به گزارش اکوایران، آن چه در حال حاضر در مورد خشونت‌هایی که روز یکشنبه در داغستان روسیه رخ داد می‌دانیم، تنها تکه‌ای از واقعیت است و همین‌ها هم وحشتناک هستند. حملات هماهنگ شده در دو شهر اصلی داغستان، حمله به کنیسه‌ها و کلیساها، گروگان‌گیری و اینکه دو پسر یک مقام محلی و یک مبارز هنرهای رزمی ترکیبی در میان پنج مهاجم بوده‌اند.

ویدئوها از این حمله واکنش پلیس را نشان می‌دهد، که با تاریک شدن هوا در خیابان‌های وحشت‌زده‌ی ماخاچ‌کالا حرکت می‌کنند. تلفات نیروهای پلیس به طرز باور نکردنی بیشتر از تلفات غیرنظامی به نظر می‌رسد، که حاکی از آن است که ممکن است اخبار بدتری در مورد آمار کشته‌شدگان غیرنظامی به زودی منتشر شود.

به نوشته سی‌ان‌ان، ناقص بودن اطلاعات در دسترس کاملاً عمدی است. مسکو برای دهه‌ها سعی کرده است تا بر روی افراط‌گرایی اسلامی که سال‌ها سرکوب وحشیانه و فقر در سراسر قفقاز شمالی ایجاد کرده است، سرپوش بگذارد. گاهی اوقات از طریق خشونت سهمگین و گاهی از طریق انتشار گزینشی اطلاعات. اما هیچکدام از این دو راه مشکل را حل نکرده است.

این حمله – تقریباً سه ماه پس از حمله‌ی مردان مسلح به تالار شهر کروکوس مسکو که منجر به کشته شدن ۱۳۳ نفر شد – بر این واقعیت ناخوشایند تاکید می‌کند که تهدید اسلام‌گرایانه‌ی روسیه متاستاز کرده است و نسل بعدی همان نفرت شدید را نسبت به گذشته و حال کرملین دارد.

در حالی که نخبگان سیاسی روسیه در حال بررسی خسارات هستند، شدت واکنش نیروهای امنیتی اهمیت خواهد داشت. تعداد بالای کشته‌شدگان در میان نیروهای پلیس نشان می‌دهد که آن‌ها یا هدف حملات سنگینی قرار گرفته‌اند یا هنگام مداخله با مقاومت شدید روبرو شده‌اند. اعزام افسران پلیس به خط مقدم جنگ اوکراین، باعث فرسودگی نیروهای امنیتی روسیه در سراسر کشور شده است. اما این وضعیت در داغستان به ویژه بد است، جایی که در ماه‌های ابتدایی جنگ، اعتراضاتی به دلیل بسیج نامتناسب پسرانشان شکل گرفت.

داغستان تکه‌ای فقیر و پرالتهاب از روسیه در کنار دریای خزر است که در برخی نقاط ساکنان آن مسلمانان متعصب هستند. جنگی که در اوکراین رخ داده است، بسیاری از صندلی‌ها را در سر میز شام خانواده‌های داغستان خالی کرده است و به نارضایتی علیه کرملین و مقامات محلی فاسد آن دامن زده است. تحمل دوری و مرگ پسران سخت است، اما اگر این مصیبت با امنیت کمتر در خانه همراه باشد، می‌تواند به مشکلی جدی برای کنترل کرملین بر داغستان تبدیل شود.

داغستان

نفرین جنایات چچن

اسلام‌گرایی افراطی پس از وحشیگری مسکو دو جنگ در چچن به نفرین روسیه تبدیل شد. پوتین در سال ۱۹۹۹ با تعهدی گرافیک برای «در توالت» انداختن افراط‌گرایانی که ظاهراً پشت بمب‌گذاری‌های آپارتمانی در مسکو بودند، به قدرت رسید. با شدت گرفتن حملات «پاکسازی» مسکو در روستاهای چچن در اوایل دهه ۲۰۰۰، شبه‌نظامیان جدایی‌خواه چچن مانند شامیل باسایف به لحاظ ایدئولوژیکی رادیکال‌تر شدند و اغلب مردان در سن خدمت سربازی را به طور تصادفی اعدام می‌کردند. در سال‌های پس از آن، دو طرف از یکدیگر تغذیه می‌کردند. شبه‌نظامیان به اقدامات وحشتناک‌تری دست می‌زدند و نیروهای امنیتی پاسخ‌هایی می‌دادند که انگار هیچ محدودیتی در واکنش وجود ندارد.

حملات یکشنبه به مسیحیان در داغستان، وحشتناک‌ترین جنایت شبه‌نظامیان را به یاد می‌آورد؛ محاصره مدرسه‌ای در بسلان در سال ۲۰۰۴، که در آن منطقه‌ای با اکثریت مسیحی ارتدکس هدف قرار گرفت و بیش از ۳۰۰ نفر جان باختند که اکثر آن‌ها کودک بودند. واکنش نیروهای امنیتی در آن زمان اسفناک بود، تا اینکه نیروهای ویژه رسیدند و به طور شجاعانه محاصره را شکستند و تلفات سنگینی را متحمل شدند.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، نیمه‌های شب به طور پنهانی وارد منطقه شد تا مجروحان را در بیمارستان ببیند. بسلان تجسم دردی بود که او هنگام به قدرت رسیدن قول داده بود آن را درمان کند. همانطور که اکنون شکست خورده است، او در آن زمان نیز شکست خورد و نمی‌خواست در کنار ویرانی عکس یادگاری بگیرد.

جنگ‌های چچن کل منطقه را شعله‌ور کرد

عاملان بسلان گذشته‌های پیچیده‌ای داشتند که نشان می‌داد چگونه جنگ‌های چچن کل منطقه را شعله‌ور کرده است. آن‌ها عمدتاً چچنی نبودند، بلکه اهل اینگوش در همسایگی بودند، منطقه دیگری از روسیه که از جنگ وحشیانه علیه افراط‌گرایی و جدایی‌طلبان ضربه سختی خورد. آن‌ها گفتند که تصمیمشان برای انجام چنین حمله شیطانی – و آویزان کردن مواد منفجره از حلقه‌های بسکتبال بالای سر کودکان در سالن ورزشی در روز اول مدرسه تنها می‌توانست یک نتیجه داشته باشد – ناشی از وحشیگری‌هایی بود که دیده بودند.

من در سال ۲۰۰۴ با پدر تنها فرد مسلح بازمانده‌ی بسلان در روستایی دورافتاده در کوه‌های چچن مصاحبه کردم. مردی ریزه‌میزه با کلاهی به سبک صوفیان و ریش نقره‌ای، در مورد جنایات پسرش حرف زیادی نزد. ما با عجله صحبت کردیم، زیرا نیروهای روسی در آن زمان مشغول ورود به خانه‌ها در آن سوی روستای او در یک عملیات پاکسازی دیگر بودند. او فقط به من گفت: «همانطور که لنین گفت، یک سفید هست و یک قرمز. همیشه همین بوده و همیشه خواهد بود.» منظور حرف او این بود: در این جنگ وحشیانه دو طرف وجود دارد، و آن‌ها آشتی‌ناپذیر هستند.

یک دهه به جلو برویم، زمانی که دو نفر از ساکنان سابق قفقاز شمالی در سال ۲۰۱۳ انفجار بوستون را انجام دادند، این منطقه دوباره در مرکز توجه قرار گرفت.

این موضوع برای بیش از ۱۰ سال پیش بود. از آن زمان تاکنون هیچ بهبودی حاصل نشده است و نسل جوان‌تر با تبلیغات تند گروه داعش و خلافت شکست‌خورده آن در سال ۲۰۱۴، تخیلات خود را تقویت کرده‌اند. آن‌ها از سوخت قوی مواعض و برند داعش خراسان برخوردار هستند، شاخه این گروه در آسیای جنوب و مرکزی که نفوذش در حال افزایش است.

اما این همچنان همان مشکلی است که پوتین در سال ۲۰۰۴ با ورود پنهانی به بسلان با آن روبرو بود. تجلی افراطی خشم در منطقه‌ای فقیر، سرکوب‌شده و استثمارشده. وحشتی که کرملین فکر می‌کرد می‌تواند بر آن غلبه کند، اما با وحشیگری خود آن را تشدید کرد. مکانی که مسکو اهمیتی برای آن قائل نیست، اما هرگز اجازه جدایی آن را نخواهد داد. زخمی عمیق برای کرملین و یادآور چگونگی به قدرت رسیدن پوتین و محدودیت‌های او در قدرت.