به گزارش اکوایران؛  بحران آب، ضعف برنامه‌ریزی، و هزینه‌های سرسام‌آور تولید، سه مانع بزرگ پیشِ‌روی بخش کشاورزی ایران هستند. با وجود منابع وسیع، میلیون‌ها هکتار اراضی قابل کشت و میلیون‌ها بهره‌بردار، این بخش همچنان گرفتار چالش‌های ساختاری و اجرایی است. ناپایداری منابع، توسعه‌نیافتگی مکانیزاسیون و ناهماهنگی متولیان، نه‌تنها بهره‌وری را کاهش داده، بلکه امنیت غذایی کشور را نیز در معرض تهدید قرار داده است. اگر راهبردی جدی برای این بحران‌ها تدوین نشود، آینده کشاورزی ایران بیش از پیش به خطر خواهد افتاد.

ظرفیت‌هایی که بی‌استفاده مانده‌اند

کشاورزی یکی از ستون‌های اصلی اقتصاد ایران است؛ بخشی که ۶.۶ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دهد و ۱۷.۷ درصد از اشتغال کشور را تأمین می‌کند. همچنین، ۸۰ درصد مواد غذایی مصرفی کشور از تولیدات داخلی تأمین شده و ۵.۹ درصد از صادرات غیرنفتی به این حوزه اختصاص دارد.

با این حال، این اعداد تنها روی کاغذ امیدوارکننده به نظر می‌رسند. ایران با داشتن ۳۷ میلیون هکتار زمین قابل کشت، ۸۴.۸ میلیون هکتار مرتع، ۱۴.۳ میلیون هکتار جنگل، و ۲۷۰۰ کیلومتر مرز دریایی، از ظرفیت‌های بالقوه گسترده‌ای برخوردار است. اما در عمل، سوءمدیریت، فقدان داده‌های دقیق، و سیاست‌گذاری‌های متناقض، مانع بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها شده است.

بحران آب؛ فاجعه‌ای که ادامه دارد

ایران روی کمربند خشک جهان قرار گرفته و بحران آب، اساسی‌ترین تهدید برای کشاورزی کشور است. بی‌آبی زمین‌های حاصلخیز را از بین برده، مهاجرت از روستاها را تشدید کرده و امنیت غذایی را در معرض خطر قرار داده است. درحالی‌که کشورهای دیگر با روش‌های نوین، کم‌آبی را مدیریت می‌کنند، در ایران همچنان الگوی کشت نامناسب، هدررفت آب و ضعف مدیریت منابع، بر بحران افزوده است.

کشاورزی سنتی در عصر تکنولوژی

یکی دیگر از گره‌های کور کشاورزی ایران، عقب‌ماندگی در مکانیزاسیون است. ضعف سرمایه‌گذاری، نبود آموزش برای کشاورزان، فرسودگی تجهیزات و هزینه‌های بالا، باعث شده است که بسیاری از کشاورزان همچنان با روش‌های سنتی کار کنند. این در حالی است که در جهان، مکانیزاسیون و فناوری‌های نوین، بهره‌وری را چندین برابر کرده‌اند.

تولیدی که صرفه اقتصادی ندارد

مشکل دیگر، هزینه‌های بالای تولید است. افزایش قیمت نهاده‌های کشاورزی، نبود حمایت‌های مؤثر و ضعف در زنجیره تأمین، باعث شده که بسیاری از تولیدکنندگان توان ادامه کار را نداشته باشند. در کنار این‌ها، حجم بالای ضایعات و هدررفت محصولات، معضل دیگری است که به دلیل نبود زیرساخت‌های مناسب در حمل‌ونقل و نگهداری، زیان‌های هنگفتی به کشاورزان وارد می‌کند.

راه نجات کجاست؟

کارشناسان تأکید می‌کنند که بدون یک برنامه راهبردی جدی، کشاورزی ایران نمی‌تواند از بحران خارج شود. اصلاح سیاست‌های آبی، سرمایه‌گذاری در مکانیزاسیون، بهبود زنجیره تأمین و تدوین برنامه‌های حمایتی، از جمله اقداماتی است که می‌تواند این بخش را از سقوط نجات دهد. در غیر این صورت، کشاورزی کشور نه‌تنها رشد نخواهد کرد، بلکه به یکی از نقاط بحرانی اقتصاد ایران تبدیل خواهد شد.