به گزارش اکوایران، اکنون که روسیه دست بالا را در میدان نبرد در اوکراین به دست آورده، در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند توافقی بسیار مطلوب برای پایان دادن به درگیری‌ها به‌دست آورد، نتیجه‌ای که بخش عمده‌ای از جمعیت این کشور از آن استقبال خواهند کرد. پس چرا کرملین هیچ تمایلی به مذاکره نشان نمی‌دهد؟

عقاب دو سر که نشان رسمی روسیه را زینت می‌بخشد، معانی متعددی دارد؛ از جمله اشاره به پیوند تاریخی با امپراتوری بیزانس و همچنین بازتاب نفوذ مناطق شرقی و غربی این کشور پهناور. اما پس از دیدار اخیر میان نمایندگان روسیه و اوکراین در استانبول و گفت‌وگوی تلفنی بعدی ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، با دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، این عقاب دو سر نماد ذهن دوپاره روسیه نیز شده است، ذهنی که در دو جهت متضاد کشیده می‌شود و ممکن است سرانجام کشور را از درون متلاشی کند.

بر اساس گزارش پراجکت‌سیندیکیت، پوتین سرانجام توانسته در جنگ اوکراین برتری پیدا کند. نیروهای روس با وجود پیشرفت کند، به‌سمت کنترل کامل مناطقی که این کشور در سپتامبر ۲۰۲۲ به‌عنوان قلمرو خود اعلام کرد، یعنی دونتسک، خرسون، لوهانسک و زاپوریژیا پیش می‌روند. این دستاوردها با وجود تحریم‌های بی‌سابقه و میلیاردها دلار کمک غرب به اوکراین حاصل شده‌اند. پوتین از این طریق پیامی روشن به غرب و هر مخالف احتمالی فرستاده است: هرگز روسیه را دست‌کم نگیرید. اکنون بهترین زمان برای پایان دادن به جنگ است.

با این حال، در نخستین مذاکرات مستقیم میان دو طرف از ابتدای جنگ که هفته گذشته در استانبول برگزار شد، هیأت روسی فهرستی از خواسته‌های سخت‌گیرانه را مطرح کرد، خواسته‌هایی که اوکراین به‌وضوح آن‌ها را نخواهد پذیرفت و حتی تهدید کرد که «تا ابد به جنگ ادامه خواهد داد». فراموش نکنید، رئیس هیأت با خونسردی یادآوری کرد که روسیه در قرن هجدهم به‌مدت ۲۱ سال با سوئد جنگید. این مذاکرات تنها چند ساعت به طول انجامید و پس از پایان آن، بورس روسیه سقوط کرد، که از نگاه تحلیل‌گران، نشانه‌ای آشکار از نارضایتی سرمایه‌گذاران بود.

ارتش روسیه

در ۱۹ مه، پوتین عملاً در گفت‌وگوی دو ساعته‌اش با ترامپ خواسته‌های هیأت خود را تأیید کرد. اما در حالی‌که این دو هنوز مشغول گفت‌وگو بودند، سرمایه‌گذاران نسبت به نتیجه‌ای امیدوارکننده خوش‌بین بودند و نرخ روبل را در برابر دلار تا ۷۸ پیش‌بینی می‌کردند (تا پیش از آن، نرخ بیش از ۱۰۰ بود).

اکثریت مردم عادی روسیه نیز خواهان پایان جنگ هستند. هرچند کمتر کسی جسارت دارد به‌صورت علنی خواهان صلح شود و خطر بازداشت را به جان بخرد، اما مرکز مستقل «لواندا» گزارش داده است که حدود دوسوم مردم معتقدند عملیات نظامی نباید ادامه یابد و ۴۸ درصد، جنگ را در زمره بزرگ‌ترین ترس‌های خود می‌دانند. همچنین تا ۴۷ درصد مردم بر این باورند که جنگ اوکراین بیش از آن‌که فایده داشته باشد، به کشور آسیب زده است.

سال‌ها جنگ و تحریم، زندگی در روسیه را به شکلی ملموس دگرگون کرده است. پیش از این، مردم پس‌انداز داشتند؛ اکنون هرچه گیرشان بیاید خرج می‌کنند، حتی وام می‌گیرند. طبق گزارش مؤسسه تحقیقاتی رومیر، خانوار روسی به‌طور متوسط بین ۵ تا ۱۱ مه، مبلغ ۸۰۹۸ روبل (معادل ۱۰۰.۲۹ دلار) را صرف خرید مواد غذایی و اقلام روزمره کرده‌اند، در حالی که این رقم در مدت مشابه سال ۲۰۲۳ حدود ۶۰۸۰ روبل بوده است. این افزایش نه‌تنها نشان‌دهنده تورم بالایی است که روسیه از زمان آغاز جنگ متحمل شده، بلکه بیانگر عدم اعتماد عمیق نسبت به آینده نیز هست. مردم از آنچه فردا ممکن است رخ دهد، چنان واهمه دارند که می‌کوشند تا حد امکان، امروز را خوب زندگی کنند.

اما «تا حد ممکن خوب زندگی کردن» با «واقعاً خوب زندگی کردن» تفاوت دارد. برای نمونه، به تعطیلات فکر کنید. به‌دلیل تحریم‌های سخت‌گیرانه‌ای که سفرهای خارجی را تقریباً ناممکن کرده و همچنین ارزش پایین روبل، گردشگری داخلی تنها گزینه بسیاری از روس‌هاست. اما سواحل دریای سیاه که معمولاً مقصد محبوب تعطیلات هستند، با لکه‌های بزرگ نفتی آلوده شده‌اند. جای تعجب نیست که حتی نظرسنجی‌های رسمی (که در حکومت‌های استبدادی چندان قابل اعتماد نیستند) نشان می‌دهند تنها حدود ۴۰ درصد روس‌ها باور دارند که زندگی‌شان در چند سال آینده بهتر خواهد شد.

و این تازه بدون در نظر گرفتن کابوس سربازگیری اجباری است. پوتین دوست دارد ادعا کند که برخلاف اوکراین، روسیه نیازی ندارد مردم را در خیابان‌ها بگیرد و به جنگ بفرستد. او می‌گوید هر ماه بین ۵۰ تا ۶۰ هزار «داوطلب» برای جنگ حاضر می‌شوند. اما در واقع این «داوطلبان» یا از سوی مقامات محلی به خدمت گرفته می‌شوند، یا در ازای پول، وادار به حضور در جنگ می‌شوند، مقامات منطقه‌ای‌ که کرملین هر فصل برای آن‌ها سهمیه مشخص می‌کند.

این مقامات به‌خوبی از خستگی عمومی از جنگ آگاه‌اند. در مصاحبه‌ای اخیر، اولگ کوژمیاکو، فرماندار منطقه پریمورسکی در شرق دور روسیه، به صراحت این موضوع را تأیید کرد. او گفت مبالغ هنگفتی که به جای سرمایه‌گذاری برای بهبود زندگی مردم، برای جنگ صرف می‌شود، نارضایتی عمومی را تشدید کرده است. با وجود تأکید بر وفاداری میهن‌پرستانه‌اش به هدف جنگ، کوژمیاکو از فشار عظیمی که منابع منطقه‌اش متحمل شده، ابراز تأسف کرد. دولت محلی پریمورسکی نه‌تنها برای تأمین خدمات اولیه مانند بهداشت و حمل‌ونقل با مشکل روبه‌رو است، بلکه اظهارات او نشان داد که این منطقه که از تأمین‌کنندگان اصلی نیروی انسانی برای جنگ اوکراین است، دیگر نمی‌تواند با درخواست‌های فزاینده کرملین برای اعزام نیرو همگام شود.

با این‌حال، کرملین همچنان مانند همان عقاب دوسر دچار دوگانگی است. پایان جنگ اوکراین ممکن است موجی از شادی و حمایت عمومی برای پوتین به همراه داشته باشد. اما اگر این صلح زودتر از موعد حاصل شود، ممکن است این سرخوشی تا انتخابات پارلمانی سپتامبر ۲۰۲۶ از بین برود و جایش را به نارضایتی از وضعیت اسفبار اقتصاد روسیه و کاهش کیفیت زندگی اکثریت مردم بدهد. در چنین شرایطی، رهبران روسیه، از پوتین گرفته تا فرمانداران مناطق، وقتی دیگر نمی‌توانند با تهدیدات خارجی، افکار عمومی را از واقعیت تلخ زندگی منحرف کنند، چگونه می‌توانند نظم و جایگاه خود را حفظ کنند؟

در حال حاضر، حزب حاکم روسیه، «روسیه متحد»، هنوز در حال بررسی استراتژی مناسب برای انتخابات سال آینده است: آیا باید خود را به‌عنوان «حزب پیروزی» معرفی کند که با ادامه جنگ، حس میهن‌پرستی را تقویت کرده؟ یا «حزب صلح و توسعه» که با شجاعت به درگیری‌ها پایان داده؟ اما ممکن است این تصمیم صرفاً با محاسبات انتخاباتی تعیین نشود. برای پوتین، هرگونه توافق صلح، هرچند به نفع روسیه باشد، نشانه‌ای از ضعف تلقی می‌شود. قدرت‌های بزرگ مذاکره نمی‌کنند؛ آن‌ها تسلیم می‌کنند.