به گزارش اکوایران، درحالیکه انتظار می‌رود جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در روزهای آینده تصمیم کاخ سفید درباره حذف یا حفظ سپاه پاسداران در لیست سیاه FTO را اعلام کند، اسرائیل فرصت تأخیر آمریکا در تصمیم‌گیری را مغتنم شمرده و از طریق اهرم‌های مختلفی چون اعتراض کشورهای منطقه و برانگیختن انتقادات داخلی در واشنگتن، دولت بایدن را تحت فشار قرار داده است. با این حال گفته می‌شود «تا زمانی که یک بیانیه روشن وجود نداشته باشد، نمی‌توان گفت تصمیم نهایی رئیس‌جمهور چه خواهد بود».

در انتظار ۲ سناریو

بر اساس گزارش روزنامه هاآرتص، یک مقام اسرائیلی گفت: «تا زمانی که یک بیانیه روشن وجود نداشته باشد، نمی‌توان گفت تصمیم نهایی رئیس‌جمهور چه خواهد بود». به ادعای این روزنامه، اکنون در اسرائیل مقدمات ۲ سناریوی احتمالی در حال بررسی است. 

سناریوی اول، تصمیم ایران برای پس گرفتن تقاضای خود از میز مذاکره، عمدتاً برای بهره مندی از افزایش سرسام آور قیمت جهانی نفت به دلیل جنگ در اوکراین. در این صورت، اسرائیل برای خنثی کردن برنامه‌های ایالات متحده برای امضای توافقنامه جدید با ایران در چند روز آینده مشکل خواهد داشت. 

سناریوی دوم این است که ایران اصرار دارد که سپاه پاسداران از لیست خارج شود که می تواند امضای توافقنامه جدید را به تاخیر انداخته و پیچیده کند و طرفین را به رویارویی بیشتر سوق دهد. با این حال، در اسراییل اعتقاد بر این است که دولت بایدن مصمم به امضای قرارداد است و نمایندگان ایران بهتر از همتایان آمریکایی خود در حال مذاکره اند و بنابراین اصرار ایران می تواند برای تهران در ادامه راه به ثمر بنشیند.

دژاووی دیپلماتیک

از سوی دیگر ۲ چهره امنیتی سابق اسرائیل در مقاله‌ای برای روزنامه هاآرتص به دفاع از احیای برجام پرداخته‌اند و استدلال می‌کنند که برخلاف خروج از برجام که نتیجه آن بدون تردید به ضرر منافع و امنیت آمریکا و شرکای منطقه‌ای‌اش بوده است، احیای برجام یک بازی چندسر برد برای همه است و به سود امنیت منطقه خواهد بود.

بر اساس گزارش اقتصادنیوز، یائیر گولان، معاون سابق رئیس ستاد ارتش، و چاک فریلیچ، معاون سابق مشاور امنیت ملی اسرائیل، در این مقاله با دفاع از احیای برجام نوشته‌اند: «متأسفانه، تصمیم‌گیری امنیت ملی معمولاً در مورد انتخابِ بهترین از میان گزینه‌های بد است، نه گزینه‌های خوب. برخلاف آنچه مخالفان ناراضی توافق ادعا می‌کنند، این انتخاب بین توافق بهتر و بدتر نیست، بلکه بین برجام و عدم توافق است».

این ۲ چهره امنیتی سابق اسرائیل می‌افزایند: «هیچ چشم اندازی برای دستیابی به یک توافق بهتر وجود ندارد. هر توافقی که برای اسرائیل بهتر باشد، طبق تعریف، برای ایران بدتر خواهد بود و تهران قصد ندارد با آن موافقت کند».

گولان و فریلیچ این وضعیت را یک «دژاووی دیپلماتیک» میان ایران و آمریکا می‌دانند و می‌نویسند: «این وضعیتی بود که ایالات متحده و اسرائیل در سال 2015 با آن مواجه شدند، و وضعیتی است که امروز با آن روبرو هستیم».

نویسندگان در این مقاله نوشته‌اند: تحریم ها، خرابکاری ها و دوستان در خلیج فارس برای مهار تهران کافی نیست، اما سیاست گذاران اسرائیلی دست و پا می زنند و اسیر اشتباهات گذشته و استدلال های پوچ فعلی هستند.

به نوشته این دو مقام امنیتی سابق اسرائیل، زمان آن فرا رسیده است که به روشنی درباره ایران فکر کنیم؛ مخالفان تجدید توافق هسته ای با ایران ممکن است توافق شکنی را که مدت ها به دنبال آن بودند، یافته باشند. دولت بایدن، تحت فشار اسرائیل، کشورهای عربی و مخالفان داخلی، ظاهراً تصمیم گرفته است تا درخواست تهران مبنی بر حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست تروریستی ایالات متحده را رد کند - به خاطر رضایت دولت اسرائیل.

گره کور احیای برجام

 

مواظب آرزوهایت باش

طبق گزارش ها، این امتناع، مانع اصلی باقی مانده برای امضای قرارداد است. اما مواظب آرزوهایت باش. بازگشت به وضعیت قبل از ترامپ یک اقدام نمادین است که اساساً هیچ پیامد عملی ندارد.

احتمالاً نیروی قدس، اما نه کل سپاه، در لیست [ادعایی] باقی خواهد ماند و بر اساس سایر دستورات اجرایی، به طور خاص، همچنان به دلایل دیگر تحریم خواهند شد. در واقعیت اما هیچ چیز تغییر نمی کند، به جز ظواهر.

گولان و فریلیچ می‌افزایند: نمادگرایی در زندگی مهم است و حتی ممکن است دلیل اصرار ایران بر این امتیاز نهایی آمریکا برای شروع باشد. با این حال، صریح بگوییم، اسرائیل دردسرهای بزرگ‌تری دارد و ما به سادگی این تجمل را نداریم که وقت خود را صرف نماد کنیم، هرچند ممکن است ناپسند باشد.

موضوع اساسی که مردم می توانند به طور قانونی درباره آن اختلاف نظر داشته باشند، این است که آیا تحریم های هسته ای اضافی باید برداشته شوند یا خیر، اقدامی که دولت بایدن به عنوان بهای انعقاد توافق با ایران با آن موافقت کرده است. در پشت این سوال مهم و حیاتی وجود دارد: کدام گزینه سیاسی، بازگشت به توافق هسته‌ای، یا روش‌های دیگر، مانع از عبور ایران از آستانه هسته‌ای می‌شود؟ هیچ چیز دیگری مهم نیست.

ایران اکنون برنامه هسته‌ای خود را با فاصله حساب‌شده‌ای از آستانه هسته‌ای نگه داشته است. تصمیم برای باقی ماندن در این «الگوی نگه‌داری» به وضوح یک انتخاب عمدی است، که نشان‌دهنده رویکرد ایران نسبت به این قابلیت است. اگر ضرب‌الأجل‌های اعلامی مقامات غربی را مبنا قرار دهیم، ایران اگر قصد رسیدن به آستانه را داشت، چندماه پیش از آن عبور کرده بود.

در واقع، ایالات متحده در مذاکرات اخیر تصمیمی حساب شده برای اولویت بندی برنامه هسته‌ای، تنها موضوع بالقوه وجودی، اتخاذ کرد. عاقلانه بر این باور بود که مسائل دیگر از نظر اهمیت در درجه دوم  قرار دارند و می توان در تاریخ بعدی به آنها پرداخته شود، در حالی که تلاش برای پرداختن به همه مسائل به یکباره احتمالاً کل تلاش را از بین می برد.

مذاکرات وین

 

معایب طبیعی و ملاحظات سیاسی توافق‌ها

با این حال، همه توافق‌ها معایب خود را دارند، و این مفهوم دلالت بر نیاز به رعایت منافع طرف مقابل، از جمله در نظر گرفتن ملاحظات سیاسی حفظ چهره داخلی را شامل می‌شود، در غیر این صورت، مواضع بیش از حد غیرضروری منجر به از دست رفتن هرگونه توافق می‌شود.

به نوشته این مقاله، یکی از انتقادات جدی به توافق جدید این است که در تمدید جدول زمانی توافق اولیه شکست خورده است. این موضوعی است که بنت و لاپید باید تلاش خود را روی آن متمرکز می‌کردند.

برخلاف آنچه آنها اعلام کرده‌اند، اکثر محدودیت‌های اولیه برجام در مورد توانایی‌های هسته‌ای ایران تا ۲ سال دیگر منقضی نمی‌شوند، اما ۹ سال دیگر در سال ۲۰۳۱ منقضی می‌شوند و قابلیت‌های بازرسی‌های مهم برای همیشه پابرجاست. مسلماً، سال 2031 چندان دور نیست و زمان به سرعت می گذرد، به خصوص زمانی که فرد در حال خوش‌گذارنی است. با این حال، دوره مهم ۹ ساله زمان خوبی است برای ایجاد یک استراتژی بلندمدت برای تعامل با ایران.

مذاکرات احیای برجام وین

 

سازش‌های دردناک و انتخابِ بهترینِ گزینه‌های بد

نویسندگان می‌افزایند: متأسفانه، تصمیم‌گیری امنیت ملی معمولاً در مورد انتخابِ بهترین از میان گزینه‌های بد است، نه گزینه‌های خوب.

این وضعیتی بود که ایالات متحده و اسرائیل در سال 2015 با آن مواجه شدند، این وضعیتی است که ما امروز با آن روبرو هستیم. برخلاف آنچه مخالفان ناراضی توافق  ادعا می‌کنند، این انتخاب بین توافق بهتر و بدتر نیست، بلکه بین برجام و عدم توافق است.

به سادگی هیچ چشم اندازی برای دستیابی به یک توافق بهتر وجود ندارد. هر توافقی که برای اسرائیل بهتر باشد، طبق تعریف، برای ایران بدتر خواهد بود و تهران قصد ندارد با آن موافقت کند.

ماهیت حل و فصل های مورد مذاکره این است که آنها مستلزم امتیازات دردناک از همه طرف هستند. وقتی اینطور نیست به آن دیکته می‌گویند. برجام قطعاً مستلزم سازش‌های دردناکی بود، اما این استدلال که ما بدون هیچ توافقی وضعیت بهتری داریم، آشکارا پوچ است. تلاش بین المللی، در قالب بازگشت به توافق، تنها ابزار برای مهار حرکت ایران از وضعیت فعلی خود به یک کشور آستانه هسته‌ای واقعی و حتی در صورت عدم مصالحه به سوی یک قابلیت عملیاتی است.

نیاز به بررسی امتیازات بیشتر به ایران، مانند لغو نامگذاری [ادعایی] تروریستی درباره سپاه پاسداران، هر چند برای اسرائیل ناخوشایند، نتیجه مستقیم تصمیم اشتباه بزرگ دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، با حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر، برای خروج از برجام است. 

برای اشتباهات خود باید بهایی پرداخت و اکنون زمان آن فرا رسیده است که هرچه زودتر ضررهای خود را کاهش دهیم و به مسیر توافق را ادامه دهیم.

مذاکرات احیای برجام وین

 

برجام، تنها گزینه واقعی و کارآمد

این ۲ مقام سابق امنیتی اسرائیل در ادامه با بررسی گزینه‌های موجود، استدلال می‌کنند که احیای برجام، بهترین گزینه بد موجود است. آن‌ها نوشته‌اند: یک فرآیند ساده حذف گزینه‌ها به وضوح نشان می دهد که بازگشت به برجام بهترین گزینه بد موجود است.

۱. اولین گزینه، تحریم‌ها، نمونه خوبی از ضرب المثل قدیمی است که می‌گوید «تکرار یک کار به امید نتیجه‌ای متفاوت، احمقانه است». اگرچه ممکن است تحریم‌ها در تصمیم ایران برای مذاکره با آمریکا در سال ۲۰۱۳ مؤثر بود، اما ایران بی‌درنگ هرگونه تلاش برای اعمال محدودیت‌های بیش از موقت بر برنامه هسته‌ای خود را رد کرده است.

علاوه بر این، تجربه بین المللی دلگرم کننده نیست. تحریم ها به ندرت باعث تغییر در سیاست های مهم دولت شده است. کوبا و کره شمالی از دهه 1950 تحت تحریم قرار گرفتند و یاد گرفتند که با آنها زندگی کنند. ایران هم اکنون همین کار را می کند. اقتصاد "مقاومتی" ایران در حال رشد است، صادرات نفت افزایش یافته و تجارت به سطح قبل از تحریم ها رسیده است. چین و روسیه با ورود به این شکاف به عنوان شرکای سیاسی و اقتصادی ایران جایگزین غرب شده‌اند. روابط نظامی به ویژه با چین در حال افزایش است.

۲. گزینه دوم، اقدامات پنهان و خرابکارانه، که به ادعای نویسندگان ابزار مهمی برای به تعویق انداختن برنامه‌های هسته‌ای، موشکی و پهپادی ایران بوده است، با این حال، تا به امروز، آنها چیزی بیش از تعویق های بسیار محدود به دست نیاورده اند. زمان به دست آمده مهم است و می توان از آن به خوبی استفاده کرد، اما مشکل را حل نمی کند.

۳. گزینه سوم ایجاد تغییر نظام سیاسی است. بهترین و باهوش‌ترین ذهن‌ها، در آژانس‌های اطلاعاتی پیشرو در سراسر جهان، دهه‌هاست که با تب و تاب در تلاش برای مهندسی چنین تغییری در ایران هستند. ما خوشحالیم که با اقتدار اعلام کنیم که در راستای این هدف، فقط ۲ مشکل نهایی باقی مانده است که باید حل شود. یکی، هیچ‌کس حتی مبهم‌ترین ایده را ندارد که چگونه این کار را انجام دهد. و دوم، حتی اگر داشته باشد، دلیلی وجود ندارد که باور کنیم در یک چارچوب زمانی مرتبط با حل مسئله هسته‌ای اتفاق بیافتد (اگر اساسا اتفاق بیافتد و امکانی برای موفقیت داشته باشد).

۴. گزینه چهار، اسرائیل اکنون در حال ایجاد ساختار امنیتی منطقه ای با کشورهای خلیج فارس و دیگر کشورهای عربی است که یک پیشرفت محسوس در قالب توافق ابراهیم داشته است. اما این واقعیت که ما بتوانیم به عباراتی فکر کنیم، از جمله سیستم دفاع هوایی منطقه‌ای مورد بحث، به سادگی شگفت‌آور است. با این حال، حداقل در حال حاضر، احتمالاً این گزینه به جای اقدام تهاجمی، به اقدامات بازدارنده و دفاعی محدود می شود.

۵. گزینه پنجم و نهایی، اقدام نظامی است. پنج رئیس‌جمهور آمریکا، چه از میان دموکرات‌ها و چه جمهوری‌خواهان به طور یکسان، از حمله به ایران خودداری کرده‌اند و تا زمانی که ایران حرکتی صریح به سوی آستانه هسته‌ای انجام ندهد، بایدن نیز قصدی برای این اقدام ندارد. نتانیاهو، ارشدترین شاهین اسرائیل، به همین ترتیب در طول 12 سال نخست‌وزیری از حمله به ایران خودداری کرد. نخست وزیران سابق، ایهود باراک و اولمرت، اخیراً اظهار داشتند که اقدام نظامی اسرائیل در صورت موفقیت نمی تواند چیزی بیش از یک تعویق کوتاه برای برنامه هسته ای ایران ایجاد کند.

می‌توان کارآمدی برنامه‌ریزی بلندمدت را به‌طور مشروع به چالش کشید، اما نه ایالات متحده و نه به‌ویژه اسرائیل، با گذشت بیش از 40 سال از انقلاب ایران، هیچ یک هنوز استراتژی منسجم، جامع و بلندمدتی در مقابل ایران ایجاد نکرده‌‌اند.

به ادعای این مقاله، چنین استراتژی شامل ترکیبی از همه گزینه های فوق می باشد که در مقاطع مختلف در زمان های مختلف اعمال می شود. گزینه های دیپلماتیک همیشه زمانی موثرتر هستند که توسط گزینه های نظامی معتبر پشتیبانی شوند. گزینه های نظامی باید معتبر باشند، اما زمانی موثرتر هستند که یک چارچوب دیپلماتیک بالقوه در دسترس باشد. هر دو گزینه دیپلماتیک و نظامی با دیگر اقدامات فوق تقویت می شوند.

بازگشت به برجام برای امنیت ملی اسرائیل حیاتی است. در صورت توافق، این تنها گزینه ای است که امکان واقعی مهار طولانی مدت موضوع هسته ای و احتمالاً حتی حل آن را فراهم می کند. همه گزینه های دیگر ابزاری برای به دست آوردن زمان هستند، نه بیشتر.

نمی توان اجازه داد که مسائل نمادین مانند حذف سپاه پاسداران از لیست FTO تصمیم درست ما را مخدوش کند.

با بررسی هزینه/فایده و لحاظ کردن مزایا و معایب همه راهبردهای ممکن، احیای برجام در مقابل هر روش دیگری -با اختلاف- بهترین نتیجه را برای همه طرف‌ها در پی دارد. 

0cXix7VhkHZO

 

بایدن به زودی تصمیم خود را اعلام می‌کند

علی‌رغم گزارش‌های ضد و نقیض درباره تصمیم دولت ایالات متحده در مورد «حذف/حفظ سپاه پاسداران ایران از/در لیست سیاه [ادعایی] سازمان‌های تروریستی خارجی (FTO) وزارت خارجه»، تقریباً هیچکس نمی‌تواند با اطمینان بگوید که جو بایدن درباره این درخواست کلیدی تهران چه پاسخی خواهد داد.

ایالات متحده که بارها از ضرب الاجل دستیابی به توافق عقب نشینی کرده است، به زودی و با تأخیر تصمیم خود درباره درخواستی که از آن به عنوان آخرین مناقشه در مسیر توافق احیای برجام یاد می‌شود، را اعلام خواهد کرد؛ تصمیمی که همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در همین حال بر اساس گزارش روزنامه هاآرتص، اسرائیل برای نتایج احتمالی آماده می‌شود. مقامات اسرائیلی در این هفته خود را برای تحولات مهمی در رابطه با مذاکرات قدرت های جهانی و ایران بر سر برنامه هسته ای خود آماده می کنند.

بر اساس این گزارش، انتظار می‌رود جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در روزهای آینده اعلام کند که آیا تصمیم گرفته است سپاه پاسداران را در فهرست [ادعایی] سازمان‌های تروریستی آمریکا نگه دارد یا درخواست تهران برای حذف این گروه از فهرست را بپذیرد.

با این حال، به گفته مقامات اسرائیلی در تماس با ایالات متحده، فشار برخی کارکنان وزارت خارجه که می خواهند سپاه پاسداران را در لیست نگه دارند، می تواند بر اعلام بایدن تأثیر بگذارد.

«پلن‌B» بنت-بایدن علیه ایران چیست؟