آمریکا خودکامهها را متحد کرد-۱
پایههای لرزان یک «نبرد مقدس»؛ اتحاد چین، روسیه و کره شمالی کی فرو میپاشی؟
اکوایران: به نظر میرسد که اتحاد جدید پکن، مسکو و پیونگیانگ از روی اجبار و واکنشی به دشمن مشترکشان، آمریکاست. اما تاریخ روابط این سه کشور نشان میدهد که چنین اتحادی تابآوری لازم در برابر تضاد منافع آنها نداشته و ممکن است به زودی فرو بپاشد.
به گزارش اکوایران، کره شمالی مدتها منبع بیثباتی بوده، اما تحولی جدید در سال گذشته میتواند اوضاع را از این بدتر کند. اتحاد کره شمالی با روسیه در حال تعمیق است. در نشست ژوئن سال گذشته در پیونگیانگ، کانگ سون نام، وزیر دفاع کره شمالی و سرگئی شویگو، همتای روسی او متعهد شدند که همکاری نظامی کشورهای خود را گسترش داده تا «قاطعانه در مقابل دشمن مشترک» خود، ایالات متحده بایستند. سپس، در نشست سپتامبر با ولادیمیر پوتین در روسیه، کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی از «نبرد مقدس» کرملین علیه «گروه اشرار» (اشاره به کشورهای غربی) سخن گفت و پوتین را «نزدیکترین دوست مردم کره» خواند.
اوریانا اسکایلر مِیسترو در مقالهای برای وبگاه فارن افرز به بررسی صفآرایی نوظهور روسیه، چین و کره شمالی پرداخته و با برجستهکردن تضاد منافع و انشعاب تاریخی عمیق میان آنها، این اتحاد زودگذر ارزیابی کرده است. این مقاله توسط اکوایران در دو بخش ترجمه شده و اکنون قسمت اول تقدیم خوانندگان میگردد.
کلوپ خودکامهها
همگرایی کره شمالی و روسیه فراتر از لفاظی است. روسیه از رژیم کیم با کمکهای غذایی، هواپیماهای جنگنده، موشکهای زمین به هوا، خودروهای زرهی و تجهیزات تولید موشکهای بالستیک حمایت میکند. نشانههایی وجود دارد که روسیه همچنین تخصص خود را به اشتراک میگذارد. در ماه ژوئن، کره شمالی پرتاب یک موشک بالستیک قارهپیمای پیشرفته را آزمایش کرد و در ماه نوامبر، پس از چندین تلاش ناموفق توانست اولین ماهواره جاسوسی نظامی خود را به مدار بفرستد.
انتقال منابع حیاتی دوطرفه انجام میشود. کره شمالی در حال ارسال مهمات توپخانه برای استفاده روسیه در جنگ علیه اوکراین است و مقامات آمریکایی در ماه اکتبر تأیید کردند که بیش از هزار کانتینر اسلحه از طریق کشتی و قطار به روسیه رسیده است. اگرچه کیفیت تجهیزات پیونگیانگ در سطح جهانی نیستند (مهمات آن ۲۰ درصد نرخ شکست دارند، در حالی که بیشتر مهمات پیشرفته ایالات متحده دارای نرخ شکست تکرقمی هستند)، اما موشکهای دوربرد کره شمالی به نیروهای روس امکان شلیک از اعماق قلمروی خود را داده و فناوری پایین آنها باعث میشود که از شناسایی سیستمهای دفاعی فرار کنند. بنابراین کمک نظامی کره شمالی میتواند برای توقف پیشرفت نیروهای اوکراینی تعیینکننده باشد. همچنین برای پیونگیانگ، انتقال تسلیحات فرصتی برای آزمایش کالاهای خود در نبرد است.
علاوه بر تضعیف تلاشهای ایالات متحده و متحدانش برای دفاع از اوکراین، گسترش همکاری کره شمالی و روسیه تهدیدی برای بیثباتسازی شبهجزیره کره است. در ۵ ژانویه و کمتر از یک هفته پس از انتشار گزارشهایی مبنی بر پرتاب اولین موشکهای بالستیک ساخت کره شمالی توسط روسیه به اوکراین، کره شمالی صدها گلوله توپ را به سمت دریا و در نزدیکی مرز مورد مناقشه خود با کره جنوبی شلیک کرد. در ۱۴ ژانویه، کره شمالی اولین آزمایش موشک بالستیک میانبرد خود در سال ۲۰۲۴ را انجام داد و رسماً اعلام کرد که دیگر کره جنوبی را «شریک آشتی و اتحاد مجدد» ندانسته، بلکه به عنوان دشمنی طبقهبندی میکند که اگر لازم باشد، باید از طریق جنگ هستهای فتح شود.
ماجرا از آنجایی که بدتر میشود که چین نیز نقش غیرسازندهای ایفا میکند. روابط امنیتی پکن با روسیه عمیقتر شده است. روسیه تسلیحات حیاتی و دانش فنی دفاعیصنعتی را در اختیار چین قرار داده و دو کشور رزمایشهای نظامی مشترک مکرر و پیچیدهتری برگزار میکنند. در واقع پکن نقشآفرینی نظامی روسیه در آسیا را میسر ساخته و پوشش سیاسی و راه نجات اقتصادی مورد نیاز پوتین برای ادامه جنگ با اوکراین را فراهم کرده است. چین همچنین از کره شمالی در برابر تحریمها و فشارهای بینالمللی محافظت میکند تا کیم را به کنارگذاشتن برنامه تسلیحات هستهایش مجبور کند. همکاری سه کشور سِبقه تاریخی دارد. در طول جنگ سرد، چین، کره شمالی و روسیه به «مقابله با امپریالیسم» متعهد بودند. همکاری آنها باعث موجب بروز درگیری در سراسر جهان، از جمله در شرق اروپا، شبههجزیره کره و تنگه تایوان شد.
با این حال، خبر خوب این است که این همسویی سهجانبه برای هر سه کشور در طول جنگ سرد آورده زیادی نداشت و اگر اینبار ایالات متحده کارتهای خود را درست بازی کند، میتواند دوباره برنامههای آنها را ناکام بگذارد. حمایت چین و شوروی به کره شمالی کمک کرد تا سطحی برابر با کره جنوبی و متحدانش بجنگد که منجر به توافق آتشبس در سال ۱۹۵۳ شد؛ اما فقر و وضعیت نابسامان بینالمللی دهههای پس از آن را به سختی میتوان یک پیروزی برای پیونگیانگ در نظر گرفت. در مورد پکن و مسکو، همکاری به زودی جای خود را به اختلاف چین و شوروی و در نهایت، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داد. اگرچه شرایط امروز متفاوت است، اما نشانههای آشنای تنش میان کره شمالی، چین و روسیه قابل مشهود بوده که ایالات متحده میتواند از آنها به نفع خود استفاده کند.
مثلث منحوس کمونیستی
از انشقاق چین، کره شمالی و اتحاد جماهیر شوروی در طول دهه ۱۹۵۰ درسهای زیادی میتوان گرفت. این دهه با دو ابرقدرت (چین و اتحاد جماهیر شوروی) آغاز شد که متعهد به امنیت یکدیگر و حمایت از دیگر کشورهای کمونیستی از جمله کره شمالی بودند. در سال ۱۹۵۰، پکن و مسکو توافقنامهای امضا کردند که طبق آن متعهد میشدند که فعالیتهای خود علیه را غرب را هماهنگ کرده و در صورت حمله خارجی به هر یک از آنها، دیگری به دفاع آن بیاید. هر دو از کیم ایل سونگ، پدر بنیانگذار کره شمالی و پدربزرگ کیم جونگ اون در تلاش برای حمله به کره جنوبی حمایت کردند. هنگامی که چین نیروهای خود را به جنگ وحشیانه شبههجزیره کره فرستاد، اتحاد جماهیر شوروی با کمک نظامی و تخصصی از چین حمایت کرد.
اما این همکاری دیری نپایید. پس از مرگ جوزف استالین، رهبر شوروی در سال ۱۹۵۳، نیکیتا خروشچف، جانشین او اصلاحات سیاسی را پیش گرفت و «همزیستی مسالمتآمیز» را با ایالات متحده دنبال کرد. سیاست جدید اتحاد جماهیر شوروی تهدیدی برای پروژه داخلی مائو تسهتونگ، بنیانگذار و رهبر وقت چین که دنبالهروی حکومت خشن استالین بود، به شمار میرفت. در همین حال، حملات چین به جزایر تحت کنترل تایوان، جنگ مرزی چین با هند در سال ۱۹۶۲ و «جهش بزرگ به جلو» (برنامه فاجعهبار اقتصادی و اجتماعی پکن) انزجار مسکو را برانگیخت. حملات شخصی مائو به رهبری اتحاد جماهیر شوروی نیز کمکی به این موضوع نکرد. تا سال ۱۹۶۰، اتحاد جماهیر شوروی ۱۲ قرارداد کمکی و تقریباً ۲۰۰ پروژه علمی و فناوری در چین را لغو کرد.
در آن زمان و مانند اکنون، پکن و مسکو قدرتهای بزرگ تجدیدنظرطلب با تمایل محدود برای کمک به پیشبرد جاهطلبیهای طرف مقابل بودند. انتظار هر دو از مشارکت چیزی بیشتر از حمایت صرف بود. پکن به دنبال کمک مالی برای تشکیلات دفاعیصنعتی خود و حمایت سیاسی جهت مشروعیتبخشیدن به رژیم کمونیستیش بود. مسکو میخواست رهبری یک بلوک کمونیستی در حال گسترش را بر عهده بگیرد و از کمک چین برای تضعیف موقعیت ایالات متحده در آسیا کمک بگیرد. اگرچه دو طرف منافع مشترک بسیاری داشتند، اما اولویتهای آنها متفاوت بود و بر سر تاکتیکها با هم درگیر میشدند؛ به ویژه وقتی موضوع برخورد با کشورهای ثالث پیش میآمد. به عنوان مثال، پکن و مسکو در مورد چگونگی پاسخ به مقاومت لهستان و مجارستان علیه کنترل شوروی در سال ۱۹۵۶ اختلاف نظر داشتند؛ مائو حتی هشدار داد که اگر اتحاد جماهیر شوروی برای سرکوب ناآرامیها نیرو اعزام کند، چین از لهستان حمایت خواهد کرد.
رهبران چین و شوروی مزایا و خطرات همکاری را ارزیابی کردند. قدرتهای بزرگ میتوانند از اتحادها برای تقویت ارتش و تقویت قدرت بازدارندگی خود استفاده کنند؛ اما آغاز مشارکت میتواند دشمنان بالقوه را تحریک کرده یا یکی از قدرتهای بزرگ را برخلاف میل خود، به مشاجرات متحد خود بکشاند. برای مثال، طی دهه ۱۹۵۰، رهبران شوروی از اثر مخرب اختلاف چین با تایوان بر روند تنشزدایی با ایالات متحده نگران شدند.
اکنون فشارهای مشابه میتواند شکافهایی میان چین و شرکای آن بگشاید. همکاری نزدیکتر کره شمالی و روسیه تنش اساسی در روابط روسیه با چین را برجسته کرده است. برخلاف پیونگیانگ، پکن تمایلی به کمک مستقیم به تلاشهای جنگی مسکو نداشته و درخواست روسیه برای تجهیزات نظامی و کمک از چین بیپاسخ مانده است. (مقامات روسیه ادعا کردهاند که چین مخفیانه با ارائه تسلیحات مرگبار موافقت کرده، اما ارزیابیهای ایالات متحده هیچ مدرکی دال بر صحت این موضوع نشان نمیدهد). موضع رسمی پکن در مورد جنگ اوکراین بیطرفیست. این کشور خواستار کاهش تنشها شده و با تکرار مخالفت خود با استفاده از تسلیحات هستهای، بر حاکمیت همه کشورها تأکید کرد. هیچ یک از اظهارات چین حاوی توبیخ صریح روسیه نبوده، اما حمایت کاملی نیز از خود نشان ندادهاند. این واقعیت که روسیه مجبور شد برای کمک به کره شمالی روی بیاندازد، نشان میدهد که چقدر کمکهای مادی پکن اندک بوده است. در آینده نزدیک، روسیه چارهای جز دریافت هرآنچه که موجود است را نخواهد داشت؛ اما در نهایت، کشف این که مشارکت «بدون محدودیت» با چین نیز در واقع محدودیتهایی دارد، میتواند ریسک اتکا به پکن را روشن سازد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین
-
چرا غرب از گروسی ناامید شد؟/ واکنش تهران به صدور قطعنامه احتمالی چه خواهد بود؟