به گزارش اکوایران، نیل فرگوسن، مورخ مشهور و متخصص تاریخ اقتصادی دانشگاه هاروارد، با انتشار یادداشتی در  بلومبرگ به بررسی خطرات ژئوپولیتیکی پیرامون تغییر رویکرد آمریکا و اروپا به مسائل مختلف از جمله جنگ در اوکراین پرداخته است. اکوایران این یادداشت بلند را در دو بخش ترجمه کرده که بخش اول ان پیش از این با عنوان «چرا اوکراین به سایه رفت؟» منتشر شده و در ادامه بخش دوم و پایانی آن ارائه می‌شود:

شروع دردسر پیش از آغاز کارزار؛ تغییر استراتژی به سوی لاک دفاعی

مدت‌ها این بحث در داخل اوکراین وجود داشت که اگر دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2024 پیروز شود، این کشور به خطر خواهد افتاد. شرایط حاضر نشان می‌دهد اوکراین از هم‌اکنون و 11 ماه پیش از برگزاری انتخابات ایالات متحده، به دردسر افتاده است. 

نیروهای اوکراینی در حال دفاع از یک جبهه‌ 2 هزار کیلومتری هستند. دستور ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، در اول دسامبر مبنی بر مستحکم‌تر کردن خط مقدم، تأیید کرد که این کشور اکنون باید با تغییر استراتژی، به حالت دفاعی روی آورد. فرماندهان ارتش اوکراین نیز از زلنسکی خواسته‌اند در سال جدید میلادی، 450 هزار تا 500 هزار سرباز را بسیج کند.

با توجه به این موضوع که حمایت آمریکا از اوکراین زودتر از حد انتظار متوقف شده، به‌کارگیری راهبرد دفاعی تنها راهی است که اوکراین می‌تواند از شرایط دشوار چند ماه آینده نجات پیدا کند. تقریبا بلافاصله پس از متوقف شدن حمایت آمریکا از اوکراین، کی‌یف با کمبود تجهیزات جنگی مواجه شد. اوکراین در حال حاضر میزان بسیار کمی تسلیحات تهاجمی دوربرد، مهمات توپخانه و سیستم‌های دفاع هوایی برای مقابله با حملات هوایی روسیه در اختیار دارد و اروپا نیز در این زمینه نتوانسته کمک قابل توجهی به اوکراین ارائه دهد.

درست است که اوکراین می‌تواند از پهپاد برای حملات دوربرد استفاده کند. این حقیقت دارد که حملات اوکراین به ناوگان روسیه در دریای سیاه باعث محدود شدن بمباران‌های روسیه شده است، اما ناتوانی اوکراین در حفظ فشار بر تدارکات نظامی روسیه، به کرملین اجازه می‌دهد قدرت نظامی‌اش را افزایش دهد.

در انتظار موفقیت بزرگ برای روسیه؟

تحریم‌های غربی باعث تحمیل خساراتی بر اقتصاد روسیه شده است، اما این تحریم‌ها نتوانسته‌اند از قدرتمندتر شدن ماشین جنگ روسیه جلوگیری کنند. تلاش بی‌وقفه روسیه برای تولید تسلیحات جنگی باعث شده این کشور در برابر اوکراین از برتری توپخانه‌ای پنج به یک برخوردار شود.

جنگ اوکراین

حتی اگر کمک‌های ایالات متحده در هاله‌ای از ابهام باقی بماند، دستیابی به موفقیت بزرگ برای روسیه در خط مقدم طی چند ماه آینده، بعید به نظر می‌رسد. با این وجود، روسیه قادر خواهد بود توانایی رزمی اوکراین را از بین ببرد و تا پایان نیمه نخست سال 2024، وضعیت می‌تواند به شکل قابل توجهی خطرناک شود.

خستگی از اوکراین

اکثر جمهوری‌خواهان می‌گویند از آنجایی که اوکراین در اروپا قرار دارد، این قاره باید بخش اعظم کمک‌ها به اوکراین را بر عهده بگیرد، نه آمریکا. این در حالیست که تازه‌ترین آمارها نشان می‌دهد اتحادیه اروپا، شامل نهادها و کشورهای عضو، تقریبا دو برابر تعهدات ایالات متحده به اوکراین از آغاز تهاجم روسیه، از اوکراین حمایت کرد‌ه‌اند. به طور خاص، اتحادیه اروپا 133/5 میلیارد یورو و ایالات متحده 71/4 میلیارد یورو متعهد شده‌اند.

بر اساس گزارش صندوق بین‌المللی پول، اوکراین در سال 2024 با شکاف مالی 41/8 میلیارد دلاری مواجه است. اوکراین که عمدتا به اهداف برنامه خود در قالب صندوق بین‌المللی پول دست یافته است، می‌تواند انتظار دریافت 5/4 میلیارد دلار بودجه این نهاد را داشته باشد. کمک 8/5 میلیارد دلاری که ایالات متحده وعده داده، اکنون به چانه‌زنی در کنگره در سال انتخابات بستگی دارد. این باعث می‌شود اتحادیه اروپا حداقل 20 میلیارد دلار کمک برای اوکراین در نظر بگیرد.

در اوایل دسامبر 2023، مقامات اوکراین آغاز مذاکرات برای پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا را آغاز کردند. این یک قدم تاریخی بود. دو سال پیش، اکثر اعضای اتحادیه اروپا - بویژه فرانسه و آلمان - این ایده را رد کرده بودند. با این حال، این پیشرفت بیشتر نمادین است تا عملی. اولین زمانی که اوکراین می‌تواند به عضویت اتحادیه اروپا دست یابد، سال 2030 است. کی‌یف هنوز تا تحقق استانداردهای اتحادیه اروپا در مورد فساد، فاصله بسیاری دارد. در هر صورت، اوکراین تنها پس از پایان جنگ می‌تواند به اتحادیه اروپا بپیوندد و این موضوع هیچ کمکی به پیروزی در جنگ نمی‌کند.

در همان روزی که اتحادیه اروپا با آغاز مذاکرات پیوستن اوکراین به این بلوک سیاسی موافقت کرد، مجارستان یک بودجه 50 میلیارد یورویی این اتحادیه برای حمایت از اوکراین طی چهار سال آینده را وتو کرد. از این رو اولاف شولتس - صدراعظم آلمان - و امانوئل مکرون - رئیس‌جمهور فرانسه - در تلاش هستند برای حمایت از اوکراین، برنامه‌ای خارج از چارچوب اتحادیه اروپا ارائه دهند تا مجارستان قادر به وتوی آن نباشد. این در حالیست که در داخل آلمان و فرانسه، به نوعی احساسات مرتبط با خستگی از کمک به اوکراین افزایش پیدا کرده است.

شوک ترامپ

رهبران اروپایی می‌دانند که دونالد ترامپ می‌تواند در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی آمریکا پیروز شود و همین امر پیامدهای وخیمی برای روابط آمریکا با اروپا، بویژه اوکراین خواهد داشت؛ اما به نظر می‌رسد آن‌ها نمی‌دانند در این مورد چه کاری باید انجام دهند.

جنگ اوکراین

در این کنفرانس مشخص شد که برخی اعضای اتحادیه اروپا معتقدند که «شوک ترامپ» ممکن است به ایجاد صنعت دفاعی مدرن در اروپا کمک کند، اما ایجاد چنین صنعتی در قاره سبز به دست‌کم یک دهه زمان نیاز دارد؛ در این میان، چه کسی اوکراین را تجهیز خواهد کرد؟

در این کنفرانس حتی این موضوع وجود داشت که پاریس و برلین به تنهایی نمی‌توانند متوقف شدن کمک‌های آمریکا برای اوکراین را جبران کنند، بنابراین رهبران اروپا باید اوکراین را ترغیب کنند تا به یک راه‌حل دیپلماتیک با روسیه دست پیدا کند.

از دیدگاه آن‌ها، غرب فرصتی را در سال 2022 برای دستیابی به یک راه‌حل دیپلماتیک از دست داد، یعنی زمانی که اوکراین دست بالا را در جنگ داشت. اما چرا باید ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، در سال 2024 علاقه‌ای برای مذاکره با اوکراین داشته باشد؟ آن هم در زمانی که نیروهای او با ضدحمله بزرگ اوکراین در شرایطی مقابله کردند که از نظر نظامی در شرایط مناسبی به سر نمی‌بردند.

ایده استفاده از دارایی‌های مسدودشده بانک مرکزی روسیه برای اوکراین در حال بررسی است. دولت بایدن محتاط است و می‌خواهد از جایگزینی این دارایی‌ها به جای بودجه اضافی کنگره جلوگیری کند. لهستان و سایر اعضای شرقی اتحادیه اروپا از این ایده حمایت می‌کنند، اما آلمان و فرانسه با ابراز نگرانی اعلام کرده‌اند این اتفاق می‌تواند جایگاه یورو را تضعیف کند.

آغازی بر پایان پکس امریکانا

حداکثر تا سال 2033 کاملا مشخص خواهد شد که پکس امریکانا -دوره‌ای از صلح و ثبات نسبی در نیم‌کره غربی که توسط نفوذ و قدرت ایالات متحده ایجاد شده- در اوایل دهه 2020 با یک چالش هماهنگ از سوی چین، روسیه، کره شمالی و ایران روبه‌رو شده بود. اولین اقدام حمله به اوکراین بود. دوم به جنگ غزه برمی‌گردد. سومین موضوع هم به احتمال بسیار زیاد چالش پکن بر سلطه آمریکا خواهد بود که احتمالا با محاصره تایوان همراه خواهد شد.

آمریکا و متحدانش تلاش کمی برای جلوگیری از این چالش‌ها انجام دادند. با این حال، وقتی که این تلاش آغاز شد، دولت بایدن به دفاع از بازیگرانی پرداخت که تحت حمله قرار داشتند. آمریکا منابعی به ارزش 75 میلیارد دلار را برای کمک به اوکراین کنار گذاشت و تجهیز نظامی تایوان را افزایش داد.

تاریخ نشان می‌دهد زمانی که تعهدی اعلام می‌شود، ادامه ندادن آن تعهد بسیار خطرآفرین خواهد بود. اگر در طول سال 2024، موقعیت اوکراین به قدری آسیب‌پذیر شود که نیروهایش مجبور شوند از برخی مناطق مورد مناقشه عقب‌نشینی کنند، این اتفاق با سه پیامد فوری دنبال خواهد شد.

پیامدهای یک شکست؛ ظهور مجدد انزواطلبی

نخست، پناهندگان بیشتری از اوکراین به اروپا سرازیر خواهند شد. در حال حاضر 4/5 میلیون پناهنده اوکراینی وجود دارد که بیشتر آن‌ها در کشورهای اتحادیه اروپا و بریتانیا هستند. اگرچه بسیاری از اوکراینی‌ها شغل پیدا کرده‌اند، اما هر پناهنده به طور متوسط حدود هزار و 75 یورو در ماه برای کشورهای میزبان هزینه دارد. اگر 4/5 میلیون اوکراینی دیگر با پیشروی روسیه از کشورشان خارج شوند، حضور آن‌ها 58 میلیارد یورو دیگر هزینه خواهد داشت.

جنگ اوکراین

دوم، سرمایه‌گذاران خصوصی حتی کمتر احتمال دارد که پول خود را در اوکراین به خطر بیندازند. اوراق قرضه این کشور از زمان شکست ضد حمله تابستانی، به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.

در آخر، اگر کشورهای اتحادیه اروپا می‌خواهند روسیه جسورشده را - که با پنج کشور اتحادیه اروپا هم‌مرز است (به علاوه نروژ که عضو تانو است، اما در اتحادیه اروپا قرار ندارد) - بترسانند، دولت‌های اروپایی باید در رابطه با هزینه‌های دفاعی خود جدیت بیشتری داشته باشند.

از 1949 تا 1989 در دوران نخستین جنگ سرد،‌ اعضای اروپایی ناتو شامل بریتانیا، فرانسه و آلمان غربی، سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه‌های دفاعی اختصاص دادند. برای مثال، بریتانیا 5/8 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه‌های دفاعی اختصاص داد؛ سهم فرانسه از این حیث 5/1 درصد بود و آلمان غربی نیز 3/6 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به این امر اختصاص داد.

با این حال، تا سال 2022 این سناریو با تغییر چشمگیری همراه شد. بریتانیا در سال 2022 میلادی 2/1 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به هزینه‌های دفاعی اختصاص داد و این آمار برای فرانسه و آلمان به ترتیب 1/9 درصد و ¼ درصد بود که نشان‌دهنده کاهش چشمگیری هزینه‌های دفاعی نسبت به جنگ سرد است.

اگر این کشورها تصمیم بگیرند میزان هزینه‌های دفاعی خود را به دوران جنگ سرد اول بازگردانند، به عزم و تلاش فوق‌العاده زیادی نیاز دارند. این بدان معناست که بریتانیا باید حدود 124 میلیارد دلار، فرانسه 97 میلیارد دلار و آلمان 96 میلیارد دلار بیشتر در هر سال به هزینه‌های دفاعی خود اضافه کنند. اگر ناتو بخواهد 3/5 درصد از تولید ناخالص داخلی را صرف هزینه‌های دفاعی کند، باید 431 میلیارد دلار بیشتر در هر سال هزینه کند که تقریبا دو برابر تمام کمک‌های مالی است که کشورها به اوکراین در سال گذشته میلادی متعهد شدند (247 میلیارد دلار).

به نظر می‌رسد که پکس امریکانا در حال پایان است. سرنوشت اوکراین -اسرائیل و تایوان نیز– نامشخص است. نیل فرگوسن می‌گوید که از این اتفاق متعجب نیست و همیشه بسیار محتمل بود که لقمه بزرگ‌تر از دهان برداشتن در رابطه با تلاش جهانی علیه ترور، به این شکل نمایان شود: «ظهور مجدد انزواطلبی».

همچنین در افکار عمومی آمریکا تغییراتی ایجاد شده است. 57 درصد از رأی‌دهندگان طرفدار حزب جمهوری‌خواه و 51 درصد از رأی‌دهندگان مستقل اکنون باور دارند که اختصاص منابع مالی برای بهبود شرایط زندگی مردم آمریکا بهتر از صرف این منابع برای حمایت از جهان آزاد و دموکراسی است. تنها یک‌سوم از رأی‌دهندگان با حمایت از دموکراسی موافق هستند.

نیل فرگوسن در پایان اعلام کرده: «در این زمینه، من با اقلیت هستم؛‌ بیایید امیدوار باشیم که شرایط به مسیری منتهی نشود که پیامدهای سخت، ما را به درک درستی حمایت از دموکراسی برساند.»