی را با مالیات‌های شفاف مناسب جایگزین کرد و روبل امپراتوری تزاری را با روبل شوروی جایگزین کرد. اما به همان شکل که پول یونان باستان به مرور زمان ابزاری برای امپریالیسم شد، اصلاحات شوروی را به استاندارد امپریالیستی ویته بازگرداند.

بازگشت به طلا

لنین مانند ویته فکر می‌کرد که طلا می‌تواند سرمایه‌گذاران خارجی را مانند سال‌های پس از ۱۸۹۷ جذب کند. بنابراین، اسکناس‌های خزانه جدید که مانند اسکناس‌های نیکلاس اول از پشتوانگی دولت برخوردار بود، در کنار اسکناس‌هایی که ظاهراً ۲۵ درصد پشتوانه آن طلا بود، به گردش درآمد. اما با توجه به اینکه ذخایر طلای آن به دلیل جنگ تضعیف شده بود (و اردوگاه‌های گولاگ هنوز به درستی استخراج طلا در سیبری را از سر نگرفته بودند)، نیروهای لنین مجبور شدند به آخرین انبار طلا در کشور، یعنی خزانه‌های کلیسای ارتدکس حمله کنند.

546c

اما حتی با وجود انباشت طلا، دولت هرگز آن‌طور که وعده داده بود، اجازه تبدیل‌پذیری روبل را نداد. کمیسر دارایی مردم گفت: «اگر فلان ایوانف به بانک دولتی بیاید و طلا بخواهد، آنگاه مردم تصور می‌کنند که ایوانف یک ضدانقلابی است که قصد دارد یک لیوان طلای کوچک با پرتره تزار بخرد». با گردش روبل‌های غیرقابل‌تبدیل، روس‌ها بار دیگر تبدیل‌پذیری را «نوشدارویی برای اقتصاد» دیدند. اصلاحات بعدی سال‌های ۱۹۴۷ و ۱۹۶۱ نیز به استقلال پولی منجر نشد و طبق گفته پراویلوا، آن‌ها صرفاً مهر تأییدی بر نقش سیاسی پول شوروی به عنوان «ابزاری برای حکومت، پروپاگاندا و پیش‌برد جنگ سرد» بودند.

دولت‌های تزاری و شوروی بدون تغییر پایه‌های نهادی و سیاسی اقتصاد روسیه و یا رفع مشکل اساسی آن، یعنی فقدان بهره‌وری، در سیستم پولی دخالت کردند. پس جای تعجب نیست که کشورهای شوروی سابق استقلالشان را با انتشار ارزهای ملی خود جشن گرفتند.

سرانجام در اوایل دهه ۱۹۹۰ بانک مرکزی روسیه به استقلال رسید؛ اما روبل که هرگز به طور کامل تحت استانداردهای شبه‌طلا تبدیل‌پذیر نبود، به ابزار محبوب رهبری فعلی روسیه برای انتقال بار جنگ و تحریم‌ها به مردم روسیه تبدیل شده است.

بازیچه پوتین

پراویلووا با تأمل در دوران سلطنت پوتین می‌نویسد که بار هزینه حملات به چچن، گرجستان، کریمه و اوکراین به دوش روبل افتاد. دومین حمله پوتین به اوکراین در سال ۲۰۲۲، با غیرقابل‌تبدیل کردن روبل به ارزهای غربی، دسترسی روسیه به منابع مالی جهانی را محدود کرد. بار دیگر روبل به نمادی از خودکامگی و استقلال از غرب تبدیل شد و نرخ ارز آن دورنمایی از سرنوشت روسیه در جنگ اخیرش داد. به همین دلیل است که پس آغاز جنگ، پوتین برای تثبیت روبل عجله کرد و به همین دلیل است که دولت بایدن نیز با عجله اعلام کرد که تحریم‌های آمریکا علیه روسیه روبل را با خاک یکسان می‌کند.

محققان استدلال کرده‌اند که پول می‌تواند در ایجاد و شکل‌دادن به دموکراسی نقش داشته باشد، و کتاب پراویلووا نشان می‌دهد که حاکمان قدرتمند می‌توانند از همان ابزار برای کنترل مردم و تحکیم خودکامگی خود استفاده کنند. در حالی که بیشتر اروپا در حال دموکراتیک‌کردن و توسعه ابزار مدرن بانک مرکزی بود، روسیه بحران داخلی را با تغییر شکل، ارزش یا پشتوانه فلزی روبل و اغلب به جای اصلاحات سیاسی، مدیریت کرد. با پولی که خودکامگی را حفظ کند، مسئولیت مالی واقعی فراتر از دسترس عموم باقی خواهد ماند.

220202-putin-war-russia-ukraine-tease-01_yqc9is

قبل از اینکه استاندارد طلای روسیه توسط سلطنت‌طلبان برای تأمین اعتبار خارجی منحرف شود، این راهی برای لیبرال‌ها بود تا از رژیمی که نمایندگی سیاسی واقعی به مردمش نمی‌داد، طلب پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری کنند. این کار همیشه به دلیل فقدان استقلال پولی که دومین خواست اصلی لیبرال‌ها بود، مختل می‌شد. روبل، مانند بسیاری از ارزهای دیگر، در حاشیه ماند که گاهی تحریم می‌شود، دائماً در نوسان است، به ندرت در همکاری‌های تجاری خارج از کشور در گردش است و توسط مستبدان، به امید حفظ کنترل دولت بر سیستم مالی چاپ می‌شود.

از سیاست‌های تورمی تاریخی رجب طیب اردوغان گرفته تا مصادره یک‌جانبه روپیه‌ها توسط نارندرا مودی، نخست‌وزیر هند، پوتین تنها حاکمی نیست که هزینه‌های رژیم خود را بر شهروندانی که فاقد نمایندگی سیاسی هستند، تحمیل می‌کند. برخی از این حاکمان به دنبال ابزار جدیدی برای دفاع از مدل خودکامه خود و به چالش‌کشیدن شبکه دلار آمریکا هستند.

رویای دلارزدایی

امروزه، کشورهای مستبد بیش از نیمی از خرید طلای جهان را به خود اختصاص داده که برخی از آن‌ها اقتصاد خود را از مداخله غرب یا ارزهای دیجیتال محافظت می‌کنند. هدف اتحادهای ارزی بزرگ این است که مستقیماً استاندارد دلار را به چالش بکشند، اما تلاش‌ها در آمریکای لاتین و سایر بازارهای نوظهور به دلیل فقدان یک ارز اصلی باثبات ناموفق بوده است.

ممکن است یوآن چین جایگزین سیاسی مناسبی برای آن باشد. حدود ۲.۵ درصد از ذخایر ارز رسمی خارجی به یوآن نگهداری شده که تقریباً یک‌سوم آن متعلق به روسیه است. کنترل سرمایه توسط شی جین‌پینگ تبدیل‌پذیری یوآن به ارزهای غربی را دشوار کرده و در حال حاضر، کاربرد آن را محدود می‌کند. اتحاد بزرگ ارزهای کوچک برخی از این نگرانی‌ها را برطرف می‌کند، اما به این معناست که مانند روسیه تزاری، وعده حاکم مستبد است که پشتوانه یوآن بوده و ثبات پول به حسن‌نیت او بستگی دارد.

62963ee530506900183104a5

روبل در مواجهه با این چشم‌انداز، به بحثی که اخیراً دوباره مطرح شده، دامن می‌زند: پول چیست؟ آیا مکانیزم مبادله و اعتبار است یا ابزار حکومت‌داری و زورگویی؟ آیا کنترل قدرت استبدادی است یا نمادی از آن قدرت؟ نقش روبل در مرکز بحران و اصلاحات نشان می‌دهد که همه یا هیچ‌کدام از این‌ها می‌تواند صادق باشد. از این گذشته، ارز نه تنها منعکس‌کننده نظم سیاسی است، بلکه به طور فعال آن را شکل می‌دهد.