اکوایران: نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد که سیاست‌های چپ‌گرایانه و کمونیستی هوگو چاوز موجب شده تا رفاه مردم ونزوئلا کاهش قابل توجهی را تجربه کند. از همین‌رو نیاز است تا سیاست‌گذاران از تجربیات ونزوئلای چاوز درس گرفته و سیاست‌‌هایی را در پیش بگیرند که مطابق با آموزه‌های علم اقتصاد و تعامل با کشورهای جهان باشد.

روایت ابرتورم و رشد پایین اقتصاد ونزوئلا سال‌های زیادی است که در میان مردم و اقتصاددانان وجود دارد. می‌توان گفت یکی از عوامل اصلی این رخداد در ونزوئلا، هوگو چاوز رئیس‌جمهور سابق این کشور است.

هوگو چاوز از دید بعضی از گروه‌های چپ‌گرا و به ظاهر عدالت‌خواه قهرمانی است که زندگی مردم عادی ونزوئلا را بهبود بخشیده است. در مقابل و از نگاه بسیاری دیگر، او کسی است که تاثیر منفی شدیدی بر اقتصاد ونزوئلا داشته است. از همین‌رو لازم بوده تا یک پژوهش مستند و با روش‌های علمی دقیق صورت گیرد تا آثار ریاست جمهوری هوگو چاوز و سیاست‌های او بر اقتصاد ونزوئلا مورد بررسی قرار گیرد.

برهمین اساس کوین گریر از دانشگاه فناوری تگزاس و نورمان مینارد از دانشگاه اوکلاهما با یک روش ویژه آثار ریاست جمهوری هوگو چاوز بر اقتصاد ونزوئلا را مورد بررسی قرار داده‌‌اند. اکوایران در گزارشی به این پژوهش پرداخته است.

 عقب‌ماندگی درآمد سرانه ونزوئلا در دوره چاوز

 نتایج پژوهش حاکی از آن است که در کشورهای مشابه ونزوئلا در گروه کنترل اثر نبود چاوز در مسند ریاست جمهوری کاملا واضح است. برای اینکه ببینیم عملکرد چاوز روی درآمد سرانه ونزوئلا چه بوده یک گروه کنترل از کشورهای مشابه ونزوئلا تشکیل شده است. به بیان دقیق‌تر کشورهای گروه کنترل شامل ایران، کانادا، پرو، مکزیک و برزیل بوده که ایران بالاترین وزن را در این میان داشته و در واقع مشابه‌ترین کشور به ونزوئلا تشخیص داده شده است. بر این اساس متوسط درآمد سرانه ترکیب کشورهای گروه کنترل بسیار بیشتر از ونزوئلای چاوز بوده و از همین‌رو نتایج مقاله نشان‌دهنده تاثیر منفی عملکرد چاوز بر تولید ناخالص داخلی این کشور و درآمد سرانه آن است.

بود و نبود چاوز فرقی نداشت

بررسی‌ها نشان می‌دهد اولویت نخست و اصلی دولت هوگو چاوز رشد اقتصادی و افزایش درآمد سرانه نبوده است. در مقابل چاوز بیشتر به افزایش کیفیت خدمات بهداشتی، کاهش فقر و نابرابری توجه داشت.

با این‌حال به‌نظر می‌رسد کارنامه هوگو چاوز در این موارد نیز چندان تعریفی نداشته و شاخص‌ها حاکی از عقب‌ماندگی ونزوئلا از کشورهای مشابه است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد در دوره چاوز امید به زندگی زیادتر شده اما اگر چاوز در ونزوئلا به قدرت نمی‌رسید باز هم این شاخص افزایش یافته و احتمالا این افزایش بیشتر از ونزوئلای چاوز بود. به زبان اعداد در ترکیب کشورهای گروه کنترل که کشورهای مشابه ونزوئلا هستند، امید به زندگی مردم یک سال بیشتر از ونزوئلا تحت رهبری چاوز بوده است.

همچنین برآوردها نشان از آن دارد که نرخ فقر و نابرابری و در آخر خدمات بهداشتی در ونزوئلا چه چاوز رئیس جمهور بود و چه نبود نیز بهبود می‌یافت و سیاست‌های این فرد هیچ تاثیری بر روند کاهش فقر و نابرابری و افزایش کیفیت خدمات بهداشتی در ونزوئلا نداشته است.

چطور ونزوئلای بدون چاوز را بررسی کنیم؟

برای این‌ که اثر چاوز و سیاست‌های او بر درآمد، سلامت، فقر و نابرابری در ونزوئلا را برآورد کنیم به کنترلی نیاز داریم که به ما نشان دهد متغیر مورد نظر (خروجی) در این کشور، در غیاب چاوز در چه وضعیت قرار می‌گرفت.

برای محاسبه و ارزیابی اینکه چاوز چه عملکردی داشته از آن‌جایی که هیچ مشاهده‌ای از ونزوئلا پس از سال ۱۹۹۹ در شرایطی که چاوز رئیس‌جمهور نباشد، در دسترس نیست بنابراین گروه کنترل که از ترکیب کشورهای مشابه ونزوئلا تشکیل شده را با ونزوئلای قبل و پس از چاوز مقایسه می‌کنیم.

«ونزوئلای  فرضی» در واقع میانگین وزنی عملکرد سایر کشورهاست؛ برای مثال، درآمد سرانه در ونزوئلای فرضی میانگین وزنی درآمد سرانه در کشورهای کنترل است که مشابه ونزوئلا هستند. از آن‌جا که هیچ‌یک از کشورهای گروه کنترل رهبری مانند چاوز (یا فردی با مداخلات سیاستی مشابه) نداشته‌اند، این کشورها باید از اثرات مستقیم انتخاب او مستقل باشند. این‌ها درحالی است که کشورهای گروه کنترل تحت تاثیر عواملی هستند که بر اقتصاد ونزوئلا نیز موثر بوده‌اند. از همین‌رو می‌توان عملکرد ونزوئلا در صورتی که چاوز رئیس جمهور این کشور نبود را ارزیابی کرد.

مروری بر تاریخ ونزوئلا و ریاست جمهوری هوگو چاوز

ونزوئلا یکی از اعضای بنیان‌گذار اوپک است و از زمان بحران نفتی ۱۹۷۳، سرنوشت اقتصادی آن به‌شدت با نوسانات قیمت نفت گره خورده است. از سال ۱۹۵۸ تا ۱۹۹۸، ونزوئلا نظامی دموکراتیک داشت که در آن سیاست کشور عمدتا در اختیار دو حزب بود. با این حال، عملکرد ضعیف اقتصادی در دهه ۱۹۹۰ باعث بروز نارضایتی گسترده مردمی شد.

در سال 1992 هوگو چاوز یک افسر نظامی بود که کودتایی نافرجام را رهبری کرد. او در سال ۱۹۹۴ توسط رئیس‌جمهور وقت، رافائل کالدرا، مورد عفو قرار گرفت. در سال ۱۹۹۸، چاوز با اختلاف زیاد در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شد و در سال ۱۹۹۹ انقلاب خود را که بولیواری نامیده می‌شود با تشکیل مجلس مؤسسان و تدوین قانون اساسی جدید آغاز کرد. این قانون اساسی جدید بر پیشرفت اجتماعی و حقوق بشر تأکید زیادی داشت. همچنین نظام قانون‌گذاری را از دو مجلسی به تک‌مجلسی تبدیل کرد و اختیارات قوه مجریه را به‌طور قابل توجهی افزایش داد. مدت دوره ریاست‌جمهوری از ۵ سال به ۶ سال افزایش یافت و امکان دو دوره متوالی برای ریاست‌جمهوری فراهم شد.

دوره ریاست جمهوری چاوز از نگاه شاخص‌های ذهنی مختلفی که در ادبیات نهادی و رشد اقتصادی استفاده می‌شود مورد بررسی قرار گرفته است. به‌عنوان مثال، متغیر «محدودیت بر اختیارات و قدرت دولت» از ۱۴ سال پیش از دوره چاوز (۱۹۸۵ تا ۱۹۹۸) میانگینی برابر با ۶ داشت، اما در ۱۴ سال دوران حکومت او (۱۹۹۹ تا ۲۰۱۲) به ۴.۲ کاهش یافت. متغیر «رقابت سیاسی» در بین این دو دوره ۲۶ درصد کاهش یافت و میانگین نمره «دموکراسی» ونزوئلا نیز ۴۵ درصد افت کرد و از ۸.۵ به ۴.۵ رسید. در هر سه شاخص، عدد کمتر به معنای کاهش پاسخ‌گویی سیاسی رئیس‌جمهور است.

چاوز همچنین چندین موج ملی‌سازی اقتصادی را رهبری کرد که شامل صنایع (نفت و گاز، آهن، فولاد، سیمان، معدن)، مواد غذایی (تولید برنج، زنجیره‌های فروشگاه مواد غذایی، زمین‌های کشاورزی، توزیع غذا) و خدمات (بانکداری، ارتباطات، هتل‌ها) است. این اقدامات در شاخص‌های نهادی بین‌المللی نیز منعکس شدند. برای مثال متغیری به نام «پروفایل سرمایه‌گذاری» وجود دارد که بخشی از آن به ریسک مصادره اموال مربوط می‌شود. این متغیر از میانگین ۵.۵۴ در دوران پیش از چاوز به ۳.۷۵ در دوران ریاست‌جمهوری او کاهش یافت که به معنای افت ۳۲ درصدی و نشانه‌ای از بدتر شدن فضای سرمایه‌گذاری است.

بنابراین چاوز قدرت را در دولت متمرکزتر کرد و نظام نظارت و تعادل میان قوا را که پیش‌تر وجود داشت، تضعیف نمود. نتایج این پژوهش یکی از بهترین مصادیقی است که اهمیت پژوهش‌های کمی در سیاست گذاری را نشان می‌دهد. سیاست‌گذاران باید نتایج این پژوهش‌ها را رصد کنند تا بهتر نسبت به عواقب تصمیماتی که اتخاذ می‌کنند آگاه شوند. شاید اگر در زمان چاوز پژوهشی نتایج و آثار تصمیمات او را نشان می‌داد، ونزوئلا اکنون کشوری توسعه یافته با درآمد سرانه بالا، تورم کم و سرمایه‌گذاری مناسب بود.

چاوز مادورو