به گزارش اکوایران، اگرچه ایران نمی‌تواند مانند روسیه و تایوان تیتر خبرها را به خود اختصاص دهد، اما به‌زودی می‌تواند به همان اندازه اهمیت داشته باشد. گفته شده که برنامه هسته‌ای ایران به گریز هسته‌ای نزدیک می‌شود. اکونومیست با این مقدمه، مدعی است که چون مذاکرات تام و کامل غیرممکن است، این تهدید می‌تواند خاورمیانه را - از جمله از طریق حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران - وارد جنگ کند. به همین دلیل خوب است که دولت بایدن به دنبال کاهش تنش بگردد.

به نوشته اکونومیست، از سال ۲۰۱۹ و زمانی که دونالد ترامپ - رئیس‌جمهور آمریکا - به طور یک‌جانبه توافق هسته‌ای موسوم به برجام بین ایران و قدرت‌های جهانی را ترک کرد، ایران با محدودیت‌های کمتری در برنامه هسته‌ای خود مواجه بوده است. برجام برخی تحریم‌ها را لغو کرد و در مقابل، ایران موافقت کرد که حداقل تا سال ۲۰۳۰ به برخی تعهدات پایبند باشد، از جمله محدودیت غنی‌سازی اورانیوم تا ۳.۶۷ درصد پذیرفتن بازرسی‌های سرزده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی. هدف این بود که گریز هسته‌ای ایران را برای یک سال متوقف کند.

ترامپ برجام را «بدترین توافقی تاریخ» خواند. او همچنین قصد حمله نظامی به ایران را داشت. تهران با تسریع فعالیت غنی‌سازی و افزایش سایر تهدیدهای خود واکنش نشان داد و با روسیه همکاری نظامی را آغاز کرد. در ماه فوریه، بازرسان بین‌المللی در تأسیسات هسته‌ای ایران ذرات اورانیوم غنی‌شده ۸۳.۷ درصدی یافتند که کمتر از اورانیوم ۹۰ درصدی است که معمولاً برای گریز هسته‌ای استفاده می‌شود. این امر باعث شده که اسرائیل در ادعاهایی ایران را به حمله نظامی تهدید کند.

هدف تفاهم جدیدی که بین آمریکا و ایران مورد بحث قرار گرفته، کاهش تنش‌هاست. در ازای محدودیت غنی‌سازی بالاتر از ۶۰ درصد و پذیرش بازرسی‌های بیشتر توسط ایران، آمریکا نیز تا حدودی تحریم‌ها را کاهش می‌دهد؛ برای مثال، آمریکا به عراق و کره جنوبی را برای پرداخت ۱۰ میلیارد دلار از بدهی‌هایشان به ایران از تحریم‌ها معاف کرد.

این رسانه می‌نویسد که این تفاهم به ایران برای کاهش تنش‌ها پاداش می‌دهد؛ حتی اگر این کشور مایل باشد به گریز هسته‌ای برسد. تا زمانی که گزینه‌های جایگزین را در نظر نگیریم، این نتیجه وحشتناکی به نظر می‌رسد. سیاست تغییر نظام از طریق تحریم‌ها شکست خورد. تولید ناخالص داخلی ایران از سال ۲۰۱۲ به میزان ۴۴ درصد به دلار کاهش یافته است؛ اما تهران موفق شده قدرتش را برگرداند و صادرات نفتش را نسبت به سال گذشته، سه برابر کند. توافق عادی‌سازی روابط با عربستان که چین میانجی‌گری آن را کرده بود نیز ایران را از انزوای سیاسی نجات داد.

اکونومیست همچنین می‌نویسد: برجام مرده است. مدت‌زمان باقی‌مانده برای ایران به شکاف هسته‌ای را دیگر بر اساس روز اندازه می‌گیرند، نه سال. حامیان توافق در تهران قدرت خود را از دست داده‌اند و احتمال پیروزی مجدد ترامپ به این معنی است که آمریکا نمی‌تواند تعهد بلندمدت معتبری بدهد. گزینه نظامی نیز ایده خوبی نیست. حملات به رهبری آمریکا تلاش‌های هسته‌ای ایران را نابود نمی‌کند، بلکه آن را ماه‌ها یا سال‌ها به عقب می‌اندازد. همچنین ممکن است جرقه یک جنگ منطقه‌ای را بزند. آمریکا اولویت‌های دیگری نیز دارد: کمک به اوکراین و بازدارندگی چین در آسیا. چیزی که آمریکا به آن نیاز ندارد، یک جنگ در خاورمیانه است.

امروز شرایط برای یک توافق بزرگ با ایران فراهم نیست؛ اما این می‌تواند تغییر کند. توافق بین عربستان سعودی و اسرائیل می‌تواند دیپلماسی خاورمیانه را متزلزل کند. چین نیز با چشم‌داشت به منابع نفتی ایران، می‌تواند این کشور را تحت فشار قرار دهد تا طور دیگری عمل کند. حتی اگر یک توافق بزرگ برای همیشه دور از دسترس باشد، روزی ممکن است شدت جنگ اوکراین کاهش یابد و منابع نظامی آمریکا را آزاد کند. خرید زمان با حفظ گزینه نظامی علیه ایران بدترین گزینه است.