آغاز سومین عصر هستهای جهان
آیا ترامپ به دنبال یک توافق بد است؟
اکوایران: مشخص نیست که ترامپ چگونه و چه زمانی مذاکره برای یک پیمان هستهای با روسیه را در اولویت قرار خواهد داد. با این حال، بهراحتی میتوان فهمید چرا این نوع استراتژی ممکن است برای پوتین جذاب باشد. در واقع، مزایای چنین توافقی برای پوتین ممکن است ترامپ را به سرمایهگذاری زمان و انرژی روی این دستور کار هستهای ترغیب کند.
به گزارش اکوایران، جهان وارد سومین عصر هستهای شده و تعداد فزایندهای از کشورها به سلاحهای هستهای نه تنها به عنوان ابزاری ارزشمند بلکه حتی قابل استفاده نگاه میکنند. تهدیدهای روسیه برای استفاده از سلاحهای هستهای، توسعه سریع زرادخانه هستهای چین، برنامه بیسابقه و پرهزینه مدرنسازی هستهای ایالات متحده و فعالیتهای هستهای مداوم در کره شمالی، هند، پاکستان و ایران همگی نشان میدهند که قرن بیست و یکم با ریسکهای هستهای تعریف خواهد شد.
به نوشته وبسایت بولتن دانشمندان هستهای، انتخاب مجدد دونالد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا احتمالاً این روندها را تشدید خواهد کرد، زیرا در حالی که آمریکا سرمایهگذاری خود در زمینه هستهای را تشدید خواهد کرد، متحدان آن بیش از پیش نسبت به تعهد واشنگتن به دفاع از امنیتشان در زمان بحران تردید خواهند داشت. این مدرنیزه کردن که در واقع به یک گسترش تبدیل شده است، احتمالاً شامل حداقل یک سلاح هستهای جدید - یک موشک کروز هستهای قابل پرتاب از دریا - خواهد بود و حتی ممکن است از سرگیری آزمایشهای انفجار هستهای در ایالات متحده را نیز شامل شود.
با وجود این تحولات منفی، ترامپ هفته گذشته در مجمع جهانی اقتصاد در داووس پیشنهاد کرد که ممکن است تلاش کند برای یک توافق کنترل تسلیحاتی جدید با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه مذاکره کند. پیشنهاد اولیه ترامپ شامل مذاکرات با چین نیز بود. با این حال، احتمال اینکه چین تا زمانی که زرادخانه هستهای خود را به سطحی نزدیک به ایالات متحده و روسیه برساند به این مذاکرات بپیوندد، بسیار کم است؛ فرآیندی که شاید دو دهه طول بکشد. بنابراین، هر توافقی تا آن زمان احتمالاً بهصورت دوجانبه بین واشنگتن و مسکو خواهد بود.
متأسفانه سابقه ترامپ در مذاکره بر سر توافقات هستهای چندان درخشان نیست. در دوره اول ریاست جمهوریاش، او اعلام کرد که میخواهد برای توافقات هستهای مذاکره کند؛ با کره شمالی (تلاش کرد اما شکست خورد)، با ایران (هرگز تلاش نکرد و از توافق موجود خارج شد)، و همزمان با روسیه و چین (در هر دو مورد ناکام ماند). اما این بار ترامپ فرصتی دارد تا مهارتهای مذاکره خود را ثابت کند - به شرطی که راه درست را در پیش بگیرد.
شرایط یک توافق هستهای
ترامپ متعلق به دوران جنگ سرد است، دورهای که سلاحهای هستهای به عنوان نماد نهایی قدرت و اعتبار ملی آمریکا و شوروی تلقی میشدند. او همواره خود را بهعنوان یک مذاکرهکننده برجسته میدیده است. حتی در دهه ۱۹۸۰، ترامپ به دولت ریگان پیشنهاد داد که بهعنوان مذاکرهکننده اصلی مذاکرات هستهای با شوروی عمل کند. تیم ریگان پیشنهاد او را رد کرد و در نهایت پیمان نیروهای هستهای میانبرد (INF) را در سال ۱۹۸۷ و پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک (START I) را در سال ۱۹۹۱ مذاکره کردند که نخستین توافق هستهای برای کاهش مؤثر زرادخانههای هستهای بود. جالب اینجاست که ترامپ در سال ۲۰۱۷، حدود ۳۰ سال پس از رد پیشنهادش، از پیمان INF خارج شد. اما ترامپ به راحتی رد شدنها و شکستهای گذشته را رها نمیکند.
اظهارات ترامپ در داووس سؤالات جدی را مطرح میکنند: آیا ترامپ باید با پوتین مذاکره کند؟ و در صورتی که هدف ارتقای امنیت ایالات متحده و جهان باشد، چه شروطی را باید دنبال کند؟
ایالات متحده و روسیه در حال حاضر طرفین توافقنامه «استارت جدید» (New START) هستند - که جانشین توافق استارت I است و در سال ۲۰۱۰ توسط باراک اوباما و دیمیتری مدودف مذاکره شد. این توافق زرادخانه هر کشور را به حداکثر ۱۵۵۰ سلاح تهاجمی استراتژیک بر روی ۷۰۰ پرتابگر مستقر محدود میکند. از مارس ۲۰۲۳، روسیه گزارشدهی درباره نیروهای هستهای خود مطابق با الزامات این توافق را متوقف کرده، اما هر دو کشور تعهد دادهاند به محدودیتهای معاهده پایبند بمانند.
دولت بایدن در روزهای پایانی خود اعلام کرد که احتمالاً روسیه بهطور جزئی از این محدودیتها فراتر رفته است و این موضوع تردیدهایی را درباره آینده این توافق تحت ریاست جمهوری ترامپ ایجاد کرد. به هر حال، توافق استارت جدید در فوریه ۲۰۲۶ منقضی میشود و تمدید آن قانوناً امکانپذیر نیست. اگر قرار باشد محدودیتهای جدیدی اعمال شود، یک توافق تازه باید مذاکره شود و زمان برای ترامپ در حال سپری شدن است.
اضافه شدن چین و پیچیدگی بیشتر
گسترش زرادخانه هستهای چین بهطور واضح بر هر تلاش آمریکا برای مذاکره با روسیه تأثیر خواهد گذاشت. علاوه بر باقی ماندن روسیه بهعنوان یک همتای هستهای، مقامات امنیتی و هستهای از هر دو حزب آمریکا نگران توسعه نیروهای هستهای چین هستند. با این حال، واقعیتها اهمیت دارند: چین تقریباً ۶۰۰ کلاهک هستهای در اختیار دارد، در حالی که ایالات متحده تحت توافق استارت جدید ۱۵۵۰ سلاح استراتژیک و در مجموع ۳۷۰۰ سلاح هستهای دارد. زرادخانه روسیه حتی از این هم بزرگتر است.
با این حال، هم زمان که چین به دو قدرت هستهای پیشرو نزدیک میشود، برخی تحلیلگران و مقامات بر این باورند که ایالات متحده باید زرادخانه خود را برای بازدارندگی و در صورت نیاز به درگیری همزمان با روسیه و چین گسترش دهد. این دیدگاه هنوز از نظر نظامی یا استراتژیک به اثبات نرسیده است، اما از نظر سیاسی در ایالات متحده بهعنوان یک واقعیت پذیرفته شده است. سیاستی که در حال ترویج است این است که ایالات متحده باید تلاش کند زرادخانه هستهای خود را با مجموع زرادخانههای روسیه و چین برابر کند. این طرز فکر منجر به یک مسابقه تسلیحاتی بیپایان خواهد شد - همان مسابقهای که در اوج جنگ سرد باعث شد روسیه و ایالات متحده مجموعاً ۷۰,۰۰۰ سلاح هستهای در اختیار داشته باشند - بدون اینکه هیچکس از امنیت یا مزیت واقعی برخوردار شود.
در اینجا ممکن است شرایط یک توافق احتمالی توسط ترامپ شکل بگیرد.
ایالات متحده و روسیه از سال ۱۹۷۲ طرف توافقهای محدودیت تسلیحاتی بودهاند. اجازه دادن به پایان یافتن کامل این توافقها راه را برای مسابقه تسلیحاتی بیشتر و بیثباتی باز میکند. در این شرایط، ترامپ ممکن است وسوسه شود که به روسیه یک توافق کوتاهمدت پنج یا دهساله پیشنهاد دهد که سقفی برای زرادخانههای هستهای تعیین کند اما به هر دو طرف اجازه دهد که نیروهای خود را از میزان فعلی گسترش دهند. با این حال، توافقی که کاهش سلاحها را الزامی نکند، یک گام بزرگ به عقب خواهد بود. آخرین باری که واشنگتن و مسکو به توافقی رسیدند که به هر دو طرف اجازه گسترش زرادخانههایشان را میداد، سال ۱۹۷۲ بود.
علاوه بر این، مذاکرات کنترل تسلیحات - از دوره ریگان تا اوباما - همواره شامل بازرسیهای میدانی و راستیآزمایی مؤثر بوده است. اما توافق بر سر چنین گامهایی نیازمند کار سخت و مصمم است، توانایی که تیم ترامپ تاکنون در این حوزه نشان نداده است. بنابراین، ترامپ ممکن است این مراحل را دور بزند و تنها به تبادل اطلاعات با روسیه و اتکا به روشهای اطلاعاتی (جاسوسی) و ماهوارهها بسنده کند.
در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، مذاکرهکنندگان او رویکرد مشابهی را به روسیه پیشنهاد دادند که هرگز به نتیجه نرسید. هرچند توافقی بدون راستیآزمایی مؤثر بسیار کمتر از توافقهای پیشین کارآمد خواهد بود، همچنان میتواند بهعنوان یک دستاورد اطلاعاتی و دفاعی حاشیهای معرفی شود. این چیزی نیست که رویکرد سنتی کنترل تسلیحات به دنبال آن باشد، اما اکنون برای همه روشن است که ترامپ معمولاً از رویکردهای سنتی پیروی نمیکند.
کاملاً مشخص نیست که ترامپ چگونه و چه زمانی مذاکره برای یک پیمان هستهای با روسیه را در اولویت قرار خواهد داد. با این حال، بهراحتی میتوان فهمید چرا این نوع استراتژی ممکن است برای پوتین جذاب باشد. در واقع، مزایای چنین توافقی برای پوتین ممکن است ترامپ را به سرمایهگذاری زمان و انرژی روی این دستور کار هستهای ترغیب کند. پوتین همچنان بهعنوان یک جنایتکار جنگی تحت پیگرد است (روسیه در طول جنگ کودکان اوکراینی را ربوده و تحت برنامههای بازآموزی قرار داده است) و ممکن است به دنبال ترمیم وجهه جهانی خود و بازپسگیری جایگاهش در صحنه بینالمللی باشد. اگر جنگ در اوکراین پایان یابد یا به یک آتشبس دست پیدا کند - که این نیز یکی از وعدههای ترامپ بوده که هنوز عملی نشده است - گام بعدی پوتین این خواهد بود که ترامپ تحریمهای آمریکا علیه روسیه را لغو کند. یک توافق جدید کنترل تسلیحات هستهای میتواند بهخوبی در کمپین روابط عمومی پوتین جای بگیرد و تلاشهای ترامپ برای جلب حمایت سیاسی جهت کاهش فشارهای آمریکا بر روسیه را تسهیل کند.
توافق بد در مقابل عدم توافق
این موانع پرسش اساسی را مطرح میکنند: آیا توافقی بین ایالات متحده و روسیه در این چارچوب سودمند است؟ به عبارتی در چارچوب مفاهیم آشنا برای محافظهکاران: آیا یک توافق بد بدتر از عدم توافق است؟
پاسخ به این پرسش نیازمند تصمیمگیری درباره این است که آیا ایالات متحده به گسترش نیروهای هستهای خود برای بازدارندگی همزمان روسیه و چین نیاز دارد یا خیر. اما این موضوع در حال حاضر محل بحث داغی است. چه این گسترش لازم باشد و چه نباشد، ایالات متحده اکنون اقداماتی را آغاز کرده که به آن اجازه میدهد در سالهای آینده توان هستهای خود را افزایش دهد. دولت بایدن اقداماتی را برای پیگیری این توسعه بررسی کرده بود و تیم ترامپ نیز احتمالاً همین رویکرد را در پیش خواهد گرفت، از جمله احتمال قرار دادن کلاهکهای بیشتر روی موشکها و بمبافکنهای موجود در پایگاههای آمریکا.
بر اساس هر معیار تاریخی، توافقی که بهطور مؤثر راستیآزمایی نشده و رشد نیروهای هستهای ایالات متحده، روسیه (یا چین) را بهطور قابل توجهی محدود نکند، ارزش حاشیهای خواهد داشت. توافقی که امکان دو برابر شدن نیروهای هستهای استراتژیک را فراهم کند، بیشتر باید بهعنوان «کنترل نمایشی تسلیحات» توصیف شود. چنین توافقی ممکن است ظاهری خوب داشته باشد اما احتمالاً تأثیر اندکی در کاهش خطرات هستهای یا پاسخ به فشارهای فزاینده بینالمللی برای برداشتن گامهای جدی بهسوی خلع سلاح خواهد داشت.
البته این صداها احتمالاً تأثیر اندکی بر دولت ترامپ خواهند داشت، دولتی که اکنون احساس قدرت و تمایل برای از بین بردن هنجارها و توافقهای گذشته را دارد. چنین توافق هستهای حتی ممکن است به ادعای خودساخته ترامپ مبنی بر شایستگی او برای دریافت جایزه نوبل صلح کمک کند - یکی از آرزوهای دیرینه ترامپ. اما حتی اگر چنین معاهدهای مذاکره و تأیید شود، نه ثبات و نه صلح را به همراه نخواهد داشت. با این حال، بدون یک توافق، سه قدرت بزرگ هستهای احتمالاً به ساخت و گسترش زرادخانههای خود ادامه خواهند داد. سنجش مزایای یک توافق نمایشی در برابر عدم توافق انتخابی است که ایالات متحده باید تلاش کند از آن اجتناب کند.
مذاکرهکننده بزرگ
ترامپ فرصتی برای مذاکره درباره توافقی دارد که بهطور مؤثر خطرات هستهای را کاهش بخشد.
هنوز این امکان وجود دارد که او بتواند تلاش لازم را برای دستیابی به پیمانی انجام دهد که تسلیحات استراتژیک ایالات متحده و روسیه را در سطوح کنونی یا حتی پایینتر محدود کند - سطحی که همچنان بسیار فراتر از زرادخانه چین است. اگر واشنگتن و مسکو سطح فعلی تسلحات خود را تثبیت کنند، ممکن است چین تا 20 سال دیگر برای رسیدن به آنها زمان نیاز داشته باشد. این بدان معناست که روسیه و ایالات متحده با هم تقریباً 10,000 سلاح هستهای خواهند داشت و چین برای حداقل دهه آینده بیش از 1500 سلاح نخواهد داشت. اگر زرادخانه چین روزی به سطحی برسد که بازدارندگی ایالات متحده را تضعیف کند، هر رئیسجمهوری که در آن زمان بر سر کار باشد این امکان را خواهد داشت که از پیمانی که دیگر منافع واشنگتن را تأمین نمیکند، خارج شود.
با توجه به تغییرات سریع در محیط امنیتی بینالمللی، توافق جدید میتواند با یک دوره اولیه پنجساله آغاز شود و در صورت لزوم برای دورههای پنجساله دیگر تمدید شود. در این سالها شرایط و رهبران تغییر خواهند کرد، اما ایجاد ثبات و پیشبینیپذیری هستهای برای یک دهه یا بیشتر دستاوردی ارزشمند است که باید بهطور جدی مورد توجه قرار گیرد.
بدون شک، یک توافق هستهای بد با روسیه از بسیاری جهات میتواند بدتر از عدم توافق باشد. اما در این مورد، ترامپ فرصتی برای اثبات توانایی مذاکرهای خود دارد و میتواند توافقی را ارائه دهد که منافع ایالات متحده را اکنون و در آینده تأمین کند بدون آنکه توان بازدارندگی آن در برابر روسیه و چین را به خطر بیندازد. اگر ترامپ از این فرصت بهره بگیرد، شایسته تحسین خواهد بود.
تیتر یک در اکوایران
پربینندهترینها
-
سیگنال قرائتی در بازار دلار
-
ناگفتههای دختر سیدحسن نصرالله بعد از 5 ماه/ پیکر پدرم را دیدیم و به شهادت رسیده است
-
دلار آمریکا در اوج؛ بازگشت تعرفهها بازارها را لرزاند
-
پیش بینی بورس فردا / ترمز ریزش کشیده میشود؟
-
بدبینی ترامپ به تحریمها؛ رئیسجمهور آمریکا با وضع شدیدترین تعرفهها بهدنبال چیست؟
-
شهر موشکی نیروی دریایی سپاه در سواحل جنوبی کشور رونمایی شد
-
مدارس تهران فردا غیرحضوری شد/ آخرین خبر از تعطیلی مدارس کرج
-
مذاکره کننده قهار؛ جانشین انریکه مورا
-
بازگشت کم اثر پتروشیمیها در دقیقه 90