به گزارش اکوایران، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، بارها اعلام کرده است که می‌خواهد فلسطینی‌های غزه از این منطقه ویران‌شده خارج شده و به مصر و اردن، کشورهای همسایه این محدوده اشغال شده، منتقل شوند. اما جهان عرب با این پیشنهاد مخالفت کرده است، ظاهراً به این دلیل که چنین اقدامی تلاش‌ها برای ایجاد یک کشور فلسطینی را تضعیف می‌کند.

با این حال، رهبران عرب دلیل دیگری نیز برای مخالفت با اسکان میلیون‌ها فلسطینی آواره در کشورهایشان دارند؛ تجربه گذشته.

از زمان تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸، آوارگان فلسطینی برای دولت‌های عربی چالشی جدی بوده‌اند.

بر اساس گزارش وال‌استریت‌ژورنال، جنبش مبارزان ملی‌گرایان فلسطینی که در آن زمان شکل گرفت، به کشورهای دیگر نیز سرایت کرد؛ کشورهایی که پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و جنگ شش‌روزه در سال ۱۹۶۷، پناهجویان فلسطینی را پذیرفتند. این مسئله موجب بروز درگیری‌هایی با اسرائیل شد که اثرات آن همچنان ادامه دارد.

در دهه‌های پس از آن، این جنبش به یک تهدید سیاسی و حتی موجودیتی برای دولت‌های عربی که میزبان فلسطینی‌ها بودند، تبدیل شد. برخی از این آوارگان شامل مبارزان مسلحی بودند که حملاتی علیه اسرائیل انجام می‌دادند. کشورهای عربی اغلب مجبور به پرداخت هزینه‌های سنگین برای این حملات بودند، از جمله با تلافی‌جویی‌های نظامی اسرائیل که به شهروندان بومی آن کشورها آسیب می‌زد.

تا اواسط سال ۲۰۲۲، حدود ۵.۸ میلیون فلسطینی تحت پوشش آژانس امدادرسانی و کاریابی سازمان ملل متحد برای آوارگان فلسطینی (آنروا) به‌عنوان پناهنده طبقه‌بندی شده بودند. بیشتر آن‌ها از نسل‌های بعدی افرادی هستند که دهه‌ها پیش در اثر جنگ آواره شدند. بسیاری از آن‌ها در اردوگاه‌های پناهجویان تحت مدیریت آنروا زندگی می‌کنند.

 نکبت

در برخی از کشورهای عربی، پناهندگان فلسطینی از تبعیض و شهروند درجه دو بودن شکایت دارند، چرا که اغلب در اردوگاه‌های پناهجویان محصور هستند و فرصت‌های شغلی محدودی دارند. این وضعیت معمولاً به این دلیل توجیه می‌شود که تغییر آن به‌منزله پذیرش ضمنی این واقعیت است که این پناهجویان هرگز به سرزمین اجدادی خود، که اکنون بخشی از اسرائیل است، بازنخواهند گشت.

جنگ داخلی در اردن و لبنان

در سال ۱۹۵۱، شبه‌نظامیان فلسطینی ملک عبدالله، پادشاه اردن، را ترور کردند و این آغاز تنش‌های تاریخی بین این کشور و فلسطینی‌ها بود. در اوایل دهه ۱۹۷۰، سازمان آزادی‌بخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات پس از تلاش برای سرنگونی ملک حسین، با سرکوب خشونت‌آمیز ارتش اردن روبه‌رو شد. هزاران فلسطینی در این درگیری‌ها کشته شدند یا پس از آن مجبور به ترک اردن شدند؛ بسیاری از آن‌ها به لبنان پناه بردند.

در لبنان، مبارزان فلسطینی مجدداً سازماندهی شدند. اسرائیل در سال ۱۹۷۸ پس از آنکه شبه‌نظامیان فلسطینی از طریق دریا وارد اسرائیل شدند و یک اتوبوس را هدف حمله قرار دادند، که در نتیجه آن ۳۸ مسافر، از جمله ۱۳ کودک، کشته شدند، به لبنان حمله کرد.

مبارزان فلسطینی همچنین در جنگ داخلی لبنان، در کنار جنبش ملی لبنان، علیه مارونی‌ها جنگیدند؛ گروهی که در نهایت از حمایت اسرائیل برخوردار شد. حملات فلسطینی‌ها علیه اسرائیل در جریان این جنگ، موجب شد که اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان حمله کند و در نهایت سازمان آزادی‌بخش فلسطین به‌طور رسمی از این کشور اخراج شد.

حزب‌الله، گروه مسلح لبنانی، برای مقاومت در برابر اشغال اسرائیل تشکیل شد و از شیعیان جمهوری اسلامی که در سال ۱۹۷۹ شاه را سرنگون کرده بودند، الهام، سلاح و منابع مالی دریافت کرد. اگرچه حزب‌الله عمدتاً متشکل از شیعیان لبنانی است، اما همواره از آرمان فلسطین حمایت کرده و طی دهه‌ها در موضعی خصمانه علیه اسرائیل باقی مانده است. این گروه در سال ۲۰۰۶ و همچنین در سال گذشته با اسرائیل وارد جنگ شد.

موضوع فلسطینی‌ها همچنان یکی از مسائل حساس در لبنان است. فلسطینی‌ها تقریباً به‌طور انحصاری در مناطق تحت مدیریت آنروا زندگی می‌کنند که از اردوگاه‌های پناهندگان گسترش یافته‌اند. اعطای حقوق بیشتر یا شهروندی به آن‌ها، توازن حساس فرقه‌ای بین سنی‌ها، شیعیان، مسیحیان، دروزی‌ها و دیگر گروه‌های مذهبی لبنان را برهم خواهد زد.

اردن همچنان بیشترین جمعیت فلسطینی دارای وضعیت پناهندگی را با حدود ۲.۴ میلیون نفر در خود جای داده است. بیشتر آن‌ها، اما نه همه، شهروندی اردن را دریافت کرده‌اند، که این مسئله چالشی برای دولت مورد حمایت آمریکا در امان محسوب می‌شود. این دولت از سال ۱۹۹۴، پس از امضای توافق، اسرائیل را به رسمیت شناخته است.

ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، پذیرش دسته‌جمعی پناهندگان فلسطینی را رد کرده و تأکید کرده است که «لازم است فلسطینی‌ها در سرزمین خود باقی بمانند و حقوق مشروع آن‌ها مطابق با راه‌حل دو کشوری اسرائیل و فلسطین تضمین شود.»

مصر و نوار غزه

پس از جنگ ۱۹۴۸، مصر کنترل نوار ساحلی کوچکی در دریای مدیترانه را به دست گرفت که بعدها به نام نوار غزه شناخته شد. آمریکا و سازمان ملل در ابتدا تلاش کردند فلسطینی‌های غزه را در مصر، لیبی و دیگر کشورهای عربی اسکان دهند، اما جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور مصر، در سال ۱۹۵۵ پس از بروز اعتراضات، این طرح را متوقف کرد.

موضع‌گیری ناصر باعث شد که مبارزه فلسطینی‌ها برای تشکیل کشور خود به یک مسئله مشترک در سراسر جهان عرب تبدیل شود و تلاش‌های بین‌المللی برای اسکان آن‌ها در کشورهای دیگر متوقف شود.

اسرائیل پس از جنگ ۱۹۶۷ نوار غزه را اشغال کرد و مصر در سال ۱۹۷۹ با اسرائیل توافق  امضا کرد. پس از تسلط حماس بر غزه در سال ۲۰۰۶، مصر نیز به محاصره‌ای که اسرائیل علیه این منطقه اعمال کرد، پیوست.

مقامات مصری می‌گویند که از آغاز جنگ تاکنون بین ۱۱۰,۰۰۰ تا ۱۱۵,۰۰۰ نفر از نوار غزه وارد خاک این کشور شده‌اند، اما همه آن‌ها در مصر نمانده‌اند.

دولت مصر که آزادی بیان و تجمعات را محدود می‌کند، در روزهای اخیر به مردم اجازه داده است که علیه طرح اسکان فلسطینی‌ها از غزه در کشورهای دیگر، در خیابان‌ها تظاهرات کنند.

عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر، پیشنهاد ترامپ برای انتقال فلسطینی‌ها را «بی‌عدالتی» خوانده است.

او در یک سخنرانی در روز چهارشنبه گفت: «من باید افکار عمومی را در نظر بگیرم، نه فقط نظر اعراب یا مصری‌ها، بلکه افکار عمومی جهانی که آنچه در ۷۰ سال گذشته بر سر مردم فلسطین آمده است را یک بی‌عدالتی تاریخی می‌داند. من فکر نمی‌کنم که جابجایی فلسطینی‌ها  بتواند بار دیگر رخ دهد.»

با این حال، السیسی در اکتبر ۲۰۲۳ هشدار داده بود که انتقال فلسطینی‌ها به صحرای سینای مصر می‌تواند این منطقه را به پایگاهی برای حملات علیه اسرائیل تبدیل کند و صلح میان دو کشور را به خطر بیندازد.

عراق

هزاران فلسطینی پس از جنگ ۱۹۴۸ زمانی که ارتش عراق در اطراف شهر حیفا با نیروهای اسرائیلی جنگید، به عراق گریختند.

صدام

دولت عراق در آن زمان و بعدها تحت حکومت صدام حسین به این پناهندگان مسکن و آموزش رایگان ارائه کرد. صدام همچنین یک گروه شبه‌نظامی را با هدف اعلام‌شده‌ی فتح بیت‌المقدس تأسیس کرد و برای جذب نیرو، شیعیان فقیر را به خدمت گرفت، که این اقدام باعث افزایش نارضایتی عمومی نسبت به فلسطینیان مقیم عراق شد.

بر اساس گزارشی از سازمان دیده‌بان حقوق بشر، پس از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و سرنگونی حکومت صدام، فلسطینیان در عراق با واکنش‌های شدید مواجه شدند، از جمله «آزار و اذیت شدید، حملات خشونت‌آمیز و اخراج اجباری از خانه‌هایشان». بیشتر جمعیت ۳۴ هزارنفری فلسطینیان پیش از ۲۰۰۳، از عراق گریخته و به اردن پناه بردند.

سوریه

حداقل ۸۰ هزار فلسطینی در جریان جنگ ۱۹۴۸ به سوریه گریختند و در نهایت در حدود دوازده اردوگاه در سراسر این کشور مستقر شدند. درگیری‌های دولت سوریه با گروه‌های مسلح فلسطینی عمدتاً در خارج از مرزهای این کشور رخ داد.

ارتش سوریه از سال ۱۹۷۶ و در جریان جنگ داخلی لبنان، این کشور را به مدت تقریباً ۳۰ سال اشغال کرد. نیروهای سوریه با سازمان آزادی‌بخش فلسطین به رهبری یاسر عرفات جنگیدند و در نهایت در اخراج او به تونس نقش داشتند.

کشورهای عربی حوزه خلیج فارس

شیخ‌نشین‌های خلیج فارس از نظر فنی میزبان هیچ پناهنده فلسطینی نیستند و آن‌ها را به عنوان مهاجرانی که به دنبال زندگی بهتر هستند، در نظر می‌گیرند. با این حال، بیش از ۶۰۰ هزار فلسطینی در کشورهای خلیج فارس زندگی می‌کنند که برخی از آن‌ها در نقش‌های تأثیرگذار، از جمله مشاوره به خاندان‌های حاکم، فعالیت دارند.

یک گزارش سازمان سیا در سال ۱۹۸۳ اشاره کرد که میان فلسطینیان و دولت‌های خلیج فارس «توافقی ضمنی وجود دارد که به آن‌ها پناه می‌دهد، مشروط بر اینکه در امور داخلی کشور میزبان دخالت نکنند.» اما از دهه ۱۹۸۰ به بعد، رهبران خلیج فارس، که نگران رادیکال شدن رهبران فلسطینی در خارج از کشور و تحریک آن‌ها علیه اسرائیل بودند، محدودیت‌هایی بر مهاجرت فلسطینیان اعمال کردند.

این گزارش همچنین اشاره می‌کند: «آرمان فلسطین در میان مردم خلیج فارس محبوب است، و دولت‌های منطقه نگران آن هستند که هرگونه نارضایتی فلسطینیان در کشورهایشان، باعث گسترش اعتراضات میان شهروندان بومی و دیگر مهاجران ناراضی از خاندان‌های حاکم شود.»

بزرگ‌ترین شکاف در روابط خلیج فارس و فلسطینیان در سال ۱۹۹۰ رخ داد، زمانی که یاسر عرفات از اشغال کویت توسط عراق حمایت کرد. این موضع‌گیری در نهایت منجر به اخراج بیش از ۳۰۰ هزار فلسطینی از کویت شد.