به گزارش اکوایران، آسمان بر فراز کی‌یف گویی از هم شکافت. در افقی که در آن پهپادها و حملات هوایی در ده روز گذشته ۴۷ غیرنظامی را در اوکراین کشته‌اند، این‌بار گزافه‌گویی‌ها باریدند. این مهم‌ترین لحظه در جنگ از زمان حمله روسیه؛ زشت‌ترین رویارویی شخصی میان یک کمدین ۴۸ ساله که به رهبر زمان جنگ تبدیل شد و یک میلیاردر هفتادساله که رئیس‌جمهور آمریکا شد؛ مهم‌ترین نقطه عطف در تاریخ اروپا از سال ۱۹۸۹، یا حتی ۱۹۴۵ بود.

بر اساس گزارش سی‌ان‌ان، پس از آنکه ولودیمیر زلنسکی، رهبر اوکراین، روز جمعه در نشستی زنده از سوی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، و جی‌دی ونس، معاون او، به‌دلیل «قدرناشناسی» سرزنش شد، در اوکراین بلافاصله این تردید به وجود آمد که پس از سه سال جان به در بردن از بمباران‌ها و خشونت‌های روسیه، آیا باید از این رفتار خشمگین شد، یا با اضطراب در پی ترمیم رابطه خود با متحدی بود که احتمالاً بدون آن دوام نخواهد آورد.

کانال‌های نظامی اوکراین در تلگرام خشمگین بودند: «ترجیح می‌دهیم ایستاده بمیریم تا زانو زده التماس کنیم.» مقامات کی‌یف بر همبستگی تأکید کردند، اما فرش زیر پایشان ناگهان کشیده شده بود.

یک مقام ارشد آمریکایی گفت: «کاری از دست ما برنمی‌آید که این وضعیت را اصلاح کنیم.» و افزود که این اصلاح باید از سوی زلنسکی انجام شود. سناتور لیندسی گراهام، یکی از نزدیکان ترامپ، گمانه‌زنی کرد که زلنسکی یا باید به‌سرعت مشکل را حل کند یا کنار برود. سیاستمداران آمریکایی عادت دارند که سخنانشان تأثیراتی گسترده بگذارد، اما روز جمعه اظهاراتشان نه ‌تنها هنجارهای تثبیت‌ شده امنیت اروپا را لرزاند، بلکه قاره‌ای را که تازه از شوک ده روز گذشته بیرون آمده بود، وادار کرد بار دیگر کمربندهای خود را ببندد.

وظیفه زلنسکی در روز جمعه ساده بود و تقریباً به انجام رسیده بود. یک پیش‌نویس توافق بر سر مواد معدنی حیاتی آماده امضا بود. فضای جلسه‌اش دوستانه و مناسب بود، حتی با وجود لحن تند او علیه پوتین. یک مقام آمریکایی به من گفت که انتخاب لباس زلنسکی، یک پیراهن مشکی آستین‌بلند که همیشه می‌پوشد، ممکن است مورد پسند ترامپ نبوده باشد، اما مشکلی ایجاد نکرد. اما این جی‌دی ونس بود که جلسه را به آشوب کشاند. کسی که اغلب در جلسات بین‌المللی ترامپ حضور دارد اما به‌ندرت صحبت می‌کند.

آمریکا اوکراین1

انتشار اطلاعات نادرست معمولاً امتیازی است که به افراد مرفه تعلق دارد. برای آنکه بتوانید به خود اجازه دهید که حقیقت را تحریف کنید یا دروغی را باور کنید، باید نیازهای اساسی زندگی‌تان، برق، غذا و آب، تأمین باشد. زمانی که زلنسکی با خطابه‌ای درباره دیپلماسی روسیه مواجه شد، دیپلماسی‌ای که از سال ۲۰۱۴ تاکنون چیزی جز اهداف نظامی مسکو در اوکراین را پیش نبرده است، او پاسخ داد. یا حداقل سعی کرد پاسخ دهد.

وقتی ترامپ بعداً به او گفت که «هیچ کارتی در دست ندارد»، زلنسکی پاسخ داد: «من کارت بازی نمی‌کنم.» اوکراینی‌ها کارت بازی نمی‌کنند، بلکه با نرخی کمتر از ارقامی که ترامپ با آب‌وتاب ذکر می‌کند، اما همچنان با سرعتی به‌شدت وحشتناک، صدها نفر کشته در هفته می‌دهند، و آن‌ها هم صلح می‌خواهند.

این همان شکاف هولناک میان طرف‌های حاضر در دفتر بیضی است. در یک‌سو، کشوری که واقعیت‌های جنگ برایش شخصی است، چراکه شامل بستگان و دوستانی است که هرگز بازنخواهند گشت و خانه‌هایی که هرگز دوباره از آن صاحبانشان نخواهند شد. در سوی دیگر، جناح راست آمریکا که احساس می‌کند مورد بی‌اعتنایی قرار گرفته، زیرا کمکی که برای شکست دادن دشمنی دیرینه، بدون آنکه حتی یک آمریکایی کشته شود، ارائه کرده، به‌اندازه کافی با قدردانی همراه نبوده است.

ترامپ گفت: «تو اصلاً رفتاری شکرگزارانه نداری. و این اصلاً چیز خوبی نیست.» انگار که بهای ده‌ها هزار جان اوکراینی نشانه‌ای از قدردانی نبود.

زلنسکی بعدتر در مصاحبه‌ای با فاکس‌نیوز گفت که احساس نمی‌کند باید از ترامپ عذرخواهی کند، اما فکر می‌کند که رابطه میان آن‌ها را می‌توان نجات داد.

به نظر می‌رسد ترامپ و ونس که هرگز از نزدیک جنگ را ندیده‌اند، اما همچنان از آن منزجرند، احساس کرده‌اند زلنسکی، که سه سال در وحشت جنگ غرق بوده، به سخنرانی‌ای درباره صلح نیاز دارد که هرکسی که جنگ را تجربه کرده باشد، در آرزوی آن است. بی‌اعتنایی آمیخته با ثروت و قدرت، با صدای بلند، به تجربه‌ای فرسوده از جنگ، درس می‌داد.

از اینجا به کجا می‌رویم؟ زلنسکی احتمالاً سرنوشت‌سازترین لحظه دوران ریاست‌جمهوری خود را تجربه کرده است. او باید یا به شکلی معجزه‌آسا این شکاف را ترمیم کند، یا به‌گونه‌ای بدون آمریکا دوام بیاورد، وگرنه کنار برود و به کسی دیگر اجازه دهد که تلاش کند. گزینه آخر شاید آسان‌ترین راه باشد. اما کناره‌گیری از قدرت، همان‌طور که مسکو می‌خواهد، می‌تواند بحرانی را در خطوط مقدم جبهه ایجاد کند، شفافیت سیاسی را از بین ببرد و مشروعیت دولت در کی‌یف را تضعیف کند، جایی که احتمالاً فرآیندهای پارلمانی یا انتخابات ناقص در زمان جنگ، قادر به ارائه جانشینی مشخص نخواهند بود.

هیچ گزینه خوبی در پیش نیست، هیچ تضمینی برای موفقیت وجود ندارد. اما این‌ روزها در کی‌یف، یک چیز آرامش‌بخش بوده است. امنیت اروپا، پس از سه هفته دشوار که دولت ترامپ دموکراسی و اتحادهای قاره را زیر سؤال برده، ممکن است از منظر لندن، پاریس یا مونیخ در بحران به نظر برسد. اما در کی‌یف، پس از سه سال، این تردیدها سبک‌تر احساس می‌شوند. هر شب موج‌هایی از پهپادها به اینجا می‌رسند، اما شهر خود را تطبیق می‌دهد، مردم دوام می‌آورند، چراغ‌ها روشن می‌مانند.

این مقاومت، دلیل حساسیت زلنسکی نسبت به سخنرانی ونس درباره فداکاری و مخاطرات مرگبار در مقابل ملت او را روشن‌تر می‌کند. همان‌طور که یک غیرنظامی اوکراینی دیشب گفت: «کرامت هم یک ارزش است. اگر روسیه نمی‌تواند آن را نابود کند، چرا آمریکا فکر می‌کند که می‌تواند؟»