در تحلیل الگوی مصرف و هزینههای خانوار، درآمد سالانه خانوار یکی از متغیرهای کلیدی به شمار میرود. سطح و ترکیب مصرف خانوارها تا حد زیادی تابع توان درآمدی آنهاست؛ به گونهای که تغییر درآمد میتواند بر الگوی سبد مصرفی، سهم خوراکیها و غیرخوراکیها، پسانداز و حتی رفاه اقتصادی اثرگذار باشد. بدون در نظر گرفتن متغیر درآمد، مقایسهی خانوارها یا بررسی واکنش آنها به شوکهای اقتصادی ناقص خواهد بود.
از سوی دیگر، مقایسهی درآمد خانوارها در طول زمان یا بین مناطق مختلف تنها بر اساس ارقام اسمی گمراهکننده است. زیرا تورم و تغییر سطح عمومی قیمتها باعث میشود ارزش اسمی درآمد قابل مقایسه نباشد. برای مثال، یک خانوار ممکن است در سال جاری درآمد اسمی بالاتری نسبت به سال گذشته داشته باشد، اما به دلیل تورم بالا، قدرت خرید واقعیاش کاهش یافته باشد.
به همین دلیل، در مطالعات اقتصاد خانوار معمول است که درآمدها به صورت حقیقی (واقعی) محاسبه شوند. درآمد حقیقی معیاری از قدرت خرید واقعی خانوار ارائه میدهد و امکان میدهد. به طور مثال درآمد یک خانوار در سال 1390 با سطح قیمتهای سال 1400 به چه میزان بوده است. محاسبات نشان میدهد که درآمدها در آن سال با تعدیل بر اساس شاخص هزینههای سال 1400 معادل 105 میلیون تومان در سال برای خانواده بوده است.

رشد 0.5 درصدی متوسط درآمد خانوار شهری در سال 1403
محاسباتی که به منظور بررسی وضعیت حقیقی سال گذشته داشتیم، نشان میدهد که متوسط درآمد سالانه حقیقی یک خانوار شهری 126 میلیون و 700 هزار تومان بوده است. در سال 1402 این متغیر معادل 126 میلیون تومان برآورد شده است. یعنی درآمد یک خانوار شهری به صورت متوسط فقط 700 هزار تومان نسبت به سال 1402 افزایش پیدا کرده است. این عدد برای هزینهکرد در سال گذشته با توجه به قیمتهای سال 1400، 99 میلیون تومان برآورد شده که نشان میدهد هزینهکرد خانوار ایرانی یک درصد پایینتر آمده است.
مقایسه این اعداد با رشد اقتصادی بیان میکند که وقتی اقتصاد ایران در سال گذشته 3 درصد بزرگتر شده، رشد نیم درصدی درآمد حقیقی سالانه یک خانوار شهری یا رشد منفی یک درصدی هزینهکرد حقیقی نشان میدهد که وضعیت مصرف و بهرهمندی خانوار ایرانی بهبود نداشته است.
اینها درحالی است که رشد درآمد خانوارهای شهری به صورت متوسط در سال 1402 نزدیک به 10 درصد و رشد اقتصادی 4.6 درصد برآورد شده است. به عبارتی هم رشد درآمد سالانه خانوارها هم رشد اقتصادی ایران در سال گذشته نسبت به سال 1402 کاهش یافته و این امر بیانگر آن است که سال 1403 نسبت به سال قبل از خود، امید خانوادهها را کمتر کرده است.
آیا کاهش هزینهکرد خانوار به معنای رفاه بیشتر است؟
در پاسخ به این پرسش باید اشاره کرد که کاهش هزینهکرد حقیقی خانوار به معنای آن است که خانوادههای ایرانی با توجه به قیمتهای سال 1400 میزان کمتری از محصولات و خدمات را استفاده کردهاند و این به معنای آن است که سفره آنها کوچکتر شده است. از این رو میتوانیم بگوییم که رشد اقتصادی سال گذشته در مصرف خانوار دیده نشده است و رشد مصرف در حسابهای ملی مربوط به رشد مصرف بعضی از شرکتها بوده است.
نقش تحریمها در رشد اقتصادی و درآمد خانوارهای شهری
ابتدای دهه 90 وقتی هنوز تاثیر تحریمهای غرب به ویژه آمریکا علیه اقتصاد ایران مشخص نشده بود، متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری معادل 105 میلیون تومان بود. اما اعمال تحریم، شرایط را تغییر داد. تاثیر شگرف تحریمها به حدی بود که رشد اقتصادی ایران در سال 91 به منفی 8.4 درصد و متوسط درآمد سالانه حقیقی به پایینتر از 100 میلیون تومان رسید.
بعد از امضای توافق برجام و باز شدن درهای جهان به سوی اقتصاد ایران، درآمد ایرانیان افزایش پیدا کرد. متوسط درآمد سالانه یک خانوار شهری که در سال 92 حدود 97 میلیون و 700 هزار تومان بود، در سال 96 به 118 میلیون و 800 هزار تومان رشد کرد. رشد اقتصادی کشور در همین مدت صعودی بوده و حتی در سال 95 و 96 به ترتیب برابر با 13.1 درصد و 6.1 درصد برآورد شده بود.
این روند صعودی از سال 92 تا 96 دوامی نیافت. در واقع همانطور که همه میدانند بعد از خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریمها توسط ترامپ، متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری در سال 98 به 103 میلیون تومان کاهش پیدا کرد. در این بازه زمانی رشد اقتصاد ایران نیز شرایط نامطلوبی را سپری کرده است. به طوری که در سال 97 اقتصاد ایران به میزان 4.5 درصد و سال 98 به مقدار 5.1 درصد کوچکتر شده است.