جنگی از جنس پول: جنگ تجاری ایالات متحده و چین بر سر انتقال قدرت
پکن و واشنگتن گرفتار «تله توسیدید» میشوند؟
اکوایران: ایالات متحده و چین در حال حاضر در یک نوع «جنگ» تجاری به سر میبرند. اگر چه آنها از نظر اقتصادی به شدت به یکدیگر وابستهاند، این وابستگی از سوی چین بیشتر است. این بدان معناست که دو کشور میتوانند از طریق تجارت به یکدیگر آسیب برسانند نه با اسلحه یا سلاحهای هستهای.
مهرگان صفی: کاهش تورم داخلی چین، چالشهای بسیاری را برای جهان به همراه داشته است. ایالات متحده از طریق تحریمهای متعدد چین در سالهای اخیر، اقتصاد چین را درگیر بحرانهای متعددی کرده و در تلاش است رقیب خود را از پا درآورد. بسیاری از محققان و صاحب نظران از کنش فاجعهباری سخن میگویند که به عنوان «انتقال قدرت» شناخته میشود و در پی آن جنگ بزرگی به وقوع میپیوندد . جنس این جنگ شاید سخت نباشد، اما تاثیرات بزرگی بر جهان میگذارد و همه کشورها را درگیر خود میکند.
تله توسیدید
بنا بر گزارش ریل کیلیر ورد، خبرهای کاهش تورم داخلی چین، چالشهای بسیاری را با خود به همراه خواهد داشت. اما در همین حین، میتواند برای جهان یک فایده پنهان نیز داشته باشد. این فایده در رابطه با جنگ اجتناب ناپذیر آمریکا و چین است که وجود مشکلات اقتصادی چین، میتواند این کشور را از این مسیر خارج سازد. محققان و صاحب نظران از کنش فاجعهباری سخن میگویند که به عنوان «انتقال قدرت»، «مشکل تعهد» یا «تله توسیدید» -گرایش آشکار به جنگ؛ هنگامی که یک قدرت نوظهور، یک قدرت بزرگ را به عنوان یک هژمونی منطقهای یا بینالمللی تهدید میکند- شناخته میشود. این تئوری جنگ بین کشورها را هنگام انتقال قدرت نسبی پیشبینی میکند. چشمانداز چین و ایالات متحده، دو اقتصاد بزرگ جهان، در مقابل یکدیگر -با زرادخانههای هستهای– نگرانکننده است. خوشبختانه، خطر جنگ، حداقل به شکلی که به توسیدید نسبت داده میشود، کمرنگ شده است.
اصطلاح «تله توسیدید» توسط دانشمند علوم سیاسی گراهام آلیسون ابداع شد که در مجموعهای از مقالات و کتابی در سال 2017 نامش تغییر کرد. قبل از کشف تهدید چین ، آلیسون فاجعه دیگری را پیشبینی کرده بود که «تروریسم هستهای اجتناب ناپذیر است» و در دهه پیش رو، محتملتر از هر بازه زمانی دیگری است. اگرچه ما خوششانس بودیم که پس از گذشت دو دهه، او اشتباه کرده است. انتقال قدرت، یا تله توسیدید، ادعایی درباره زمان وقوع یک جنگ بزرگ است. به نظر میرسد که این یک هشدار مهم و برجسته در مورد روابط چین و آمریکا باشد. همانطور که آلیسون میگوید، با نگاه به سابقه تاریخی، جنگ میان چین و ایالات متحده محتملتر از همیشه است.
جنگ و صلح در انتقال قدرت
باوجود توضیحات گذرا و غیرقابل اتکا، باید به پیشبینیهای محتملتر آلیسون توجه داشته باشیم. آلیسون یک جهش منطقی را انجام میدهد که تقریباً در بین دانشگاهیان آمریکایی روابط بینالملل، ترکیبی از مغالطههای علت شمردن مقدم(پسا هوک) و ترکیب شروط کافی و لازم است. این به این معنی است که عاملی که ممکن است باعث جنگ شود، عموما میتواند عامل اصلی و حتمی نباشد. و موضوعی که آلیسون با عنوان انتقال قدرت به آن اشاره کرده است، روزانه در جهان اتفاق میافتد و عمدتا بدون وقوع جنگ است. سوال مهم این است که چه چیزی باعث میشود انتقال قدرت صلحآمیز باشد، در حالی که برخی دیگر اینگونه نیستند؟
بارزترین عامل میتواند، عدم وجود دلیل خاص برای جنگیدن بین دو کشور با یکدیگر باشد. این دلیل در انتقال قدرت میان ایالات متحده و بریتانیا در اوایل قرن بیستم مشهود است. اگرچه جنگی بین آمریکا با بریتانیا به وقوع پیوست اما این جنگها بین یک دولت رو به زوال و یک رقیب رو به رشد نبود و در سالهای نخست جمهوری، ایالات متحده هیچ قدرتی برای مقابله با امپراطوری بریتانیا نداشت. پس از گذشت سالها نیز، زمانی که آمریکا در آستانه جانشینی قدرت بریتانیا بود، علاقه خاصی برای مخالفت با منافع بریتانیا در سرتاسر جهان نداشت.
اما این راهحل برای تله توسیدید در رابطه با چین و ایالات متحده قابل اجرا به نظر نمیرسد. تنش بین دو کشور بیش از حد آشکار است. در واقع، ایالات متحده و چین در حال حاضر در یک نوع جنگ تجاری به سر میبرند. رئیس جمهور ترامپ تحریمهای گستردهای را علیه چین به دلیل وجود یک سری مسائل اعمال کرد و دولت بایدن نیز آنها را حفظ کرد. تنها یک موضوع میتواند احزاب از هم گسیخته ایالات متحده را بههم نزدیک کند و آن، بیاعتمادی به چین است.
نگرانیهای مشابهی در سایر کشورهای جهان نسبت به چین وجود دارد. تا حدی، این موضوع تاثیرپذیر از حمله روسیه به اوکراین است و نشاندهنده عدم تمایل جهان و ناامیدی نسبت به تجارت با چین نیز است. جمهوری خلق چین توانسته است اعتماد بین خود و سایر کشورها را کاهش دهد. نظرسنجی عمومی اخیر Pew گزارش داد که به طور متوسط دو سوم از 24 کشوری که در نظرسنجی شرکت کردهاند، به چین نگاه نامطلوبی داشتند. با این حال، جنگ تجاری جاری حداقل از نظر تله توسیدید، ممکن است روزنه امیدی برای صلح در اقیانوس آرام باشد. اگر انتقالی وجود نداشته باشد، جنگی هم وجود نخواهد داشت. جنگ بین ایالات متحده و چین، با وجود عقبماندگی اقتصاد چین، همانطور که آلیسون پیش بینی میکند، نمیتواند رخ دهد.
تجارت، شمشیر برنده
جنگ یک فرآیند آسیب رقابتی است که هدف آن کشاندن حریف به میز مذاکره یا تضعیف آنها است تا دیگر نتوانند (به طور مؤثر) مقاومت کنند. یک جنگ تجاری میتواند تقریباً به اندازه یک جنگ واقعی اما بدون خشونت، تاثیرگذار باشد. برخلاف بسیاری از مواردی که الیسون به آنها توجه کرده، ایالات متحده و چین از نظر اقتصادی به شدت به یکدیگر وابسته هستند، این وابستگی از سوی چین بیشتر است. این بدان معناست که دو کشور میتوانند از طریق تجارت به یکدیگر آسیب برسانند نه با اسلحه یا سلاحهای هستهای.
تحریمهای ایالات متحده در ابتدا علیه چین اعمال شد تا چین را مجبور به پذیرش لیبرالیسم کند اما تاثیر بیشتر این تحریمها بر روی کاهش روند چین بود. چین با مجموعهای از بیماریهای اقتصادی چشمگیر مواجه است که از جمله آنها میتوان به مقاومت فزاینده شرکای تجاری خود در برابر سیاستهای اقتصادی مرکانتیلیستی (سوداگرایی) -حداکثر سازی صادرات و حداقل کردن واردات- آن اشاره کرد. از آنجایی که بانکهای مرکزی در سراسر جهان با تورم مبارزه میکنند، چین با کاهش تورم مواجه است. بازار املاک و مستغلات چین نیز دچار رکود شده است. پکن در تلاش برای جلوگیری از رکود در کشور است. نتیجه این سیاست باعث شده است که املاک و مستغلات 30 درصد از اقتصاد چین را تشکیل دادهاند. این درحالی است که باید حدود5 درصد از اقتصاد را شامل شود.
جمهوری خلق چین همچنین مجموعهای از تغییرات ایدئولوژیک و نظارتی را به اجرا گذاشته است که برای تحکیم حاکمیت شی جین پینگ طراحی شده است و باعث ترس شرکتهای خارجی شده و برخی از تولیدکنندگان داخلی را وادار کرده کشورهای خارجی را مقصد آینده خود بدانند. آمارهای رسمی مشکوک و فساد را به اقداماتی که مانع از انتقال فناوری از غرب میشود، اضافه کنید و به نظر میرسد که رکورد رشد بیسابقه چین بیشتر از آنکه ادامه یابد، رکود خواهد داشت. در واقع، دادههای اخیر نشان میدهد که صادرات چین و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در حال کاهش است.
جنگ تجاری جاری تنها بخشی از اتفاقات میان این دو کشور است اما عنصر بسیار مهمی است. استفاده از سیاست اقتصادی قوی و فعالانه که قابل دفاع، پایدار و غیرخشونت آمیز میتوان به صلحی با چین دست یافت، این سیاست میتواند پیشبینی تله توسیدید را نادیده بگیرد.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
فوری؛ شورای حکام آژانس قطعنامه ضدایرانی را تصویب کرد
-
انتقاد تند پزشکیان از غرب: شما مرد هستید که با بمب زنان و کودکان را کشتار میکنید!
-
فوری؛ ممکن است امشب قطعنامه صادر نشود
-
فوری/ واریز یارانه نقدی آبان 1403+ فیلم
-
واکنش فوری تهران به قطعنامه شورای حکام آژانس
-
معمای ترامپ در مواجهه با تهران/ چه چیزهایی میتواند مانع از مذاکره شود؟
-
زنگ خطر برای دریای خزر/ کاهش تراز آب و پیامدهای آن
-
توصیه مولوی عبدالحمید به گفتوگو با آمریکا و اروپا/ گام اهل سنت برای وفاق
-
چرا غرب از گروسی ناامید شد؟/ واکنش تهران به صدور قطعنامه احتمالی چه خواهد بود؟