او سرشت و خمیرمایه ساخت سیاسی ایرانی را مستعد یک‌سالاری می‌داند. دولت در ایران به سمت یک‌سالاری حرکت می‌کند و همین سرشت است که بر دولت توسعه‌گرای ما نیز حاکم است.

این می‌شود که برخلاف دیکتاتوری توسعه‌گرای کره جنوبی و ترکیه که پایگاه اجتماعی دارند و به ساختار ارتش متکی هستند در ایران ارتش به شخص شاه متکی می‌شود و خود شاه هم پس از تثبیت قدرتش به سمت انفکاک از گروه‌هایی از جامعه حرکت می‌کند که روزی پشتوانه‌ و حامی‌اش بودند.

 

برش‌های دیگر این گفت‌وگو:

۱. رابطه عشق و نفرت ایرانیان با «دولت» به روایت استاد علوم سیاسی

۲. چرا در تاریخ ایران شاهد تکرار هم‌دستی داخلی با خارجیان علیه حکومت‌ها هستیم؟

۳. تولد ایده توسعه در ایران؛ لحظه عباس میرزایی تاریخ معاصر

۴. ایران قدیم و ایران جدید؛ از اجتماعات پراکنده به جامعه

۵. چقدر از توسعه‌نیافتگی ما تقصیر دولت است و چقدرش تقصیر جامعه؟

۶. دو آسیب توسعه دولت‌محور؛ دینامیک سیاست در ایران چطور زیرپای توسعه را خالی می‌کند؟

۷. روایت دلاوری از ایران: سرزمین تنازعات سیاسی بی‌پایان

۸. ایران کشور نامتوازن؛ کدام بخش زندگی ایرانیان پیشر فت‌تر و کجاها عقب‌مانده‌تر است؟

۹. در ایران حاکمیت به چه کسی تعلق دارد؟

۱۰. چرا کره جنوبی توانست و ایران نتوانست؟

۱۱. ازدست‌رفتن پیشرفت‌های مقطعی در کشور؛ دینامیک ضدتوسعه‌ قدرت در ایران

 

کامل این گفت‌وگو را اینجا ببینید: