به گزارش اکوایران، دونالد ترامپ دومین ریاست جمهوری خود را با مواجهه با خاورمیانه‌ای درگیر آغاز خواهد کرد: جنگ‌های فاجعه بار در غزه و لبنان بین اسرائیل و گروه‌های متحد ایران، خطر برانگیختن درگیری گسترده‌تری بین اسرائیل و ایران را حتی قبل از روی کار آمدن ترامپ در ژانویه ایجاد می‌کند. در طول سال گذشته، اسرائیل و ایران در دو دور حملات نظامی مستقیم بی‌سابقه علیه یکدیگر شرکت کرده‌اند. آن‌ها در حال حاضر آماده دور سوم حملات هستند – در حالی که تهران وعده «پاسخ دندان شکن» به حمله 26 اکتبر اسرائیل را داده است. در حالی که پیروزی ترامپ به هر دو طرف برای اقدام بعدی آن‌ها وقفه داده است، اسرائیل و ایران احتمالاً تلاش خواهند کرد تا قبل از ریاست جمهوری او در میدان برای خود مزیتی ایجاد کنند. با انجام این کار، خطر زیاده‌روی و فرو بردن بیشتر منطقه در جنگ وجود دارد.

به نوشته وبگاه شورای اروپایی روابط خارجی، در حالی که رئیس جمهور آینده آمریکا وعده داده که صلح را در منطقه به ارمغان بیاورد و ایالات متحده را از درگیری‌های نظامی خارج کند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل می‌تواند نیروهای آمریکایی را وارد یک رویارویی مستقیم کند. در این میان ممکن است اروپایی‌ها با کشورهای عرب خلیج‌فارس شریک شوند تا از این نتیجه جلوگیری کنند و تصور خطرناک اسرائیل برای تغییر شکل نظامی منطقه را برجسته کنند و تیم ترامپ را تحت فشار قرار دهند تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، به گرفتن ترمز پویایی‌های تشدید شونده کمک کند.

چشم انداز عمده نتانیاهو

هدف بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل برای «تغییر» خاورمیانه، منعکس کننده غرور شدید اسرائیل به دنبال دستاوردهای تاکتیکی قابل توجه علیه ایران و متحدان آن در غزه و لبنان از زمان حملات حماس در 7 اکتبر 2023 است. حملات نظامی سنگین اسرائیل تا حدی شبکه ایران را تضعیف کرده است.

اسرائیل اکنون می‌پندارد که بازدارندگی ایران دچار تضعیف نسبی شده که تا حدی دلیل بی‌میلی تهران برای کشیده شدن به یک درگیری تمام عیار علیه اسرائیل و در نتیجه ایالات متحده است. با وجود ادعای هدف‌گیری تعدادی از سامانه‌های دفاعی، اسرائیل می‌داند که نمی‌تواند تأسیسات هسته‌ای زیرزمینی ایران را نابود کند، اما می‌تواند به طور موقت برنامه را عقب بیاندازد و در عین حال آسیب قابل توجهی به ساختارهای نظامی و اقتصادی ایران وارد کند.

نتانیاهو که شتاب نظامی ایجاد کرده، احتمالاً پس از انتخابات ایالات متحده خطر و فرصت را می‌بیند. ترامپ و مشاوران مشتاق طرفدار اسرائیلش بدون شک از اهداف جنگی اسرائیل حمایت خواهند کرد. با این حال، ترامپ همچنین با شعار پایان دادن به جنگ‌ها مبارزات انتخاباتی خود را آغاز کرد و بنا بر گزارش‌ها به اسرائیل گفته است که جنگ را تا زمان تصدی او به پایان برساند. بنابراین، دوره قبل از تحلیف ترامپ می‌تواند دوره‌ای حساس باشد، زیرا اسرائیل به دنبال به حداکثر رساندن دستاوردهای نظامی خود علیه ایران و حزب‌الله قبل از موعد تعین شده ترامپ است - یا مهندسی وضعیتی که در آن ترامپ مجبور شود از مداخله به نفع اسرائیل حمایت کند.

بنیامین نتانیاهو دونالد ترامپ

نتانیاهو ممکن است در نهایت دوره کنونی را فرصتی برای گرفتار کردن دولت آینده آمریکا در اقدام نظامی مستقیم علیه ایران ببیند، حتی اگر ترامپ مشتاق باشد از این نتیجه اجتناب کند. با توجه به اینرسی دولت بایدن در مورد جنگ در غزه و لبنان، نتانیاهو ممکن است شرط ببندد که ایالات متحده می‌تواند مجبور شود از یک کمپین نظامی رو به گسترش علیه ایران حمایت کند. دلیل آن فشار سیاسی است که واشنگتن در داخل برای حفظ همسویی نزدیک با اسرائیل با آن مواجه خواهد شد – به خصوص اگر این امکان را داشته باشد که آن را به عنوان دفاع از خود در برابر حملات ایران توجیه کند.

مقاومت ترامپ در برابر کشیده شدن به یک جنگ منطقه‌ای می‌تواند تحت تأثیر مواضع عمیقاً طرفدار اسرائیل و ضدایران حلقه داخلی او قرار گیرد. در حال حاضر در خواست برای فشار حداکثری مجدد علیه تهران دو برابر شده است. ترامپ هم‌چنین ممکن است متقاعد شود که حمایت از اسرائیل در نبرد علیه ایران به او اجازه می‌دهد تا موضع قدرت را برای مذاکره برای توافق نهایی با تهران تثبیت کند، نتیجه‌ای که او هنوز مدعی است به دنبال آن است.

حساب دشوار تهران

خیلی چیزها به واکنش ایران به حملات 26 اکتبر اسرائیل بستگی دارد. مسعود پزشکیان، رئیس جمهور اصلاح طلب جدید، پیشنهاد کرده است که در صورت برقراری آتش بس در لبنان، تهران می‌تواند حملات آتی خود را تعدیل کند. اما این یک نتیجه دور است. در حالی که بایدن که از فشارهای انتخاباتی ایالات متحده رها شده است، سرانجام می‌تواند برخی از اهرم‌های فشار آمریکا را برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل به سوی آتش‌بس به کار گیرد، اما با توجه به بازگشت قریب‌الوقوع ترامپ و خواسته‌های حداکثری اسرائیل، ممکن است خیلی دیر باشد.

تهران سیگنال‌هایی ارسال کرده است که نشان می دهد آماده تنش زدایی با دولت آتی آمریکا است - که بدون شک تأثیر مثبتی بر جبهه اسرائیل و ایران نیز خواهد داشت. جواد ظریف که اکنون مشاور پزشکیان است، با انتشار بیانیه‌ای در ایکس خاطرنشان کرد که امیدوار است ترامپ «بر اساس تعهداتش در برابر جنگ بایستد». پزشکیان همچنین در این هفته اظهار داشت که ایران «باید با آمریکا تعامل کند... پس بهتر است خودمان این رابطه را مدیریت کنیم» و گفت که ایران می‌تواند به روی دیپلماسی مستقیم با آمریکا باز باشد. ایران همچنین پیش از دیدار این هفته در تهران با مدیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، لحن آشتی‌جویانه‌تری در مورد برنامه هسته‌ای خود اتخاذ کرده است. با توجه به اظهارات اخیر ترامپ مبنی بر اینکه او به دنبال تغییر رژیم نیست، بلکه بر روی ایران عاری از سلاح هسته‌ای تمرکز کرده است، یک سفر مثبت و نشانه‌هایی از پیشرفت احتمالی بیشتر می‌تواند رویکرد ترامپ در قبال تهران را نرم کند.

حمله موشکی ایران اسراییل

با این حال، اگر نهاد امنیتی ایران به این نتیجه برسد که حملات 26 اکتبر اسرائیل اولین مرحله از طرح حمله جامع‌تر اسرائیل است، تهران احتمالاً به امید جلوگیری از اقدام بیشتر، به شدت پاسخ خواهد داد. دورنمای ریاست‌جمهوری ترامپ همچنین می‌تواند احساس فوریت را در تهران برانگیزد تا شروط تعامل خود را وضع کند و در برابر حملات آتی اسرائیل خطوط قرمز ایجاد کند. اگر سیاست‌های ترامپ در منطقه توسط مخالفان ایران تعیین شود که قرار است در کابینه او حضور داشته باشند، تهران احتمالاً قصد دارد تا قبل از ورود رئیس‌جمهور تندروتر ایالات متحده، تعادل بازدارندگی را با دشمنان خود بازگرداند.

پاسخ‌های تعدیل شده تهران تا به امروز، با هدف جلوگیری از فرورفتن در یک جنگ عمیق‌تر، ممکن است در اسرائیل به عنوان ضعف تلقی شود، اما نباید آن را با ناتوانی در تحمیل خسارت بیشتر – در صورتی که احساس کند که از نظر وجودی به چالش کشیده شده است -  اشتباه گرفت. در حالی که متحدان ایران تضعیف شده‌اند، ایران ظرفیت حمله به اسرائیل از جمله توانایی غلبه بر سیستم دفاع موشکی اسرائیل را حفظ می‌کنند. در همین حال، دیگر اعضای اصلی محور مقاومت، از جمله حوثی‌ها و حشدالشعبی عراق، ظاهراً برای احتمال درگیری گسترده‌تر بسیج می‌شوند.

 

چه باید کرد

حتی پس از وحشت یک سال گذشته، خطرات درگیری گسترده‌تر بین اسرائیل و ایران نگرانی قابل توجهی در اروپا ایجاد کرده است. اینهمچنین می‌تواند ایران را تحریک کند تا برنامه هسته‌ای پیشرفته‌اش را تسلیحاتی کند و روابط نظامی خود را با روسیه تعمیق بخشد، که هر دو با اهداف بلندمدت اروپا در تضاد هستند.

دولت‌های اروپایی نباید این توهم اسرائیل را بپذیرند که می‌تواند خاورمیانه را از طریق قدرت نظامی بازسازی کند و باید به شدت نگران چشم‌انداز یک جنگ ویرانگر گسترده‌تر باشند که می‌تواند آمریکا و متحدان اروپایی‌اش را به دخالت مستقیم بکشاند. آن‌ها باید سریعاً برای جلوگیری از این درگیری عمل کنند. آن‌ها تشخیص می‌دهند که بزرگترین خطر ممکن است در دوره باقی مانده ریاست جمهوری بایدن باشد. ایران و اسرائیل احتمالاً سعی خواهند کرد تا قبل از روی کار آمدن ترامپ، توازن قوا را تغییر دهند.

با توجه به ضعف آشکار بایدن، ترامپ شاید تنها کسی است که اکنون - حتی قبل از تحلیف – می‌تواند اسرائیل را تحت فشار بگذارد تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، عقب نشینی کند. ترامپ می‌تواند همزمان به تهران این پیام را بدهد که تمایل این کشور برای حرکت به سمت توافق و گشایش اقتصادی به جای درگیری عمیق‌تر و فشار حداکثری مجدد ایالات متحده، به کاهش تنش، از جمله عدم پاسخ به حمله 26 اکتبر اسرائیل بستگی دارد.

یک مسیر کلیدی برای اروپایی ها برای تأثیرگذاری بر ترامپ در این رویکرد، همکاری با پایتخت های عربی خواهد بود. از اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ، نزدیکی مهمی بین کشورهای عربی خلیج فارس و تهران ایجاد شده است. پایتخت‌های عربی اکنون بازگشت بالقوه به سیاست‌های فشار حداکثری ایالات متحده را با نگرانی قابل‌توجهی می‌بینند، زیرا این امر احتمالاً چشم‌انداز جنگ اسرائیل و ایران را تسریع می‌کند. ائتلافی از کشورهای اروپایی و عربی، به ویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی، باید به وضوح به ترامپ اطلاع دهند که این سناریو خطر گرفتار کردن ایالات متحده را در درگیری بزرگتر دارد.

کشورهای اروپایی همچنین می‌توانند با کشورهای عربی خلیج فارس که نفوذ قوی در تهران دارند همکاری کنند تا این موضوع را مستقیماً به ایران منتقل کنند. کانال ارتباطی مستقیمی که محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی اکنون با ترامپ و پزشکیان دارد، می‌تواند کلیدی برای این تلاش باشد.

با این حال، واضح است که غیرقابل پیش بینی بودن ترامپ - همراه با عزم نتانیاهو برای پیروزی نظامی و عزم ایران برای برقراری مجدد بازدارندگی - به این معنی است که اروپایی‌ها همچنین باید برای دوره بسیار خطرناکی در پیش رو آماده شوند. با توجه به شکست‌های پرهزینه جنگ در افغانستان و عراق، پایتخت‌های غربی به درستی به دنبال اجتناب از یک جنگ با ایران بوده‌اند. وضعیت هولناک غزه و لبنان به عنوان یادآوری از این است که درگیری‌ها در خاورمیانه با چه سرعتی می‌توانند وارد مارپیچ تشدید شوند و به طور بالقوه غرب را به دخالت مستقیم بکشانند. غرب اکنون باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش جنگ بین ایران و اسرائیل انجام دهد.