یک امکان واقعی برای صلح
سود و ضرر پکن از جنگ و صلح در اوکراین
اکوایران: توافقی که به طور مشترک با میانجیگری آمریکا و چین انجام شود به احتمال زیاد دوام خواهد آورد، زیرا احتمال کمتری وجود دارد که مسکو و کیف از توافقی شانه خالی کنند که توسط حامیان اصلیشان ترتیب داده شده است.
به گزارش اکوایران، استفان والت، ستوننویس سیاست خارجی و استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد در یادداشتی که توسط نشریه فارنپالیسی منتشر شده است، امکان همکاری آمریکا و چین برای میانجیگری میان روسیه و اوکراین را بررسی کرده است.
ضرورت صلح و نه یک جنگ فرسایشی برای اوکراین
اگر بتوان آن اسناد افشا شده از پنتاگون را باور کرد -و فکر میکنم که میتوان- آمریکا به یک نقشه دوم برای اوکراین نیاز دارد. هر چقدر هم که ما دوست داشته باشیم آزادسازی سریع خاک اوکراین را ببینیم، نیروهای کمتر آموزشدیده و کمتر مجهز اوکراینی، که اکنون برای یک حمله بهاری آماده میشوند، بعید است دستاوردهای گستردهای در برابر دفاع روسیه به دست آورند. وعدههای جسورانه دولت مبنی بر پیروزی نهایی اوکراین احتمالا عملی نخواهد شد و در این میان اوکراین آسیب بیشتری خواهد دید. آنچه اوکراین به آن نیاز دارد صلح است، نه یک جنگ فرسایشی طولانی علیه دشمنی پرجمعیتتر که رهبرش اهمیت زیادی به قربانی شدن جان افراد در گرداب جنگ نمیدهد.
من گمان میکنم که اکثر مقامات ارشد دولت بایدن این واقعیت ظالمانه را درک میکنند، صرفنظر از هر چه که ممکن است در ملاء عام بگویند. اگرچه در زمان جنگ هر چیزی ممکن است، اما آنها انتظار ندارند اوکراین به یک پیشرفت چشمگیر دست یابد یا ارتش روسیه از هم بپاشد. در عوض، آنها امیدوارند که نیروهای مسلح اوکراین به اندازه کافی خوب عمل کنند تا ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را متقاعد کنند که به سمت آتشبس حرکت کند و در نهایت برای یک توافق صلح کامل مذاکره کند. با این حال، اگر حمله اوکراین ضعیف پیش برود، پوتین برای مذاکره عجله نخواهد کرد. اگرچه روسیه نیز در صورت پایان جنگ وضعیت بهتری خواهد داشت، اما بعید است که او تا زمانی که هدف اصلی جنگی او - خنثی سازی استراتژیک اوکراین - محقق نشود، متوقف شود.
سود و ضرر پکن از جنگ و صلح در اوکراین
چه باید کرد؟ از زمان شروع جنگ، خارجیها امیدوار بودند که چین ممکن است از نفوذ و اهرم خود برای ترغیب مسکو به توافق و پایان دادن به جنگ استفاده کند. این امیدها تا کنون ناامید شده، تا حدی به این دلیل که چین از چندین جنبه واضح از جنگ سود برده است. تحریمهای غرب روسیه را بیش از پیش به چین وابسته کرد، نفت و گاز پکن را با قیمتهای تخفیفی تامین کرد و از تمرکز بیشتر ایالات متحده بر آسیا جلوگیری کرد. اما اجازه دادن به طولانی شدن جنگ مشکلاتی را برای پکن نیز ایجاد میکند. چین مشتاق ترمیم روابط با اروپا است و علاقه دارد تجارت، سرمایه گذاری و فناوری پیشرفته بدون مانع در جریان باشند و میخواهد به تدریج بین اروپا و ایالات متحده شکاف ایجاد کند.
بنابراین، دلایلی برای این باور وجود دارد که رهبران چین ممکن است دوست داشته باشند که جنگ زودتر پایان یابد و در شرایط مناسب، آنها مایلند از نفوذ خود در این راستا استفاده کنند. این احتمال به تنهایی باید سیاستگذاران ایالات متحده را نگران کند: اگر پکن تلاشهای موفق میانجیگری خود بین ایران و عربستان سعودی را با قرار دادن خود به عنوان واسطه صلح در اوکراین ادامه دهد، چه؟ اگر چین بتواند این کار را انجام دهد - مسلماً یک «اگر» بسیار بزرگ – به تلاشش برای نشان دادن آمریکا به عنوان یک قدرت رو به زوال که در ایجاد نزاع و درگیری بهتر از تقویت همکاری است، کمک بزرگی میکند و وجهه چین را به عنوان یک قدرت در حال ظهور بهبود میبخشد، قدرتی که واقعاً به دنبال صلح و هماهنگی است.
دعوت به همکاری برای تحقق صلح
بنابراین در اینجا یک ایده وجود دارد: با توجه به اینکه پکن و واشنگتن هر دو علاقهمند به پایان دادن به جنگ هستند، دولت بایدن باید از چین دعوت کند که در تلاشی مشترک برای کشاندن دو طرف به میز مذاکره به آمریکا بپیوندد. در واقع، آمریکا پیشنهاد استفاده از نفوذ خود برای متقاعد کردن کیف را خواهد داد و پکن نیز موافقت خواهد کرد که از اهرم خود برای متقاعد کردن مسکو استفاده کند. اگر آنها موفق شوند، دو کشور اعتبار را به طور مشترک کسب خواهند کرد و هیچ یک نمیتواند ادعای پیروزی تبلیغاتی بر دیگری را داشته باشد.
به نظر دور از ذهن میآید؟ البته که اینطور است، اما پیشینههای تاریخی برای این نوع همکاری قدرتهای بزرگ وجود دارد. به عنوان مثال، در اوج جنگ سرد، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی مشترکاً از قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد حمایت کردند که به جنگ شش روزه در سال 1967 پایان داد و در طول جنگ اکتبر در سال 1973 آتش بس برقرار کردند. تا حدودی شبیه به وضعیت امروز، به این صورت که هر دو ابرقدرت میخواستند جنگ متوقف شود و هر یک باید کشورهای نزدیک به خود را برای توافق تحت فشار قرار میدادند.
توافقی که به طور مشترک با میانجیگری ایالات متحده و چین انجام شود همچنین به احتمال زیاد دوام خواهد آورد، زیرا احتمال کمتری وجود دارد که مسکو و کیف از توافقی شانه خالی کنند که توسط حامیان اصلیشان ترتیب داده شده است. بنابراین، اگر چین و ایالات متحده واقعاً بخواهند یک راه حل صلح در اوکراین را تنظیم کنند، دلایلی وجود دارد که فکر کنیم چنین تلاشی میتواند موفقیت آمیز باشد.
این به این معنی نیست که چنین تلاشی کار آسانی است. رسیدن به آتشبس ممکن است نسبتاً ساده باشد، اما این کار باعث میشود روسیه کنترل بیشتر سرزمینهایی را که ادعا میکند ضمیمه کرده است، در اختیار بگیرد و یک درگیری متوقفشده ناپایدار ایجاد کند. یک معاهده صلح واقعی مستلزم توافق بر روی یکسری مسائل پیچیده و اختلاف برانگیز است (مانند مرزها، کمکها برای بازسازی، بازگرداندن اسرا، پاسخگویی در مورد جنایات جنگی، تضمینهای امنیتی، ترتیبات ترانزیتی برای دریای سیاه و دریای آزوف، و غیره) و حل هیچ کدام از آنها آسان نخواهد بود. دولت بایدن باید از پیروزمندی قبلی خود عقبنشینی کند و بدون شک هرگونه تلاشی از این دست باعث انتقاد شدید متحدان تهاجمیتر ناتو، به ویژه آنهایی خواهد شد که در شرق اروپا هستند؛ و همچنین مقاومت برخی، اگر نه بیشتر اوکراینیها.
تردیدهای واشنگتن
علاوه بر این، مقامات ایالات متحده ممکن است از اعطای موقعیت برابر به پکن در این تلاش بیزار باشند و بدون شک نگران هستند که دادن نقش به پکن در پایان دادن به جنگ، تعامل مجدد آن با اروپا را تسهیل کند و تلاش طولانی مدت برای متحد کردن دموکراسیهای جهان را تضعیف کند. برای طرف چینی نیز خطرات آشکاری وجود دارد: پایان دادن به جنگ، دست ایالات متحده را برای تمرکز بر آسیا باز میگذارد، که احتمالاً آخرین چیزی است که رئیس جمهور چین، شی جین پینگ، میخواهد.
اما تداوم یک جنگ – یا به عبارت دقیقتر، عدم تلاش جدی برای پایان دادن به آن – در برابر بقیه جهان قابل دفاع نیست. به همین دلیل است که دولت بایدن باید این ایده را جدی بگیرد. حداقل، درخواست از چین برای همکاری مشترک بر روی یک راهحل صلح، پکن را مجبور میکند که دست خود را رو کند: به جای رفع تکلیف با «طرحهای صلح» بیمعنی که هیچکس آنها را جدی نمیگیرد، پیشنهاد آمریکا برای همکاری با چین در یک ابتکار صلح مشترک، پکن را مجبور میکند تا آن را انجام دهد. خاموش یا ساکت اگر چین پیشنهاد صادقانه ایالات متحده را در این راستا رد می کرد، تعهد ادعایی آن به صلح به عنوان توخالی آشکار می شد. تنها به همین دلیل، پکن ممکن است آن را جدی بگیرد و موافقت کند که کمک کند. و اگر این ابتکار موفق می شد، یادآوری بسیار مورد نیاز از مزایای همکاری قدرت های بزرگ را فراهم می کرد.
آیا چنین تلاشی موفق میشود؟ من نمیدانم. صادقانه بگویم، من گمان میکنم که شرایط مساعد نیست - حداقل هنوز - و چنین پیشنهادی به نوعی جهش خلاقانه نیاز دارد که در سالهای اخیر در میان دیپلماتهای آمریکایی کم بوده است. اما گزینههای دیگر بدتر به نظر میرسند و هزینههای تلاش کردن و شکست خوردن اندک خواهد بود. و اگر دولت بایدن از این ایده خوشش نیاید، مطمئناً امیدوارم ایده بهتری در ذهن داشته باشند و من نمیتوانم صبر کنم تا بفهمم آن ایده چیست.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
قیمت جدید محصولات ایران خودرو رسما اعلام شد / توضیحات وزیر صمت درباره افزایش قیمت خودروها
-
از قطع روابط تا دیدار ژنرالها؛ واکاوی تلاشهای ریاض برای نزدیکی به تهران
-
تهران و ریاض بر سر تلآویو معامله میکنند؟
-
پاسخ قاطع ایران به قطعنامه شورای حکام/ راهاندازی سانتریفیوژهای پیشرفته
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
پشت پرده معامله قرن بن سلمان با پوتین