به گزارش اکوایران، پنجاه وپنجمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در شهر کوچک داوُس (Davos) طی 20 تا 24 ژانویه (اول تا پنجم بهمن ماه 1403) تشکیل شد. حدود 3000 نفر از 130 کشور در این اجلاس شرکت کردند و 1600 شرکت (45 درصد از آمریکا) در آن حضور داشتند. 350 مقام دولتی شامل 60 رئیس دولت نیز مشارکت کردند. 170 نماینده از گروه­‌های جامعه مدنی از هر پنج قاره نیز فرصت اثرگذاری بر موضوعات و مباحث را داشتند.

حدود 250 استاد دانشگاه یا محقق یا نویسنده به دعوت داوُس، آخرین دستاوردهای علمی‌ و دیدگاه‌­های خود را در حدود 300 جلسه طی پنج روز مطرح کردند. دونالد ترامپ در روز چهارم کنفرانس به صورت آنلاین حدود 20 دقیقه سخنرانی کرد و سی دقیقه به پرسش ­های پنج رئیس هیأت مدیره بانک یا شرکت مالی و نفتی پاسخ داد.

رئیس مجمع جهانی اقتصاد از او در انتهای این برنامه دعوت کرد تا سال آینده به صورت حضوری در داوُس شرکت کند. داوُس امسال پنج محور را در بر می‌گرفت: 1) محافظت از کره زمین (27 جلسه)؛ 2) بنای مجدد اعتماد میان ملت ­ها و دولت ­ها (28 جلسه)؛ 3) صنعت در عصر هوش مصنوعی (35 جلسه)؛ 4) سرمایه‌گذاری بر روی انسان­ ها (44 جلسه) و 5) افق‌­های نوین در رشد و توسعه (51 جلسه). در زیر، با عناوین متنوع، گزارشی از داوُس 2025 ارائه می‌­گردد:

ریاست جمهوری دونالد ترامپ

ترامپ و دولت او به علتِ هم زمانی سوگند او و شروع داوُس 2025، در اجلاس حضور نداشتند، اما به ندرت در جلسه‌­ای از پی آمدهای محتمل ریاست جمهوری او صحبتی به میان نیامد. یک نکتۀ کانونی که بسیاری مطرح کردند این بود که او Maximalist (حداکثرگرا) است. بالاترین خواسته خود را مطرح ‌می‌کند و سپس در فرآیند مذاکره به سوی تفاهم حرکت می‌کند.

از این منظر، او یک دیپلمات و سیاستمدار عادی نیست که سخنانش براساس واقعیت باشد. به عنوان مثال، ولیعهد عربستان، پیروزی ترامپ را به او تبریک گفت و مجدداً خواست که اولین سفر خارجی خود را به عربستان انجام دهد. سپس برای جلب توجه دولت ترامپ، عربستان هم چنین اعلام کرد که طی چهار سال آینده 600 میلیارد دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری خواهد کرد.

سپس ترامپ در سخنرانی خود برای مخاطبان داوُس اظهارامیدواری کرد که عربستان سطح سرمایه‌گذاری خود را به یک تریلیون دلار ارتقاء بخشد. ترامپ همچنین اعلام کرد برای شرکت­ هایی که کالای خود را در آمریکا تولید کنند نرخ مالیات را به 15 درصد تقلیل خواهد داد. ترامپ به موجب احکامی‌که طی هفتۀ اول ریاست جمهوری خود صادر کرد، فراز و نشیب های فراوانی را در نحوۀ عملکرد دولت آمریکا ایجاد کرده است، از توقف استخدام در دولت گرفته تا جلوگیری از ورود مهاجران جدید.

ارتش آمریکا در مرز مکزیک مستقر شده است و مانع ورود مهاجران از آمریکای مرکزی خواهد شد. اکثر شرکای تجاری آمریکا بیش از آنچه که از امریکا وارد کنند به این کشور می‌فروشند. این شامل شرکای مهم مانند چین، مکزیک، ژاپن و کره جنوبی می‌شود. ترامپ همه این کشورها را با افزایش گمرک تهدید کرده است.

عموم اقتصاددانان در داوُس معتقد بودند که معلوم نیست در عمل چه اتفاقاتی بیافتد چون افزایش نرخ گمرکی نه تنها در آمریکا به افزایش نرخ تورم می‌­انجامد بلکه در هزینه های زنجیرۀ کالا در سطح جهانی نیز پی­آمد های تورمی‌دارد. به نظر می­رسد دولت ترامپ اعتقاد عمیقی به کارکرد سازمان های بین المللی و قواعد نسبتاً تثبیت شدۀ اقتصادی از طریق سازمان تجارت جهانی ندارد و بر خلاف دولت بایدن که به چند جانبه­ گرایی اقتصادی و برون­ سپاری امنیتی معتقد بود، دولت ترامپ در پی توافقات و تعاملات دوجانبه با کشورها باشد تا از این طریق منافعِ ملی آمریکا را تأمین کند.

بسیاری معتقد بودند که اختلالات ناشی از دولت جدید آمریکا، عموماً موقتی خواهند بود و ممکن است بدنۀ دستگاه اجرایی و طبقه بوروکرات­‌ها، واکنش های منفی اما نامحسوس نسبت به این تحولات و سیاست‌­های جدید نشان دهند. از این رو، سیاست­‌های این دولت را باید مورد به مورد بررسی کرد.

ترامپ در روابط بین­‌المللی، نزدیک‌ترین روابط را با رؤسای جمهور آرژانتین و چین، نخست وزیر هند و ولیعهد عربستان خواهد داشت. همینطور پیش­بینی می‌شود که عموم کشورهای عربی در خلیج فارس و مصر، اردن، عراق و اسرائیل از روابط نزدیکی با دولت ترامپ برخوردار باشند. روابط با ترکیه تابع میزان تطابق منافع آن­ها در ناتو، سوریه و همچنین دیدگاه‌­های ترکیه به اسرائیل خواهد بود.

انتظار می­‌رود که دولت ترامپ به صورت Package مسائل خود را با روسیه شامل اوکراین، ناتو، سلاح­‌های هسته‌ای، صادرات انرژی و ایران، حل کند و صرفاً بر جنگ اوکراین متمرکز نشود. به میزانی که اروپا و آمریکا حاضر باشند 22000 تحریم فرد و سازمان روسیه را تخفیف دهند، مسکو نیز در موارد package معامله خواهد کرد.

پیش بینی می‌شود اعراب خلیج فارس در دوره ترامپ از بهترین شرایط مالی، اقتصادی و فنآوری برخوردار شوند. چندین شرکت اماراتی قصد دارند حدود 20 میلیارد دلار در ساختن Data Center برای پردازش و ساخت مدل­‌های بنیادی هوش مصنوعی سرمایه‌­گذاری کنند. چنین سرمایه‌­گذاری، وابستگی متقابل این منطقه با آمریکا را به مراتب عمیق­ تر خواهد کرد.

ابوظبی و مایکروسافت همکاری‌شان به ارزش یک میلیارد دلار برای ساخت یک Data Center در این شهر را آغاز کرده‌­اند. شرکت هواپیمایی قطر با ایلان ماسک مذاکره کرده تا از طریق Starlink تمامی‌پروازهای خود را پوشش اینترنتی دهد. فرودگاه دوحه در سال حدود 52 میلیون مسافر دارد که از سال 2022 تا کنون 50 درصد افزایش یافته است. از 52 میلیون مسافر، 40 میلیون نفر از فرودگاه دوحه به اروپا، آفریقا، آسیا و استرالیا عبور می­ کنند. شرکت PureHealth اماراتی که بزرگترین تأمین کننده درمان در جزیره ­العرب است، 18 شعبه در اوکلاهما و نیومکزیکو آمریکا تاسیس کرده است. آمریکا، اوپک عربی (عراق، مصر، لیبی، سوریه و کشورهای حوزه خلیج فارس) را تشویق کرده که علاوه بر نفت و گاز به سوی سرمایه­ گذاری در انرژی پاک حرکت کنند و انبوهی از شرکت­‌های آمریکایی در این چارچوب آغاز به همکاری کرده ­اند.

دونالد ترامپ

مهم‌ترین چالش بین‌­المللی ترامپ با چین خواهد بود. هرچند روابط دو رهبر دوستانه است ولی موضوعات فی­مابین برای حل و فصل قابل تأمل هستند. 80 درصد پردازش فلزات جهان را چین انجام می ­دهد. تولید انرژی پاک چین هفت برابر آمریکا است. 90 درصد باتری خودروهای برقی در جهان را چینی ­ها می ­سازند و ترامپ در روز اول ریاست جمهوری، سیاست دولت بایدن در گسترش خودروهای برقی را تغییر داد.

95 درصد Wafer های انرژی خورشیدی را چینی ­ها می ­سازند. چینی­ ها طی سه سال گذشته، 400 جنگنده ساخته ­اند و برای هزار موشک بالیستیک هسته‌ای جدید، سیلو تولید کرده ­اند. چینی­ ها شش برابر آمریکایی ­ها در انبارهای خود تسلیحات جمع کرده­ اند و تعداد موشک­ های بین قاره ­ای بالیستیک خود را دو برابر کرده ­اند.

به موجب این تحولات، بودجۀ نظامی‌ آمریکا در سالِ آینده به 926 میلیارد دلار افزایش یافته است. کانون استراتژی آمریکا نسبت به چین، که از اجماع دوحزبی برخوردار است (دموکرات و جمهوری­خواه)، کاهش نرخ رشد اقتصادی و ثروت چین است که از این طریق سرمایه ­گذاری ­های اقتصادی و نظامی‌ آن را کاهش دهد.

دولت بایدن این روند را آغاز کرد و تا اندازه­ای موفق شد تا نرخ رشد را کاهش دهد به گونه ­ای که در سال 2024، 16000 میلیونر چینی و غیر چینی، آن کشور را ترک کردند و بین ماه ژوئن 2023 تا ژوئن 2024، 254 میلیارد دلار سرمایه از چین خارج شد.

در عین حال، وابستگی کشورها به چین انکارناپذیر است. در حال حاضر، چین این ارقام را در کشورهای مختلف سرمایه­گذاری کرده است: آمریکا (200 میلیارد دلار)؛ برزیل (73 میلیارد دلار)؛ استرالیا (106 میلیارد دلار)؛ سنگاپور(45 میلیارد دلار)؛ اندونزی(47 میلیارد دلار) و اتحادیه اروپا (حدود 300 میلیارد دلار). سرمایه­ گذاری آمریکا در چین به رتبۀ دهم تنزل پیدا کرده است.

جنگ تجاری ضمن همکاری میان دو کشور در حدی است که اخیراً، دولت بیجینگ 38 شرکت تولید تسلیحات آمریکا را تحریم کرده به صورتی که نمی­ توانند بسیاری از مواد اولیه و تراشه را وارد کنند. در عین حال، در صورتی که چینی­ ها کسری تجاری خود را با آمریکا، از طریق واردات بیشتر کاهش دهند و سرمایه­ گذاری خود را افزایش دهند ممکن است در بعضی از فنآوری­های غیرحساس بتوانند همکاری کنند.

حضور و بهره­ برداری از بازار کالا، خدمات، علم و فنآوری آمریکا به قدری برای چینی­ ها مهم است که امکان تفاهم آن­‌ها با دولت ترامپ که اهل تعاملات موردی و موفقیت­ های کوتاه­ الی میان مدت است را افزایش می‌دهد. اهرم ­های چین و آمریکا را در نهایت باید بخش به بخش (Sector by Sector) مورد بررسی قرار داد. به عنوان نمونه، دولت ترامپ در پی تشویق سرمایه ­گذاری در تولید کشتی ­های باری تجاری است زیرا که 70 درصد تولید این نوع کشتی ­ها در چین است و اگر آمریکا این نوع فعالیت تولیدی را شروع کند هفت سال زمان خواهد برد تا اولین کشتی آماده شود.

طی 5 سال گذشته، چینی­ ها بخشی از فعالیت تولیدی خود را در کشورهای دیگر مانند مکزیک، برزیل، کشورهای آ سه آن  (ASEAN)  منتقل کرده ­اند تا از مخاطرات گمرکی و تحریمی‌ آمریکا در امان باشند و هم زمان، زمینه ­های سرمایه ­گذاری و مصرف داخلی را افزایش داده ­اند تا نرخ رشد پنج درصدی خود را حفظ کنند.

هنر حکمرانی چینی­ ها در این است که به صورت دائمی‌ در حال انطباق با شرایط و پیدا کردن آلترناتیو هستند و آنقدر انعطاف­ پذیرند تا به درصد قابل توجهی از افق­‌های خود دست یابند. پراگماتیسم چینی که ریشه در مکتب کنفوسیوس دارد، به خوبی طبع بشر را درک می­ کند و از هر فرصتی برای تحقق اهداف خود استفاده می­ کند. این رهیافت باعث شده تا آمریکایی­‌ها از مذاکره و کسب و اعطای امتیاز ناامید نشوند.

چینی­ ها در حدی مسائل را شبکه­ ای و به هم مرتبط می ­بینند که باب مذاکره پیرامون حل و فصل موضوع اوکراین را در تعاملات دوجانبه با آمریکا باز گذاشته‌­اند. از مجموعه جلسات و اظهار نظرها و همینطور مطالعاتِ موسساتِ تحقیقاتی برمی­آید که آمریکا در عموم زمینه های فنآوری، بازار مالی، اقتصادی، علمی‌ و دانشگاهی برای نیم قرن آینده قدرتِ مسلط جهانی خواهد بود و چین با فاصلۀ هم کمی‌ و هم کیفی، قدرت دوم باقی خواهد ماند.

معلوم نیست سیاست­‌های دولت ترامپ تا چه میزانی به توانمندی یا تضعیف قدرتِ اقتصادی و نظامی‌ چین مساعدت بخشد. محتوای توافق یا تفاهم چین و آمریکا طی یک سال آینده بر روندهای دوجانبه آن‌­ها و اقتصاد بین­‌الملل اثرات بنیادی به جای خواهد گذاشت. در نظم جهانی عصر ترامپ، روسیه با فاصلۀ قابل توجه، صرفاً یک قدرت نظامی‌ و انرژی باقی خواهد ماند بدون آنکه توان‌مندی اثرگذاری جهانی داشته باشد. دولت ترامپ تلاش خواهد کرد از ورود فنآوری­ های پیشرفته به روسیه جلوگیری به عمل آورد تا بین آمریکا و روسیه فاصله استراتژیک را حفظ کند.

از طرفی دیگر، دولت ترامپ سعی خواهد نمود تا سطح تبادلات روسیه و چین که از 35 میلیارد دلار قبل از جنگ اوکراین به 285 میلیارد دلار فعلی را به شدت کاهش دهد. دولت ترامپ در پی راهبرد Primacy (آمریکا اول) این اصل را هم دنبال خواهد کرد که همکاری با چین را منوط به کاهش همکاری چین و روسیه نماید، هرچند چینی‌­ها در روز اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ بر تعمیق روابط خود با روسیه برای افزایش اهرم­‌ها در مذاکرات آتی با آمریکا را اعلام کردند (Hedging). چینی ها ازهرفرصت برای کار و حضور در آمریکا استفاده خواهند کرد کما اینکه در مقابل800 دانشجوی آمریکایی در چین، 360 هزار دانشجوی چینی در آمریکا درس می­ خوانند.

داووس

جایگاه اروپا در اقتصاد و سیاست بین­‌الملل

در تعداد قابل توجهی از جلسات داوُس، مشکلات جدی اروپا در قالب نظم اقتصاد بین­الملل مطرح شد. این فضا تحت تاثیر گزارشی بود که به سفارش اتحادیه اروپا Mario Draghi، رئیس اسبق بانک مرکزی اروپا و نخست وزیر اسبق ایتالیا تحت عنوان EU Competitiveness Report: Looking Ahead در سال 2024 منتشر کرد. خلاصه این گزارش بسیار خواندنی این بود که اتحادیۀ اروپا برای آنکه فاصله خود را با آمریکا و چین در فنآوری، صنعت و انرژی پُر کند، تا سال 2030 به 771 میلیارد یورو سرمایه‌گذاری نیاز دارد.

در اکثر جلسات، آمریکایی ­ها نسبت به آینده اتحادیه اروپا که بتواند توان رقابتی خود را حفظ کند بدبین بودند ولی اروپایی­‌ها و از همه مهم­تر خانم Christine Lagarde، رئیس سابق صندوق بین­المللی پول از ظرفیت­ های اروپایی دفاع می­ کرد. یکی از نکاتی که در رابطه با ضعف­ های اروپایی گفته می‌شود، گستردگی مقررات است (Regulation). خانم Lagarde بیان داشت که مقررات مشکل نیستند بلکه آن­ ها باید کوتاه تر و ساده­ تر نوشته شوند (Simplification). وزیر اسبق خزانه ­داری آمریکا Larry Summers مطرح کرد که قوانین باید باشند اما موضع اصلی این است که قوانین باید مثبت و به نفع سرمایه­ گذاری و رشد و کارآمدی باشند. Summers به درستی مطرح کرد که نهاد دولت چه در اروپا و چه در آمریکا بیشتر به ورودی ­های قانون و سیاست­گذاری (Inputs) فکر می­‌کند و نه خروجی ­ها (Outputs). انجام دادن و به سرانجام رساندن (Execution) مسئله اصلی حکمرانی در جهان فعلی است. سرعت و پاسخ گرفتن اهمیت دارند. بوروکراسی اروپایی شرکت­‌ها را مجبور می­ کند بین 207 تا 277 گزارش در سال به دولت ارائه دهند. رئیس شرکت Merck اظهار داشت که فقط 50 نفر در این شرکت این گزارش‌­ها را تهیه و تنظیم می­ کنند. نمایندۀ سابقِ آمریکا در اتحادیۀ اروپا اظهار داشت که دو تفاوت اساسی میان آمریکا و اروپا وجود دارد:

در آمریکا اشتباه کردن مقبول است و فرصتی است برای یادگیری ولی در اروپا اشتباه کردن، شخص یا شرکت را منفور می­ کند و به حاشیه می ­راند و باعث می‌شود که ریسک کردن را سخت­تر کند. در آمریکا، افراد حاضرند ریسک کنند و بعد با مشورت و دقت بیشتر، اشتباهات خود را اصلاح کنند. رئیس فعلی صندوق بین­المللی پول که اهل بلغارستان است هم این نکته را تایید می­ کرد. ایشان گفت وقتی من یک کار خوب انجام می‌دادم، پدر و مادرم می­گفتند بد نیست ولی در آمریکا یک کار کوچک و مثبت من را همه جا تشویق می­ کردند.

در آمریکا 80 درصد سرمایه از بخش خصوصی برای توسعه و Startup ها نشأت می ­گیرد و 20 درصد از بانک­ ها. اروپایی­ ها بیشتر علاقه دارند پس­انداز کنند و کمتر ریسک کنند. وقتی در دولت بایدن، آمریکا لایحه IRA (Inflation Reduction Act) را تصویب کرد و فرصت سرمایه ­گذاری و تخفیف مالیاتی در آن دیده شده بود، سرمایه قابل توجهی از اروپا به آمریکا رفت. در این ارتباط، رئیس صندوق بین­المللی پول در گزارش 2025-2026 سازمان خود اشاره کرد که آمریکا بهترین موقعیت اقتصادی را در سال­‌های پیش رو خواهد داشت که ریشه در سرازیر شدن سرمایه جهانی به آن کشور را دارد که به سرعت راه خود را در فنآوری، بهره­ وری، تولید و سود پیدا می­ کند. با توجه به اینکه دولت جدید آمریکا، مقررات ­زدایی (Deregulation) بیشتری را اعمال خواهد کرد، پیش­بینی صندوق بین­المللی پول این است که آمریکا با رشد 3.3 درصدی از موقعیت بهتری نسبت به اروپا برخوردار خواهد بود. اروپایی ­ها مدت ­ها به حالت رضایت از خود عادت کرده بودند که حالا این شرایط تغییر کرده است: امنیت از آمریکا، بازارها از چین و انرژی ارزان و امن از روسیه.

خانم Lagarde امیدوار بود که با ایجاد بازار سرمایه متمرکز در اروپا (Capital Markets Union)، زمینه سرمایه‌گذاری و ریسک بالاتر برای اروپایی ­ها فراهم شود. اروپایی ­ها امیدوار بودند که سرمایه و استعداد فنآوری را در داخل اروپا حفظ کنند زیرا که Startup ها در اروپا شروع می­شوند ولی با اندکی رشد خود را به آمریکا منتقل می­ کنند. اروپایی­‌ها در تولید کالا نسبت به آمریکا مزیت و برتری تجاری دارند (حدود 156 میلیارد دلار) ولی شاید از آن مهم­تر و استراتژیک­تر  در بخش خدمات که به فنآوری سطح بالا مربوط می‌شود، کسری تجاری دارند (حدود 112 میلیارد دلار). اروپایی­‌ها به طور فزاینده­ای در Quantum Computing/ Cloud Computing و خدمات اینترنتی به آمریکایی ­ها وابسته‌­اند. جالب توجه اینکه در میان ده شرکت اول Fortune 500 اروپایی، حتی یک شرکت فنآوری دیده نمی‌شود و عموماً در صنایع خودرو و انرژی هستند و این در مقایسه با آمریکا که از 10 شرکت اول Fortune 500 آمریکا، 4 شرکت High tech هستند.

با فضای باز جدید کسب ­وکاردر آمریکا و بازگشت تدریجی اقتصادی چین به رشد بالای 5 درصد و سرمایه ­گذاری وسیع چینی‌­ها با حدود یک تریلیون دلار و 1000 پروژه در کشورهای جنوب، اروپایی­‌ها نسبت به آینده خود بسیارنگرانند. جنگ در اوکراین نیز اروپایی‌­ها را نگران کرده زیرا بدون آمریکا که حدود 110 میلیارد دلار به تنهایی (در مقابل 135 میلیارد دلار 27 کشور اتحادیه اروپا) برای کمک به اوکراین هزینه کرده است، نمی­ توانند از حاکمیت ملی در اوکراین دفاع کرده و در مقابل روسیه بایستند. در ان رابطه شاید بهترین سخنرانی داوُس 2025 را خانم Ursula Von der Leyen، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا که برای بار دوم تا 2030 انتخاب شده است را ارائه نمود. متن این سخنرانی حتی در حروف اضافه آن به قدری دقیق نوشته شده بود که تمجید حاضران را برانگیخت. این خانم سیاست ­مداربرجسته که زمانی وزیر دفاع خانم مرکل، صدراعظم تاریخ­ساز آلمان بود، در بیان اندیشه، تسلسل کلمات، جمله بندی و صراحت نظری مهارت­‌های کم­نظیری دارد که رهبری او در مقام رئیس کمیسیون در سال­‌های آتی اروپا تعیین ­کننده خواهد بود.

او در سخنرانی خود به اهمیتِ تداوم همکاری اروپا و آمریکا تأکید کرد به طوری که 50 درصد LNG اروپا را آمریکا تأمین می­کند و تجارت طرفین بالغ بر 1.5 تریلیون دلار است که حدود 30 درصد تجارت جهانی است. شرکت های اروپایی حدود 3.5 میلیون نفر آمریکایی را در آمریکا به استخدام خود در آورده‌­اند. حدود یک میلیون شغل در آمریکا به تجارت طرفین مربوط می‌شود و دو­سوم سرمایه آمریکا در بیرون از مرزهای خودش در اروپا است. ایشان در رابطه با دولت ترامپ جمله ­بندی­‌های دقیقی را مطرح کرد: روش تعامل قدرت­ های بزرگ در جهان امروز در حال تغییر است. این یک واقعیت است و ما آماده­ ایم خود را با واقعیت تطبیق دهیم. ارزش ­های ما تغییر نمی ­یابند ولی دفاع از این ارزش ­ها در جهان متغیر امروز، به روش­‌های جدیدی نیاز دارد. هرجا که فرصتی باشد ما از آن استقبال خواهیم­ کرد.

اکنون زمان تغییر است و اروپا آماده تغییر است. در رابطه با اوکراین، همانند ترامپ، ایشان دست بالا را گرفت و گفت: حاکمیت ملی اوکراین باید حفظ شود. این جمله به راه­ حل­ هایی مربوط می‌شود که از قرار، آمریکایی­ ها در پی آن هستند که خط موجود جنگ میان روسیه و اوکراین، خط آتش­بس اعلام شود که در این صورت 23 درصد خاک اوکراین به تسلط روسیه در می­آید ولی در مقابل امنیت ملی اوکراین توسط غرب و ناتو تضمین می‌شود. اوکراین برای آنکه به شرایط قبل از جنگ برسد به نزدیک 1.3 تریلیون دلار سرمایه­ گذاری نیاز دارد و رئیس دفتر رئیس­ جمهور اوکراین در جلسه­ ای دیگر اظهار داشت که آینده این جنگ به تضمین ­های امنیتی غرب مربوط خواهد بود که روسیه هم با آن­‌ها مخالفتی نکند. مدل آتش­ بس کره جنوبی و کره شمالی و همینطور حمایت ناتو از آلمان غربی از جمله فرمول­‌هایی هستند که مورد بحث طرفین روسی و آمریکایی قرار گرفته است.

اروپایی­ ها نگرانند که در توافق نهایی نقش اندکی ایفا کنند ضمن اینکه تحرکاتی در اروپا وجود دارد که اتحادیه به فکر تأمین امنیت خود در برابر روس‌­ها باشد. رئیس دفتر رئیس­جمهور اوکراین با صراحت اظهار داشت که اگر به واسطۀ تفاهم ­نامه 1994 بوداپست، اوکراین سلاح هسته‌ای خود را نگه داشته بود، روسیه هیچگاه به این کشور حمله نمی ­کرد. از جمله مسائلی که در رابطه با اروپا مطرح شد، نقش این اتحادیه در بروز جنگ احتمالی میان آمریکا و چین بود. بعضی ­ها (Graham Allison) معتقد بودند که احتمال جنگ بین دو طرف 75 درصد است و 25 درصد به ذکاوت رهبران مربوط می‌شود. ولی اروپایی ­ها و آن‌­هایی که اقتصادی فکر می­ کنند در حدی وابستگی متقابل بین آمریکا و چین را عمیق می­ بینند که احتمال چنین تقابلی را نازل می­ دانند. اما اگر جنگی صورت پذیرد، اروپا به واسطه ناتو به طور طبیعی در کنار آمریکا قرار خواهد گرفت. یکی از مشاهدات این نویسنده طی دو دهه گذشته در جلسات داوُس این بوده که کسانی که در سیاست و امنیت بین­الملل اظهار نظر می ­کنند ولی در مجموع اقتصاد نمی­ دانند، در محاسبات و پیش ­بینی‌­ها بیشتر اشتباه می­‌کنند. ذات اقتصاد در سود است و سود تفاهم می­‌آورد. وقتی کشورها به لحاظ اقتصادی به هم قفل می­ شوند راحت­تر تفاهم می­‌‌کنند. آدمی‌در سود بیشتر کوتاه می­ آید تا در قدرت، امنیت و مقام. تفاوت میان روسیه و چین در روابط بین­الملل هم در این نکته است.

اگر روس‌­ها یک قطب فنآوری و تجارت در جهان بودند و اقتصاد آن­‌ها و دیگران به یکدیگر قفل شده بود، هیچگاه به جنگ روی نمی­ آوردند و سعی می­ کردند در حوزه امنیت با همسایگان خود به تفاهم برسند. قفل شدن باعث می‌شود که طرف مقابل هرکاری نتواند انجام دهد. آمریکایی­‌ها از طریق جنگ اوکراین به یک هدف استراتژیک خود دست یافتند: قطع ارتباطات فنآوری آمریکا و اروپا با روسیه. 3500 شرکت غربی، روسیه را ترک کردند. در جهان امروز، مبنای قدرت در توان تولید و یا مشارکت در تولید فنآوری است. روس­‌ها برای مدیریت اقتصاد کلان خود به معادن و فلزات خود روی آورده‌­اند تا بتوانند بیشتر اسلحه تولید کنند و از این طریق در خلوت اقتصادی داخلی خود، اشتغال، درآمد و گردش­کار ایجاد کنند. اروپا یک قطب اقتصاد جهان باقی خواهد ماند ولی در تولید و توان به ­کارگیری فنآوری و بنابراین تبدیل فنآوری به قدرت سیاسی، لنگان لنگان پشت سر آمریکا و چین حرکت خواهد کرد.

هوش مصنوعی: هم چنان محرکۀ اصلی اقتصاد و سیاست جهانی

در روابط و اقتصاد سیاسی بین­الملل، زمانی بنیان قدرت در دسترسی به سرزمین های بیشتر و سپس از نیمۀ دوم قرن بیستم تا سال 2000، دسترسی به بازارها بود. اما در شرایط فعلی جهانی، کشورها به دو دسته تقسیم می شوند:

1) تولیدکنندگان نرم افزارها، مدل­‌ها و بنیان­‌های هوش مصنوعی و

 2) مصرف ­کنندگان این نرم ­افزارها.

در حال حاضر امارات متحدۀ عربی رتبۀ پنجم جهانی در سرمایه­ گذاری ساختار عمرانی هوش مصنوعی را کسب کرده است. در آینده نه­چندان دور، دولت­‌ها درهر موضوع قابلِ تصور حکمرانی بدون هوش مصنوعی به سختی می­ توانند تصمیم سازی کنند؛ از امنیت گرفته تا ترافیک؛ از صدور گذرنامه گرفته تا اخذ مالیات؛ از ردیابی قاچاق گرفته تا کاهش فساد مالی و اداری. امارات با سرمایه‌گذاری در هوش مصنوعی در عرصه فروش نرم­افزار و ارائه مشورت جهت تصمیم­ سازی‌های دقیق­تر، عملیات کارآمد و افزایش نرخ رشد اقتصادی پیش­قدم شده و متوجه آینده شده است. حضور بخش اقتصادی، مالی و فنآوری دولت امارات در داوُس معرف این اصل مشترک در بیانات عموم مقامات این کشور پیرامون آیندۀ ده ساله و بیست ساله واقدامات فعلی­شان بود.

در حالی­ که کشورهای اتحادیۀ اروپا، 6500 میلیونر انگلیسی را در سال 2024 جذب کردند تا سرمایه و اقدامات اقتصادی خود را از انگلستان به اتحادیه اروپا منتقل کنند، امارات با جذب حدود 8000 نفرموفق ­ترین کشور دنیا در جذب میلیونرها در سال 2024 بود به طوری که آمریکا و سنگاپور، رتبه­ های دوم و سوم جهانی را کسب کردند. فقط دولت ابوظبی بودجه 3.5 میلیارد دلاری را کنار گذاشته تا تمام خدمات دولتی را با هوش مصنوعی، بدون حضور فیزیکی در حداقل زمان انجام دهد. شهر ابوظبی به واسطه مدیریت علمی‌ و دیجیتالی، به موازات رشد اقتصادی قابل توجه، امن­ترین شهر دنیا در سال 2024 شناخته شد. اعلام سرمایه­ گذاری 500 میلیارد دلاری ترامپ تحت عنوان Stargate، شرکای اماراتی مانند MGX و G42 و Mubadala را در بر می‌گیرد. اماراتی­ ها در کنار هندی­ ها متوجه شده ­اند که با شریک شدن و کوتاه آمدن و تبادل (Joint Venture) هم می ­توان ثروتمند شد و هم نقشی حتی در سیاست و شکل دادن به دستور کار دیگران داشت.

نهادهای اماراتی در کنار OpenAI و Oracle و Softbank هم می ­آموزند و هم درآمد کسب می ­کنند. یکی از کلمات بسیار تأمل برانگیزی که وزیر Finance عربستان در یکی از جلسات داوُس گفت این بود که: ما حاضر هستیم در ساخت Data Center شرکت­های بزرگ مشارکت کنیم و بعد این مراکز مانند سفارتخانه ها، حریم و خاک آن کشورها محسوب شوند چون همه شرکت‌­ها به طور طبیعی تلاش می‌کنند از Data Center های خود محافظت کنند. Data Center ها با حجم بسیار بالایی به انرژی نیاز دارند و عربستان حاضر است از انرژی خورشیدی برای تأمین انرژی این مراکز بهره­برداری کند، کشوری که بالای 300 روز در سال نور خورشید را داراست. شرکت Masdar ابوظبی قصد دارد تا سال 2030، 100 گیگاوات انرژی تجدید­پذیر تولید کند.

این­گونه امکانات و امتیازات باعث شده Silicon Valley و Wall Street توجه ویژه ­ای به جذابیت­‌های اقتصادی منطقۀ عربی خلیج فارس بنمایند که البته عمدتاً به ترتیب در امارات، عربستان و قطر متمرکز است. شرکت گاز ابوظبی و Baker Hughes با هم قراردادی بسته ­اند تا سالانه یک میلیون Graphene تولید کنند که برای پنل ­های خورشیدی و باطری خودروهای برقی استفاده می‌شود. همین شرکت اماراتی، قراردادی نیز با شرکت انگلیسی Levidian برای تولید هیدروژن منعقد کرده است. آرامکو و شرکت Ma’aden عربستان برای تولید 500000 باطری خودروهای برقی و 110 گیگاوات انرژی تجدیدپذیر از طریق استخراج لیتیوم قرارداد بسته‌اند. ماهواره MBZ-Sat امارات با همکاری شرکت SpaceX ایلان ماسک، ماهواره­‌ای را به فضا پرتاب کرد که توانایی گرفتن تصاویری در حد یک متر مربع را داراست. امارات با سرمایه­ گذاری 15 میلیارد دلاری در فیلیپین در پی تولید یک گیگاوات انرژی پاک در آن کشور است.

امارات در اندونزی، مالزی و آلبانی نیز در حوزه تولید انرژی پاک سرمایه­ گذاری کرده است. پیش­بینی می‌شود سرمایه‌گذاری منطقه خلیج فارس در حوزه انرژی و هوش مصنوعی تا سال 2031، حدود 300 میلیارد دلار GDP منطقه را ارتقاء بخشد. با توجه به اینکه وزیر انرژی پیشنهادی ترامپ، Chris Wright، افق تسلط آمریکا بر انرژی جهان را پیش روی سنای آمریکا قرار داده است، اهمیت همکاری انرژی حوزه خلیج فارس با آمریکا به مراتب کلیدی­تر از نفت و گاز سنتی خواهد بود. به واسطه این ارتباطات سیاسی و دولتی و فضای مناسب کسب و کار، امارات توانست در سال 2024، 35.4 میلیارد دلار سرمایه­ گذاری مستقیم خارجی (FDI) را به دست آورد. در منطقه خاورمیانه، عربستان دومین رتبه را با 14.5 میلیارد دلار کسب کرده درحالی که امارات رتبه یازدهم جهان را در اختیار دارد. این سطح از FDI و همکاری باعث می‌شود تا این کشورها بتوانند از آخرین دستآوردهای هوش مصنوعی استفاده کنند مانند استفاده Quantum AI Lab گوگل در کالیفرنیا که محاسباتی را که حدود ده سال طول می­ کشید را در چند دقیقه اخیراً انجام داد. در شهر Goleta کالیفرنیا، گوگل، سردکننده­‌هایی را اعمال کرده که در 460 درجه فارنهایت زیر صفر ( 273- درجه سلسیوس) عمل می­ کند و ذرات را به مرحله کوانتومی‌ وارد می­ کنند که به آن Qubit می­گویند.

تراشۀ گوگل که اولین بار ساخته شده و نام Willow دارد، تعداد بی­شماری از Qubit را در خود جای می ­دهد تا میلیون­‌ها محاسبه را هم­ زمان انجام دهد. به قول Sundar Pichai، رئیس هیأت مدیره Alphabet، محاسبات کوانتومی ‌امروز شبیه هوش مصنوعی دهۀ 2010 است و این محاسبات، هوش مصنوعی را به عرصه­ های باورنکردنی در تولید نرم ­افزارها و خروجی­‌های محاسباتی سوق خواهد داد. سرعت تراشه Willow در انجام محاسبات حیرت­آور است. انگلیسی ­ها ضرب­المثلی دارند که در این مبحث گویاست. آن­ها می­ گویند اگر می­ خواهید فردی را بهتر بشناسید به اینکه چگونه درآمد تولید می­ کند کمتر توجه کنید، ببینید چگونه پول خود را خرج می­ کند. درآمد نفت و گاز منطقه عربی خلیج فارس که هم­اکنون در کانال­های هوش مصنوعی قرارگرفته است نشان می­دهد چقدر «ماهیت و کیفیت ارتباط» سرنوشت افراد، جوامع و کشورها را تعیین می­ کند و سرنوشت­ساز است. این تحولات، نویسنده را یاد جمله استاد خود James Rosenau می ­اندازد که در لحظه خداحافظی گفت: Don’t waste your time with average people (وقت خود را با افراد متوسط تلف نکن).

میلیاردرهای منطقه خلیج فارس همچنان در حال رشد هستند. در سال 2024، 141 میلیارد دلار معاملات ملکی در امارات صورت گرفت. دولت ترامپ حدود ده نفر با ثروت یک میلیارد دلار در اطراف رئیس جمهور دارد و شاید برای اولین بار در سیاست جهانی و همین­طور آمریکا، بزرگان High tech و صنایع بزرگ به طور «مستقیم» در هدایت و تنظیم سیاست‌­ها نقش آفرینی خواهند کرد. ایلان ماسک 260 میلیون دلار برای کارزار انتخاباتی ترامپ پول خرج کرد. طی یک دهه آینده پیش­بینی می‌شود پنج نفر ثروتشان یک تریلیون دلار افزایش پیدا کند: ایلان ماسک (SpaceX)، جف بزوس (Amazon)، لری الیسون (Oracle)، مارک زاکربرگ (Meta) و برنارد آرنو (LVMH). در سال 2024، 200 نفر به تعداد میلیاردرها اضافه شد و تعداد آن ­ها هم­اکنون به 2770 نفر رسیده­ است. دونالد ترامپ در میان میلیاردرهای جهان رتبه 481 را دارد. میلیاردرهای جهان حدود 15 تریلیون دلار ثروت دارند و 816 نفر از آن­ها آمریکایی هستند. از پی­آمدها رشد و گستردگی هوش مصنوعی به عنوان کانون تولید ثروت در جهان، کاهش عدالت و تمرکز بیشتر ثروت و درآمد خواهد بود.

ورود کشورها به سرمایه­ گذاری در هوش مصنوعی باعث می‌شود که به فرآیندهای زنجیره­ های مواد خام نیز اهمیت بدهند. بین سال­ های 2019 و 2024، امارات، 110 میلیارد دلار در آفریقا به خصوص در معادن مختلف از جمله الماس­ که برای تولید تراشه اهمیت دارد سرمایه­ گذاری کرده است. بانک­ های منطقه عربی خلیج فارس در سال 2024، 2.4 تریلیون دلار سرمایه در اختیار داشتند. امارات در پی نصب نرم­افزاری به ارزش 920 میلیون دلار در چاه­ های نفت خود است تا از راه دور وضعیت 2000 چاه را زیر نظر داشته باشد. وزیر انرژی عربستان عبدالعزیز بن سلمان اعلام کرده که این کشور به دنبال تولید کیک زرد برای صادرات است. عربستان حامی‌ 900 تیم یا تشکیلات ورزشی در جهان است. توریسم شهر ابوظبی تا سال 2030، 15 میلیارد دلار درآمد خواهد داشت و حدود 225000 نفر اشتغال ایجاد خواهد کرد. تاکسی هوایی به زودی در امارات به راه خواهد افتاد. جَرد کوشنر، داماد دونالد ترامپ، با شراکت Mohammad Alabbar اماراتی در حال ساخت هتل و 1500 خانه در بلگراد هستند.

با توجه به اینکه در سال 2050 از هر چهار نفر در جهان، یک نفر از مردم آفریقا خواهد بود، کشورهای آسیایی و عربی خلیج فارس در حال گسترش سرمایه­ گذاری در انرژی، معادن، حمل و نقل و ارتباطات این قاره هستند تا اهرم ­های مذاکراتی و تعاملی خود را افزایش دهند. چون منطقه خلیج فارس طی دهه ­های آینده از گرم ­ترین مناطق جهان خواهد بود، امارات در حال نهایی کردن یک معامله با مصر است تا در سواحل مدیترانه­ ای این کشور یک منطقه اقامتی، توریستی و کسب و کار ایجاد کند.گفته  می‌شود ارزش خرید این منطقه حدود 35 میلیارد دلار خواهد بود و دو میلیون کارگر مصری در آن کار خواهند کرد. هوش مصنوعی باعث شده تا شفافیت و قانون مداری در کشورها افزایش یابد.

در این رابطه، معاون راهبردی نخست­وزیر امارات اظهار داشت که رئیس دولت این کشور از عمومِ جوانان در مدارس و دانشگاه ­ها خواسته است که «اماراتی که علاقمندند در آینده شاهد آن باشند را ترسیم کنند» تا از این طریق حکومت برای افق ­های مشترک مردم برنامه ­ریزی کند و پتانسیل ­های افراد تحقق پیدا کند. هوش مصنوعی باعث شده تا فنآوری جهانی شود (Globalization of Technology) اما سیاست غیرجهانی گردد (Deglobalization of Politics) زیرا تا مقامات یک کشور نتوانند اجماع داشته باشند و برای آینده کشور خود تصمیم ­های درازمدت نگیرند، نمی ­توانند از این اقیانوسِ فرصت­ ها و امکانات بهره­برداری کنند. بحث ­های انتزاعی صرف در مورد رشد و توسعه به پایان رسیده است و هم­ اکنون رشد و توسعه بر پایۀ نحوۀ پیوستن به کاروان فنآوری جهانی است. سیاست­مدارانی که دانش فنآوری نداشته باشند نمی ­توانند رشد و توسعه را برای ملت خود به ارمغان بیاورند.

حتی در میان اعضای نمایندگان مجلسین آمریکا، بین 4 تا 9 میلیون دلار، سهام High tech خریداری شده و افزایش دانش فنآوری یک فوریت در میان اعضای کنگره قلمداد شده است. یکی از اعضای پانل فنآوری و امنیت (Graham Allison) اظهار داشت که مارک زاکربرگ نقش مهمی‌ در دولت بایدن در ایجاد محدودیت برای شرکت TikTok چینی ایفا کرد. ترامپ هم رسماً اعلام کرده که اگر ایلان ماسک این شرکت را خریداری کند از نظر او مشکلی نیست و می‌تواند بازار 170 میلیون نفری در داخل آمریکا را تسخیر کند.

مفهوم حاکمیت ملی، کنترل اطلاعات، تصمیم سازی های توسعه و جهت­گیری های سرمایه‌گذاری از ادارات دولتی به جلسات سهام داران شرکت ­های فنآوری، انرژی و پالایش فلزات منتقل خواهد شد. هوش مصنوعی محور کردن فضای یک جامعه، شهروندان، شرکت­ ها، ادارات دولتی و اِکوسیستم کسب و کار از تحرکاتِ جدی کشورهای علاقمند به رشد و توسعه است. شرکت Meta، در ده سال گذشته، هزار مدل Open Source را در این چارچوب در اختیار همگان گذاشته است.

هوش مصنوعی زمینه­ ساز تحولات نظری در عرصه توسعه جهانی شده است: باز بودن به فضای اقتصاد جهانی، همکاری گسترده با شرکت­ های فنآوری، اعتقاد راسخ به Trade و تبادل با جهان، تعطیلی کاریزما و اهمیت توان­مندی های سیاست­مداران و تصمیم­سازان، تسهیل اِکوسیستم کسب­ و­کار، حمایت مطلق از بخش خصوصی، حداقل مقررات اما شفاف و ساده و بهره­برداری گسترده از تخصص، استعداد و توان­مندی، چه داخلی و چه خارجی. چنین قالبی به افراد فوق­العاده توانمند در مدیریت و حکمرانی نیاز دارد که بتوانند علیرغم نااطمینانی ­ها و اختلالات (Uncertainties & Disruptions)، علمی، عینی و مبتنی بر Fact و Data تصمیم بگیرند. رئیس شرکت McKinsey می­ گفت که سالانه یک میلیون و چهارصد هزار نفر تقاضای استخدام می ­کنند. یکی از مهم ترین معیارها برای استخدام این است که آیا فرد متقاضی در زندگی خود بحران داشته و چگونه بحران­‌ها را مدیریت کرده است.

کسانی که در زندگی فراز و نشیب (Bumps) داشته­ اند در تجزیه و تحلیل و تصمیم عقلانی مستعدتر هستند. از این رو، پتانسیل افراد در دنیای هوش مصنوعی از مدارک تحصیلی آن­‌ها به مراتب بااهمیت­ تر است. این هم از شگفتی ­های داوُس است که در آن کاریزما و فیلم آمدن نزد دیگران در حداقل خود است و فقط توانایی است که توجه را جلب می‌کند. در جهان هوش مصنوعی، شفافیت و حتی صداقت اصل است. برای مدت طولانی نمی ­توان دروغ گفت. در محیط هوش مصنوعی، اول باید به وجود مشکل اعتراف کرد و سپس با روش و دیتا به فکر راه حل رفت. از این منظر به عنوان مثال، جهان مشکلات زیست محیطی را قبول کرده است و هوش مصنوعی هم اکنون دقیق­ترین وضعیت سرزمینی، فضایی و اقیانوس ها را در اختیار بشریت قرار داده است.

موسسه ­ای تحت عنوان Group on Earth Observations تمامی‌ دیتای لازم را ارائه می­ کند. هوش مصنوعی به شهروندان و دولت­ ها کمک می­ کند تا مخاطرات را کم کنند، ارزش­ های اقتصادی ایجاد کنند و مسیر سرمایه ­گذاری را به مدار صحیح آن هدایت کنند. دونالد ترامپ که اولین رئیس­جمهور Crypto هم خواهد بود در پی رهاسازی فضا برای فراگیر شدن هوش مصنوعی است. یکی از مفاهیم داوُس 2025 در مورد روابط بین­الملل، Digital Divide بود: آن­‌هایی که دیجیتالی  می ­شوند و آن­هایی که عقب می ­مانند. حتی امنیت ملی و قدرت نظامی‌ در سایه هوش مصنوعی خواهد بود. در سال 2024، آمریکا به واسطه توان تراشه ­ای خود، 318 میلیارد دلار اسلحه فروخت و چین، ضعف ­های تراش ه­ای در زیردریایی‌­های خود را از طریق دسترسی به بازارهای تراشه جبران کرد.

داووس

جمع‌­بندی: بعضی فرازهای داوُس 2025

از برجسته ترین وقایع داوُس 2025، میزگرد دو نفره وزیر خارجه جدید سوریه با تونی بلر نخست­وزیر اسبق بریتانیا بود.او برای طیفی از پرسش ­ها، پاسخ ­های بسیار سنجیده ارائه داد و تصویری منطقی، حقوق بشری و حقوقی از زمامداران جدید به نمایش گذاشت. به نظر می ­رسد مشاوران واقع ­بینی او را در جمله­ بندی ­ها و واژه ­هایی که استفاده می­ کرد راهنمایی کرده بودند. ارائه او همانند یک دیپلمات برجسته و امروزی جهانی بود. او تا آنجا پیش رفت که سنگاپور و عربستان را الگوهای جدید نظام سوریه معرفی نمود. سنگاپور از منظر بین­المللی مقبولیت اقتصادی دارد و معتبرترین پاسپورت جهان را با حق ورود بدون ویزا به 195 کشور را داراست و عربستان مرکز ثقل سیاست و نفت و اقتصاد دنیای عرب است. حال باید منتظر ماند تا چه میزانی این نمایش قدرتمند دیپلماسی به واقعیت خواهد پیوست.

از برجستگی­ های دیگر داوُس 2025، ظرفیت و توانمندی وزرا، نویسندگان، اصحاب رسانه و دانشگاهیان هند، چین، عربستان و امارات بود. عربستان با چهار وزیر و طیفی از مدیران بخش خصوصی، حضوری چشم­گیر داشت. هندی­ ها و اماراتی­ ها جز علم، صنعت، خصوصی­سازی، هوش مصنوعی، انرژی پاک، تعامل با جهان و یادگیری از شرکت­های کلیدی فنآوری، سخنی به میان نیاوردند. تسلط آن­ها به اقتصاد جهانی، مناظره ­های راهروهای قدرت و واقع بینی نسبت به آنچه که قابل تحقق است ستودنی بود. این کشورها عموماً رقابت را در صحنه بین­المللی قبول کرده ­اند و می­ خواهند با مهارت، رقابت و آموزش، سهمی‌در ثروت و بنابراین اثرگذاری سیاسی میان کشورها به دست آورند. به عنوان مثال، عربستان یک شرکت هواپیمایی جدید به نام Riyadh Air تأسیس کرده که 132 هواپیمای مسافری از بوئینگ و ایرباس خریداری کرده و تا سال 2030 به صد مقصد پرواز خواهد کرد. انتظار می­ رود این شرکت هواپیمایی 20 میلیارد دلار به GDP عربستان اضافه کند. رئیس هیأت مدیره این شرکت نوپا Tony Douglas است.

از نکات مهمی‌که تیم هندی مطرح کردند، افق قرار دادنِ طبقۀ متوسط همه کشورها برای فروش کالا و خدمات هندی است. پیش­بینی می‌شود طی 10-15 سال آینده 500 میلیون نفر در آسیا در طبقه متوسط قرار گیرند. این در شرایطی است که افکارسنجی از حضار بخش خصوصی داوُس نشان می­ دهد که 82 درصد معتقدند، بازارهای مالی جهان در سال ­های آتی بهبود خواهند یافت. در عین حال، 71 درصد این گروه­ ها اظهار داشتند که تورم در جهان قابل مدیریت خواهد بود.

در داوُس 2025، روسیه نه حضور سیاسی داشت و نه اقتصادی و عموماً نسبت به پوتین که در 25 امین سال زمامداری خود است، بی­اعتمادی جمع قابل حس بود. نسبت به سال­ های گذشته، وزرا و نویسندگان از کشورهای آفریقایی، حضور بیشتری داشتند و به نحوی نشان می­ دادند  که به دنبال بهبود و اصلاح امور کشورهای خود از طریق ایجاد شبکه­ های بین­المللی هستند. در داوُس 2025، 66 درصد از سخنرانان مرد و 33 درصد زن بودند. توانمندی فکری و مدیریتی زنان مدیر، زنان سیاست­مدار، زنان نویسنده، زنان خبرنگار، زنان فعال مدنی و زنان کارآفرین از تمامی‌ مناطق جهان، تحسین­ برانگیز بود.

خوشبختانه سال به سال، حضور زنان در محافل جهانی افزایش می­ یابد و مهارت ­ها و ظرفیت های فکری و مدیریتی آنان بیشتر و بیشتر مورد شناسایی قرار می­ گیرد. در چند جلسه محدود که در رابطه با خاورمیانه و MENA (خاورمیانه و شمال آفریقا) وجود داشت، تا 95 درصد مباحث پیرامون سرمایه­ گذاری، مشارکت علمی‌ و پروژه ­های مشترک برای رشد و توسعه بود و به ندرت فردی نسبت به حل و فصل دائمی‌ موضوع اسرائیل و فلسطین به صورت دو دولت امیدوار بود. تحسین و تقدیر از رشد مالزی، اندونزی و ویتنام نیز بارها در حین جلسات مطرح می­ شد. یک فعلی که شاید هزاران بار توسط سخنرانان استفاده شد، فعل incentivize به معنای ایجاد مشوق برای بخش خصوصی و کلاً به آحاد جامعه بود که بتوانند از مهارت و توانایی خود بیشتر هم به نفع خود و هم به نفع جامعه استفاده کنند.

عمر طولانی بعضی از شرکت ­ها نیز جلب توجه می­ کرد: Merck (134 سال)، L’Oreal (116 سال) و Siemens (178 سال). یکی از شرکت­ هایی که چندبار در جلسات به آن اشاره شد، شرکت دارویی Hikma بود که اصالتاً اردنی است ولی مقر آن در انگلستان است و با همکاری ­ها و فعالیت ­های بین­ المللی توانسته به فروش سه میلیارد دلاری و سود 200 میلیون دلاری دست باید. این نمونه ای از اهمیت کار بین ­المللی در کارآفرینی است. عموم مباحث اقتصادی در انتها بدانجا ختم می ­شد که ماهیت حکمرانان، نگاه زمامداران و جایگاه طبقاتی آن­ها سرنوشت رشد و توسعه یک کشور را تعیین می ­کند. رئیس سازمان تجارت جهانی چندین بار اشاره کرد که همگرایی منطقه­ای و قفل شدن اقتصادی کشورهای همسایه به یکدیگر، کارآمدترین روش در ایجاد امنیت، یادگیری اقتصادی و کارآمدی میان کشورهاست. ایشان بارها به موفقیت ­های ASEAN که 10 کشور آسیایی را به هم قفل کرده است اشاره نمود.

مثالی دیگر، تصمیم رهبران اسلوونی است که حکمرانی آن صد درصد دیجیتالی شده و افراد در سه دقیقه فرم ­های مالیاتی خود را تکمیل می­ کنند و در 20 دقیقه، یک Business را ثبت می­ نمایند. حملات سایبری به Data Base شرکت­ ها نیز بسیار مورد بحث قرار گرفت و افزایش بیمه سایبری برای عموم شرکت ­ها، موضوعی مهم در فرآیندهای مدیریتی جدید قلمداد شد. مسئولیت شرکت­ های بزرگ Tech در این چارچوب از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا که به عنوان مثال دو سوم بازار جستجوی جهانی از منبع Chrome است. چندین بار از برداشتن Fact Check های Meta در اواخر سال 2024 انتقاد شد که معاون این شرکت علاوه بر هزینه این خدمات از ناکارآمدی آن در Scale جهانی در میان چهار میلیارد کاربر اشاره کرد. جالب توجه این است که 40 درصد مردم آمریکا، اخبار خود را از افراد Influencer متمایل به راست می­ گیرند و بین 64 تا 72 درصد دانشگاهیان آمریکا در علوم انسانی عضویت یا تمایل به حزب دموکرات دارند.

مشاغل زیر بیشتری تقاضا را در سال­ های آتی خواهند داشت:

Big Date Specialist, FinTech Engineer, Security Management Specialist, Software and Application Developer, Autonomous and Electric Vehicle Specialist, Data Warehousing Specialist, Internet of Things Specialist, UI and UX Designer, Renewable Energy Engineers, Environmental Engineer.

در آموزش برای مشاغل نوین جهانی فوق، هند در یک دهه اخیر بسیار موفق بوده به طوری که طی سه سال گذشته، 120000 Startup  داشته است. در این فضایِ بین­المللیِ فعالیت، شبکه­سازی، نوآوری و سرعت، آنچه همگان تأکید می‌کردند، توجه به مسائل زیست محیطی برای آیندG کرۀ زمین بود. یکی از تخمین های بی توجهی به مباحث محیطی برای جهان، کاهش 18 درصد GDP جهانی در سال 2050 بود که در مجموع ضرری بالغ بر 38 تریلیون دلار برای مردم جهان است. از هر ده شرکت در جهان، تنها یک شرکت، استانداردهای زیست محیطی را در حدِ قابل قبولی رعایت می­ کند و تنها یک درصد این استانداردها را در بالاترین سطح عمل می ­کنند.

چین که بالاترین مقدار دی­اکسید کربن را تولید می­ کند تا 19 درصد از صد در صد، عملکرد مفیدی در غیر فسیلی کردن تولید نشان می ­دهد و دولت این کشور در حرکت به سمت انرژی ­های غیرفسیلی، اقدامات جدی­ای را آغاز کرده است. یکی از پیشنهادات مهم این جلسات زیست محیطی این بود که اینگونه مسائل باید مورد توجه سهامداران شرکت ­ها قرار بگیرد و حقوق رؤسای شرکت­ ها باید به عملکرد زیست­ محیطی آن­ها متصل شود. در نهایت، با توجه به حضورِ حداقلیِ ارتباطات مالی، بانکی، سرمایه گذاری، اقتصادی، تجاری و فنآوری در شبکه ­های بین­المللی، ایران موضوعیت چندانی در داوُس 2025 نداشت (Non-issue).