دیدگاه
در دفاع از داستان ملی؛ آنچه تاریخ و ایده را به هم پیوند میدهد
چندی است به درست یا غلط سکه جهانیشدن و جهانوطنگرایی رنگ باخته و آوازه سابق خود را از دست داده. نشانههای برآمدن ناسیونالیسم را امروز میتوانیم در همه جا ببینیم. از قلب آمریکا و طبل تند ترامپیسم تا تقویت بیسابقه و یکی پس از دیگری راستگرایان در اروپا و یا همین سفرهای نوروزی در ایران و بازدید روزافزون گردشگران از اماکنی مانند تخت جمشید، آرامگاه خیام، سعدیه و حافظیه.

زمان نشان داد که بسیاری از پیشبینیهای خوشبینانهٔ پیشین درباره روند رو به رشد گلوبالیسم و تسری آن به واحد سیاسی ناصحیح بود و حتی جهانیشدن در بعد اقتصادی نیز عقبگردهایی داشته است. زمان نشان داد آنانی که پس از «پایان تاریخ» هوس داشتند هرچه سریعتر «پایان جغرافیا» را نیز اعلان کنند، کمی عجول بودند.
زمان نشان داد ناسیونالیسم ایدئولوژی بسیار قدرتمندی است. حتی در مهاجرپذیرترین و گلوبالیزهترین کشورهای دنیای امروز نیز احساسات ملیگرایانه، پرشور و جریانسازند. حالا باید پذیرفت که واحد اجرای بسیاری از ارزشهای جهانشمول مانند حقوق بشر لزوماً سازمانها و نهادهای بینالمللی نیستند. حالا باید پذیرفت که یکی از بهترین پلتفرمها و معبرها برای تبلیغ و ترویج حداکثری ایدهها و ارزشهای مدرن مانند لیبرالیسم و سکولاریسم، همآمیزی آنها با ملیگرایی است.
از آن سوی گفتمانها و گروههای ناسیونالیستی نیز باید به تفسیری هرچه مدنیتر و متجددتر از ملیگرایی برسند و در بعد سیاسی قید اسطورهگرایی و رمانتیسم را بزنند.
در چنین تقاطع ایدئولوژیکی است که میتوان به آیندهٔ سیاسی دولت-ملتها (از جمله ایران) امیدوار بود.
اما راه آنچه گفته شد، چیست؟ راهش ساختن یک داستان ملی است؛ داستانی که تاریخ و ایده را در آغوش میکشد. داستانی که به وقایع خطی گذشته معنا میبخشد و آینده را در پرتو ایدهها و آرمانهای سیاسی، شورانگیز مینمایاند. برای مثال آمریکاییها به زیبایی از پس این مهم برآمدهاند و توانستند از نقاط تاریک تاریخ خود مانند بردهداری و بومیکشی بگذرند و از اعلامیه استقلال و میراث پدران آمریکا خطی بلند بکشند و به جنبش حقوق مدنی سیاهان به رهبری مارتین لوترکینگ برسند تا بتوانند «روح ۱۷۷۶» را زنده نگه دارند.
رشد ناسیونالیسم و ملیگرایی را نباید به چشم تهدید دید. میهندوستی بهترین محمل برای پیشبرد ارزشهای جهانشمول است. داستان ملی به آن سیاقی که گفته شد، نه سر سبکانگاری تاریخ و هویت ملی را دارد و نه در نخوت و غرور شکوه و شوکت گذشته میماند. بلکه با الهام از نیکوییهای سنت و اقرار به خطاهای گذشته، همواره در پی اصلاح و پیشروی است.
داستان ملی یک داستان ناتمام است. آغاز دارد اما پایان ندارد. اگرچه به تاریخ، معنا و زندگی میبخشد اما اسیر نگاه جبرگرایانه به تاریخ نمیگردد. در این چشمانداز، آینده مسیری است همیشه پیمودنی. داستان ملی اگرچه به گذشته و آینده نظر دارد، اما آنچه برایش بیش از همه حائز اهمیت است، «حال» است. روایت این داستان نه به عهده تاریخنگاران و پژوهندگان، که بر عهده مردم و کنشگران است. داستان ملی، داستان پویای زندگی و بالندگی ملتها است.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
ترامپ در آستانه ترک مذاکرات؛ اروپا به تکاپو افتاد
-
انفجار در سوله شرکت «اوانار پارسیان» میمه اصفهان
-
ایران خودرو قدرت خود را به سایپا نشان داد / آرزویی که سایپایی ها امیدوارند زودتر برآورده شود
-
زمان واریز کالابرگ اردیبهشت ماه مشخص شد
-
ادعای پاریس علیه برنامه هستهای تهران/ تحریمهای بینالمللی باز میگردد؟
-
معلمان بیشترین سهم را از صندوقهای بازنشستگی دارند
-
آغاز روند استیضاح وزیر راه؛ 41 نماینده این طرح را امضا کردند
-
سه عامل افت دلار
-
پیشنهاد هزار میلیارد دلاری روی میز ترامپ؛ چگونه تهران دنبال توافق بهتری است؟