به گزارش اکوایران، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) قطعنامه پیشنهادی بریتانیا، فرانسه و آلمان (تروئیکای اروپایی) علیه ایران را به تصویب رساند.

به نوشته سیدحسین موسویان برای وبگاه بولتن دانشمندان اتمی، قطعنامه اخیر شورای حکام از مدیرکل آژانس می‌خواهد تا تا بهار ۲۰۲۵ یک «ارزیابی جامع و به‌روز» از فعالیت‌های هسته‌ای ایران ارائه دهد تا مبنایی برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل توسط تروئیکای اروپایی فراهم سازد. این اقدام می‌تواند منجر به اعمال مجدد تحریم‌های شورای امنیت قبل از اکتبر ۲۰۲۵، زمان انقضای توافق هسته‌ای برجام شود.

در پاسخ به این اقدام، ایران مجموعه‌ای از سانتریفیوژهای جدید و پیشرفته را راه‌اندازی کرده تا توانایی غنی‌سازی اورانیوم خود را افزایش دهد. این اقدام با اطمینان رسمی تهران همراه بود: «همکاری فنی و نظارتی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، همانند گذشته، در چهارچوب توافقنامه پادمان ادامه خواهد یافت».

به عبارت دیگر، ایران از معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای خارج نمی‌شود. با این وجود، ایران و تروئیکای اروپایی توافق کردند که روز جمعه در ژنو مذاکراتی جهت یافتن راه‌حلی برای بن‌بست هسته‌ای ایران برگزار کنند. ایالات متحده از شرکت در این مذاکرات خودداری کرد. گفت‌وگوهای جدید فرصتی طلایی برای دولت آتی ترامپ فراهم می‌کند تا اختلاف بر سر برنامه هسته‌ای ایران را حل‌وفصل کرده و شاید روابط در سراسر خاورمیانه را بهبود بخشد.

۲۰ سال فراز و نشیب هسته‌ای

طی دهه پیش، موسویان سخنگوی اولین مذاکرات ایران در مورد برنامه هسته‌ای بود که از اکتبر ۲۰۰۳ با تروئیکای اروپایی آغاز شد. تا بهار ۲۰۰۵، مذاکرات به توافق نهایی نزدیک شده بود، اما دولت جورج دبلیو بوش از طریق بریتانیا، این توافق را وتو کرد، زیرا به ایران اجازه می‌داد به برنامه غنی‌سازی اورانیوم محدود خود ادامه دهد.

جک استراو، وزیر خارجه وقت بریتانیا بعداً چنین گفت: «بدون این دخالت، ما می‌توانستیم در سال ۲۰۰۵ کل پرونده هسته‌ای ایران را حل‌و‌فصل کنیم و احتمالاً شاهد ریاست جمهوری احمدی‌نژاد به عنوان نتیجه شکست مذاکرات هم نبودیم.». پس از شکست مذاکرات با غرب، محمود احمدی‌نژاد که چهره‌ای تندرو به شمار می‌رفت، جای محمد خاتمی در دفتر ریاست‌جمهوری را گرفت.

پس از پیروزی احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۰۵، ایران برنامه غنی‌سازی خود را از سر گرفت و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پرونده این کشور را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد که منجر به تصویب چندین قطعنامه علیه ایران شد.

در پاسخ، ایران هم میزان غنی‌سازی و هم سطح غنی‌سازی اورانیوم خود را افزایش داد. تا سال ۲۰۱۵، تهران می‌توانست در عرض دو ماه اورانیوم غنی‌شده کافی برای عبور از آستانه هسته‌ای را تولید کند. هم ایران و هم ایالات متحده خود را در موقعیت بدون برنده می‌دیدند و در سال ۲۰۱۳، وارد مذاکرات مستقیم شدند که به توافق جامع اقدام مشترک (برجام) در سال ۲۰۱۵ انجامید. این توافق پروتکل‌های بازرسی سختگیرانه‌ای را بر تأسیسات هسته‌ای ایران اعمال کرد و زمان گریز هسته‌ای ایران را حدود ۱۲ ماه افزایش داد.

تاسیسات هسته ای نطنز

پس از آنکه دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای ایران خارج شد، جو بایدن این موضوع را به یکی از محورهای اصلی رقابت‌های انتخاباتی سال ۲۰۲۰ تبدیل کرد. او در سپتامبر ۲۰۲۰ نوشت: «پنج سال پیش، دیپلماسی تحت رهبری آمریکا به توافقی دست یافت که تولید مواد شکافت‌پذیر کافی برای ساخت یک بمب هسته‌ای توسط ایران را به حداقل یک سال موکول می‌کرد. اما اکنون، به دلیل آنکه ترامپ ایران را از تعهداتش تحت توافق هسته‌ای معاف کرد، زمان دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به تنها چند ماه کاهش یافته است».

همچنین، بایدن اخیراً هشدار داد که در صورت عبور ایران از آستانه هسته‌ای، کشورهای دیگری همچون عربستان سعودی، ترکیه و مصر نیز به دنبال آن خواهند رفت.

جان کری، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا نیز اظهار داشت: «این توافق قوی‌ترین توافق هسته‌ای بود که ایالات متحده از دهه ۱۹۵۰ تاکنون امضا کرده است». ایران به مدت سه سال پس از امضای برجام به تمامی تعهدات خود پایبند بود، تا اینکه ترامپ از این توافق بیرون آمد.

این امر موجب اعمال مجدد دور جدیدی از تحریم‌های شدیدتر غرب علیه ایران و در نتیجه، افزایش سطح غنی‌سازی اورانیوم توسط ایران شد. از سال ۲۰۱۸ تاکنون، ایالات متحده و متحدانش هزاران تحریم علیه ایران اعمال کرده‌اند و در پاسخ، ایران به یک کشور آستانه هسته‌ای تبدیل شده است.

ایران برجام

از کارافتادگی اروپایی‌ها

پس از خروج ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸، اروپا تلاش کرد تا اجرای این توافق را ادامه دهد، اما به دلیل تحریم‌های ثانویه آمریکا علیه شرکت‌های خارجی که با ایران تجارت می‌کردند، نتوانست در این زمینه موفق شود.

اکنون، به دلیل هم‌سوشدن ایران با روسیه و چین در برخی مسائل، موضع غرب علیه ایران حتی خصمانه‌تر شده است. اروپا در تلاش بوده تا مذاکرات هسته‌ای با ایران را احیا کند، اما به دلیل از دست دادن نفوذ بر ایران، این مذاکرات به پنج دلیل احتمالاً با شکست مواجه خواهد شد:

  • در سال ۲۰۰۳، اروپا روابط اقتصادی گسترده‌ای با ایران داشت، اما در نتیجه تحریم‌های ثانویه آمریکا، این روابط به چین منتقل شد.

  • عمان و قطر در سال‌های اخیر نقش میانجی‌گری بین ایران و ایالات متحده را بر عهده گرفته‌اند و این امر موقعیت اروپا را بیشتر تضعیف کرده است.

  • اروپا در وضعیت آشفتگی سیاسی داخلی قرار دارد.

  • تحت برجام و در ازای لغو تحریم‌ها، ایران قوی‌ترین مکانیسم‌های نظارت و شفاف‌سازی در تاریخ منع‌اشاعه هسته‌ای را پذیرفت. اکنون، با قطعنامه جدید آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، گروه ۱+۴ از ایران خواسته‌اند تا به مکانیسم‌های نظارتی برجام بازگردد، در حالی که اروپا فاقد توانایی ارائه امتیازهای متقابل برای لغو تحریم‌های کلیدی است.

  • در نهایت، انتظار می‌رود اروپا مسائل منطقه‌ای و اوکراین را مطرح کند؛ اما حتی اگر تهران موافقت کند که همکاری خود با روسیه و حمایت از گروه‌های گروه‌های مقاومت خاورمیانه را محدود کند، اروپا هیچ نفوذی برای ارائه امتیازهای متقابل به ایران ندارد.

آغاز مذاکرات جدید میان ایران و سه کشور اتحادیه اروپا گامی مثبت و ضروری به شمار می‌رود، اما همان‌طور که برای بیش از دو دهه تأکید شده، در غیاب ایالات متحده، هیچ توافقی ممکن نخواهد بود.

تنها راه برون‌رفت از بحران کنونی بستگی به نحوه تعامل ایالات متحده و ایران در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ دارد. اگر ترامپ به سیاست قبلی خود، یعنی «فشار حداکثری» بازگردد و درگیری‌های نظامی اسرائیل و ایران ادامه یابد، احتمالاً ایران از آستانه هسته‌ای خواهد گذشت.

سه اصل تاریخ‌ساز

بنابراین، ترامپ فرصتی طلایی، نه تنها برای حل بحران هسته‌ای، بلکه برای پایان دادن به ۴۰ سال دشمنی میان غرب و ایران و حل بحران منطقه‌ای کنونی دارد. او می‌تواند با پیروی از سه اصل، تاریخ‌ساز شود. اولین اصل، بازگشایی مذاکرات مستقیم و سطح‌بالا میان واشنگتن و تهران است.

دوم دستیابی به توافق هسته‌ای پایداری بوده که برای هر دو طرف منافع مشترک فراهم آورده و آبروی هر دو را حفظ کند. چنین توافقی نیازمند اجرای کامل پیمان عدم اشاعه با بیشترین شفافیت و راستی‌آزمایی برنامه هسته‌ای ایران، در ازای رفع تحریم‌ها علیه این کشور است.

فراتر از آن و به عنوان بهترین تضمین بلندمدت برای عدم اشاعه، کشورهای هشت‌گانه اطراف خلیج فارس می‌توانند توافق‌نامه‌ای برای ایجاد منطقه‌ای عاری از سلاح هسته‌ای در این منطقه امضا کنند که در چهارچوب توافقی بزرگتر درباره امنیت جمعی و همکاری باشد.

ایران عربستان

سومین اصل برگزاری مذاکرات گسترده نه تنها درباره موضوع هسته‌ای، بلکه درباره درگیری‌های خطرناکی است که اکنون در سرتاسر خاورمیانه جریان دارد. بهبود روابط ایران و عربستان سعودی فرصتی را فراهم آورده که ایالات متحده می‌تواند از آن برای حمایت از یک توافق جامع میان هشت کشور اطراف خلیج فارس جهت ایجاد سیستم امنیت جمعی و همکاری استفاده کند.

ترامپ همچنین فرصت دارد تا درگیری‌های نظامی میان ایران و اسرائیل را پایان دهد و با فشار به اسرائیل برای اجرای قطعنامه‌های سازمان ملل که خواستار راه‌حل دو کشوری فلسطین هستند، بحران ۸۰ ساله فلسطین را خاتمه داده و قطعنامه سازمان ملل درباره خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته‌ای را محقق کند.

در انتخابات اخیر ایران سیاستمداری میانه‌رو به ریاست جمهوری رسید. مسعود پزشکیان به دنبال آشتی با غرب است. این فرصتی بوده که ایالات متحده و رئیس‌جمهور ترامپ نباید آن را از دست بدهند.