بازگشت به عقب
حدود 2500 سال پیش، در دوران یونان باستان و در جزیره کوچکی به نام کاس، بقراط مدرسهای پزشکی ساخت. بیست سال بعد از مرگ او پزشکان زیادی در آن منطقه تعلیم دیدند و به واسطه فضای علمی این مدرسه، رقابتی شدیدی میان آنها شکل گرفت. در نهایت آنها یک پیمان به نام سوگندنامه بقراط، میان خود منعقد کردند و دانشآموختگان رشته پزشکی سوگند خورند تا به آن وفادار باشند. این یک نمونه کامل از مشارکت بازار است. در حالی که امروزه در ایالات متحده آمریکا، اتحادیه پزشکان خیلی قدرتمند است و از هیچ تلاشی در جهت پایین نگهداشتن تعداد پزشکان، بالا ماندن هزینههای درمان، جلوگیری از ورود دیگران به عرصه رقابت و... دریغ نمیکند. این دست اتفاقات در جامعه پزشکی با توجه به مناعت طبع آنان مشکلی ایجاد نمیکند. ولی بهطور مثال در سال 1978 بعد از اعتراضات کارگران معدن زغالسنگ به اتحادیه، گروهی به محل اسکان آنها حمله کردند و آنجا را آتش زدند، در حالی که این افراد به دلیل جلب حمایت اتحادیه به آن پیوسته بودهاند.
سازوکار اتحادیههای کارگری
کارگران در عرصههای متفاوت اقتصادی در جهت ارتقا و حفظ امنیت معیشت خود به تشکیل اتحادیههای متفاوت پرداختهاند. در صورتی که عملکرد اتحادیهها، آنها را از دستیابی به اهدافشان دور میکند. اجبار به عضویت در اتحادیه و تلاش آنها در نزدیکی هرچه بیشتر به دولت در جهت حفظ بقای اتحادیه، تنها منجر به ایجاد فساد و خشونت در بازار خواهد شد. اتحادیهها دائما بدون توجه به منابع تأمین سیاستها برای افزایش حداقل دستمزد تلاش میکنند. در صورتی که افزایش دستمزد، تنها از جیب افرادی پرداخت میشود که شغل خود را دست دادهاند. یکی دیگر از مسائلی که مطرح میشود، این است که نظام بازار کار را نمیتوان دستوری اداره کرد. افزایش رسمی حداقل دستمزد بر روی کاغذ تنها باعث گسترش بازار غیر رسمی نیروی کار میشود. مهاجران و سیاهپوستان که حاضرند با دستمزد کمتری کار کنند، جذب نیروی کار خواهند شد. برای مثال اقتصاد اسپارتنبرگ در کارولانیای جنوبی، نمونه بسیار مناسبی برای توضیح بازار آزاد نیروی کار است. در گذشته، در این منطقه دستمزدها پایینتر از حد متوسط و بیکاری بالاتر از حد متوسط بوده است. به یکباره شورای شهر تصمیم میگیرد به میزان زیادی مالیاتها را کاهش دهد و همین اتفاق باعث افزایش سرمایهگذاری در این منطقه شد و به دنبال آن کاهش بیکاری را در پی داشت. زمانی که دستمزدها همراه با پیشرفت و رونق اقتصادی ارتقا پیدا میکنند، منابع آن از طریق افزایش بهرهوری و سرمایهگذاری تامین میشود و همزمان سهم کارفرما، سهم مالیات و سهم کارگران افزایش پیدا میکند.