آسیب‌های خصوصی‌سازی غیرواقعی

در قسمت گذشته برنامه «سیاست‌گذاری» عوامل اصلی تضعیف‌کننده رشد اقتصادی و ضعف بنگاه‌داری بخش خصوصی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. همچنین این موضوع مطرح شد که فرایند خصوصی‌سازی به معنای واقعی کلمه در اقتصاد ایران اتفاق نیفتاده است و شواهدی هم برای این موضوع از سوی دکتر نیلی ارائه شد. در نهایت در آن برنامه این مسئله مطرح شد که هرکدام از این شواهد، منشأ مشکلات جدید و شکل‌گیری انحصارهای جدیدی در اقتصاد ایران بوده است.

مسعود نیلی در صحبت‌هایش درباره تجربه دنیا در موضوع خصوصی‌سازی صحبت می‌کند و می‌گوید که دنیا متوجه این موضوع شده است که آزادسازی مقدم بر خصوصی‌سازی است. او می‌گوید اینکه در یک فضایی همراه با کنترل‌های اداری روی بنگاه‌های خصوصی مدعی شویم خصوصی‌سازی صورت گرفته، حرفی بی معنی است. نیلی معتقد است که اقتصاد ایران خیلی تحت کنترل‌های مستقیم دولت است، در نتیجه آن مقتضیاتی که باید فراهم شود تا انتقال موفق مالکیت صورت بگیرد باید فراهم شود تا اینکه خصوصی‌سازی به شکل متعارف در کشورمان انجام شود، اما متأسفانه در ایران نه تنها این اتفاق نیفتاده است، بلکه بیشتر از دید سبک کردن بار دولت به خصوصی‌سازی نگاه می‌شود. نیلی در این بخش از صحبت‌هایش می‌گوید که همین که ما از واژه واگذاری به جای خصوصی‌سازی استفاده می‌کنیم، معنی آن این است که قاعده جهانی را رعایت نکرده و نمی‌کنیم.

صندوق‌های بازنشستگی موضوع دیگری است که مسعود نیلی درباره آن صحبت می‌کند؛ وقتی دولت با کسری بودجه مواجه است و صندوق بازنشستگی هم مازاد دارد، دولت به سراغ صندوق بازنشستگی می‌رود و می‌گوید که پولی که در صندوق موجود است را به او بدهند تا خرج بودجه شود. در نتیجه دولت به صندوق‌های بازنشستگی بدهکار می‌شود. نتیجه این کار می‌شود بحران‌هایی که دولت‌های مختلفی با آن مواجه بوده‌اند و البته تمام این اتفاق‌ها به این علت است که صندوق‌های بازنشستگی هیچ‌گونه استقلال اداری و سیاسی از خود ندارند و کاملاً تحت نظر دولت هستند.

این اقتصاددان در بخش دیگری از صحبت‌هایش در این قسمت از برنامه «سیاست‌گذاری» بیان می‌کند که هر وقت واردات کشورمان به زیر ۳۰ یا ۲۵ میلیارد دلار می‌رسیده است، اقتصاد در رکود قرار می‌گرفته و مشکلات زیادی برای آن به وجود می‌آمده است. پس اینکه گفته شود ما خودکفا باشیم و با دنیا کار نکنیم امکان‌پذیر نیست و البته که کشوری هم در دنیا نداریم که بتواند به این شکل کار کند. به گفته او کارنکردن با کشورهای دنیا که الگوی برخی از کشورهای آمریکای لاتین بوده است، منجر به این اتفاق می‌شود که امتیازهایی را از سر ناچاری به بنگاه‌های داخلی بدهید و در نتیجه تفاوت قیمت‌های قابل‌توجهی را بین محصولات داخلی و خارجی ایجاد کنید.

به گفته نیلی وقتی بازار کوچکی دارید مقیاس تولید هم کوچک می‌شود؛ یعنی می‌خواهید خودرو تولید کنید اما برای اقتصادی که سطح درآمدش سطح درآمد پایینی است. او این موضوع را مطرح می‌کند که محصولی که خودروسازان تولید می‌کنند چون در مقیاس کم است، هزینه تولیدش بالا می‌رود و در نتیجه قیمت تمام شده خودرو گران است و نمی‌تواند با محصولات مشابه خارجی رقابت کند. برای همین هم خودروسازان سمت دولت می‌روند و از او درخواست‌هایی چون ممنوع شدن واردات یا گذاشتن تعرفه بالا برای خودروهایی وارداتی می‌کنند.